روستای عجیب ایستا طالقان که برای زنان ورود ممنوع است یکی از مرموزترین مکان های دنیا و ایران است که در استان البرز قرار دارد و در آن سبکی از زندگی قاجاریه و دور از مدرنیته را مشاهده خواهید کرد.
بیشتر افرادی که به طالقان سفر می کنند دوست دارند تا کمی از طبیعت زیبای این شهرستان دوست داشتنی دیدن کنند.
به همین خاطر این روستا هم به عنوان یکی از جذابیت های طبیعی در طالقان بین مردم مشهور است.
شما می توانید با سفر و گشت و گذار در این منطقه از طبیعت زیبای روستا لذت ببرید و یک آخر هفته خوش را بگذرانید.
همچنین پیشنهاد می کنم برای دیدن زیباترین مناطق طبیعی در این منطقه، حتما از دریاچه سد طالقان نیز در طول سفر دیدن کنید.
روستای ایستا یکی از مناطق ییلاقی و زیبایی است که در تقسیم بندی های جغرافیایی جزئی از شهرستان طالقان در استان البرز محسوب میشود.
همسایگان این روستای مرموز از سمت شمال الموت و مازندران و از سمت جنوب فشگلدره و ساوجبلاغ هستند.
روستای ایستا یکی از روستاهای اطراف طالقان در چند قدمی پایتخت است که سبک زندگی عجیبی دارند و اجازه ورود هیچ زنی به روستا داده نمیشود.
نام واقعی این روستا ترک آباد یا فانوس آباد یا منتظران طالقان می باشد و جالب است بدانید در همین روستا گرانترین اسبها هم پرورش داده میشوند.
کسی از اتفاقات داخل قلعهشان خبر ندارد. کسی را به جمع خود راه نمیدهند و با بیرون از قلعه هم ارتباط نگرفتهاند.
کسی ندیده عضوی از آنان بیرون بیاید یا در جایی دیگر دیده شود.
آنها اجازه ورود بانوان به روستای خود را نمیدهند و از استفاده از هرگونه از وسایل مدرن پرهیز میکنند.
اهالی این روستا متمول هستند و از طریق فروش زمینهای پدریشان در تبریز روزگار میگذرانند.
شناسنامه ندارند و جزو آمار جمعیت ایران به حساب نمیآیند و هیچگونه خدمات دولتی را دریافت نمیکنند.
مهمترین شایعه این است که اینان از هر نوع مظاهر مدرنیته و تکنولوژی دوری میکنند و با این عزلتگزینی و انتخاب زندگی رهبانی، هالهای از شایعات و سخنان عجیب را در اطراف خود پراکندهاند.
اهالی بومی طالقان هم به درستی نمیدانند اینان از کجا آمدهاند و چه مرام و مسلکی دارند. اینان تمامی مایحتاجشان را تا آنجا که مقدور باشد از امکانات خود تهیه میکنند.
از خورد و خوراک تا وسایل زندگی. عمده سازههایشان کار دست است. کشاورزی به قدر نیاز، گاو و گوسفند و طیور برای تأمین گوشت و پروتئین را پرورش میدهند و حتی برای حمل و نقل و سواری از اسب استفاده میکنند.
تا چند سال پیش به راحتی میتوانستند آنان را دیده که سوار بر اسب یا درشکه و گاری در «شهرک» تردد میکنند. ولی مدتی است که به دلیل شلوغی طالقان، اهل روستا، کمتر با این وسایل داخل شهر میآیند.
اعتقادشان هم بر این است که هر چه کمتر به جامعه بیرون خود و دیگران محتاج بوده و در تعامل باشیم، شانس نجاتشان بیشتر است.
ساکنان ایستا در اصل ترک زبان و از مقلدین آیتالله میرزا صادق مجتهد تبریزی هستند که هشتاد سال پیش از دنیا رفته است.
میرزا صادق مجتهد تبریزی (متوفی ۱۳۱۱خورشیدی) از جمله فقیهانی بود که تاکید فراوانی به صورت نظری و عملی بر روش «طرد مطلق اندیشه تجدد و دستاوردهایش» داشت و تا پایان عمر به عدم جواز استفاده از ابزار تکنولوژیک و امور جدید و مدرن فتوا میداد.
