امسال پر از لحظات شگفت انگیز بود به خصوص برای کسانی که اخبار این خانواده سلطنتی و کاترین، پرنسس ولز – Catherine, Princess of Wales را از نزدیک دنبال می کنند.
اما در میان وقایع مختلف، داستان شخصی تری درباره مبارزه با سرطان شاهزاده خانم ولز و شاه چارلز وجود دارد که در هاله ای از ابهام و رمز و راز پنهان شده است.
در 17 ژانویه کاخ کنزینگتون همه ما را با این خبر غافلگیر کرد که کیت، شاهزاده خانم ولز تحت عمل جراحی شکم قرار می گیرد.
تنها چند ساعت بعد، کاخ باکینگهام بیانیه مشابهی درمورد درمان شاه چارلز برای بزرگ شدن پروستاتش صادر کرد.
در طول دو هفته پرنسس کیت در بیمارستان بود، شاهزاده ویلیام هم با آئودی خود از کلینیک لندن خارج شد اما فرزندان آنها، شاهزاده جورج، پرنسس شارلوت و شاهزاده سوئیس در هیچ جا دیده نشدند.
مردم تعجب کردند که چرا این اتفاق افتاد؟
گزارش شد که مخفی شدن عمدی بوده است. کیت نمی خواست فرزندانش او را با لباس بیمارستان، متصل به مانیتور و لوله ببینند.
یکی از دوستان خانوادگی آنها گفت: “همه چیز در خانه آنها آنقدر عادی بود که جورج وقتی کیت در بیمارستان بود راگبی بازی می کرد.”
آزمایشات پس از جراحی در ژانویه سرطان را نشان دادند؛ واقعیتی که به مدت دو ماه مخفی ماند. در این مدت ولزی ها یکی از سخت ترین دوران زندگی شان را تحمل کردند.
گمانه زنی هایی در رسانه های اجتماعی پخش شد که جنون خفیف تا کاملا عجیب و غریب را شامل می شد.
به نظر می رسید کاخ کنزینگتون مستاصل شده بود و نمی دانست اوضاع را چگونه مدیریت کند.
شایعات حاکی از آن بود که کیت یا در یک برج اسکاتلندی حبس شده بود یا قصد داشت از ویلیام طلاق بگیرد و به شهر سانتافه برود.
وقتی در 27 فوریه ویلیام در آخرین لحظه از مراسم یادبود پدر خوانده اش، کنستانتین؛ پادشاه یونان در کلیسای سنت جورج به خاطر یک مسئله شخصی شرکت نکرد همه چیز عجیب تر جلوه کرد.
اما وقتی نهادهای عکاسی صحت عکس ها را زیر سوال بردند دنیا با شک بیشتری واکنش نشان داد.
حتی با نگاهی به گذشته و دانستن اینکه ولزی ها با چه چیزهایی دست و پنجه نرم کرده اند، این یکی از عجیب ترین و ضعیف ترین بخش های تاریخ سطلنت مدرن است.
ویلیام و کیت هم مثل همه ما انسان و دارای معایبی هستند. اعضای خانواده سلطنتی هم می توانند اشتباه کنند.
در نهایت برای از بین بردن شایعات و حدس و گمان هایی که منتشر شده بود، شاهزاده خانم ولز در انظار عمومی ظاهر شد.
او با لبخندی گرم و رفتاری متین با شاهزاده ویلیام و فرزندانشان بیرون آمد و بلافاصله به نظری های عجیب و غریب پایان داد.
حضور او به همه این اطمینان را داد که حالش خوب است و عملا حدس و گمان جنون را خاموش کرد و همچنین تعهد خود را به وظایف سلطنتی اش تایید کرد.
ظاهر برازنده او استقامت و قدرت او را به جهانیان یادآوری کرد و صفحه ای از فصل پر فراز و نشیب در تاریخ خانواده سلطنتی را ورق زد.
رمز و راز بستری شدن کیت در بیمارستان صرفا روشی بود که او برای محافظت از خانواده اش نسبت به دیدن او در وضعیت آسیب پذیرش بود.