اهالی روستا را هم به دلیل داشتن این عقاید اهل توقف مینامند. اهالی ایستا معتقدند در زمان غیبت امام زمان(ع) باید در مسائل فقهی توقف کرد.
مثلاً ماشین سوار نمیشوند یا شناسنامه نمیگیرند. بر همین اساس از آب، برق، تلفن و گاز هم استفاده نمیکنند.
ورود زنان به روستای ایستا ممنوع است و تا به حال هیچ کس زنان و دختران آنان را ندیده است.
رای اینکه بدانیم این ناحیه جمعیتی چرا و چگونه به وجود آمده و واقعیت زندگی که در آن جریان دارد چیست با یک البرز پژوه گفت و گو کردیم، دکتر حسین عسکری که از نزدیک با اهالی ایستا گفت و گو کرده میگوید که زندگی اهالی ایستا بر یک بنیاد فکری و فقهی قرار دارد که از 200 سال پیش شکل گرفته است.
وی در ادامه در خصوص بنیان فکری و فقهی که منجر به شکلگیری این نوع از زندگی شده است میگوید:
در دوره مشروطه فقیهی به نام «آیتالله میرزا صادق تبریزی» زندگی میکرد که از اصولیون بود، وی در اوایل مبارزات مشروطه به نفع مشروطیت مبارزه کرد ولی بعدها از نظریات خود عدول نمود.
عسکری ادامه داد: این مجتهد که از نظر دانشی فقیه مسلم محسوب میشود، فرد خاصی بوده که توقف در تقلید را به وجود آورده است.
به این صورت که بعد از رد مشروطه، محصولات متأخر به مشروطه مثل گمرک، مالیات، ارتش، گذرنامه، شناسنامه و نظام وظیفه را هم رد میکند، طوری که حتی به دلیل لزوم دریافت گذرنامه، رفتن به حج را هم لازم نمیداند.
این البرز پژوه ادامه میدهد: تبریزی از لحاظ سیاسی تا اندازهای حکومت قاجار را مشروع میدانست، در همین راستا در سال 1292 طی یک تلگراف از محمد علی شاه میخواهد تا از مشروطه جلوگیری کند چون معتقد است مشروطه برای از بین بردن اساس شیعه آمده و حتی به مشروطه خواهان مشروعه یعنی شیخ فضلالله نوری هم نقد وارد میکند.
عسکری میگوید: میرزا صادق تبریزی سال 1307 در راستای آراء خود، مردم تبریز را علیه نظام وظیفه میشوراند به همین دلیل در سال 1308 رضا شاه وی را به سنندج تبعید می کند و بعد از بازگشت از تبعید تا زمان فوت یعنی سال 1311 در قم در انزوا زندگی میکند.
وی عنوان میکند که امام خمینی(ره) هم در قم با این مجتهد دیدار کرده و در چند جا از وی تمجید میکند، در هر حال نوعی ویژگیهای اخلاقی، دانشی و شجاعت در وی بوده که این توقف را به وجود آورده است.
عسکری در خصوص اینکه سرنوشت تفکر میرزا صادق تبریزی پس از فوت به کجا میرسد هم میگوید:
از سال 1311 تا سال 1366 تفکر وی در تبریز و قم وجود داشت و افرادی به رساله میرزا صادق عمل میکردند و به صورت تئوری به آن پایبند بودند و گاهی دور هم جمع میشدند تا اینکه سال 1366 یعنی اواخر جنگ یکی از اینها عنوان میکند که تا کی قرار است به صورت نظری به آراء میرزا صادق تبریزی عمل کنند و چرا به صورت عملی آن را اجرا نکنند.
وی ادامه میدهد: بنابراین سال 1366 حدود 13 خانوار از تبریز به تنکابن مهاجرت میکنند تا در آنجا روستایی را براساس آراء میرزا صادق تبریزی ایجاد کنند، این افراد سه سال در تنکابن زندگی میکنند اما به دلیل سازگار نبودن با آب و هوای آنجا زمین هایی را در طالقان خریداری و در سال 1369 به طالقان مهاجرت میکنند.
عسکری در خصوص اینکه چرا این افراد طالقان را به عنوان مکانی برای ایجاد نوع زندگی خود انتخاب کردند هم اعلام میکند:
اول اینکه احادیثی در منابع روایی شیعه درباره منزلت طالقان وجود دارد، دوم اینکه اصلاحات ارضی در طالقان صورت نگرفته چون اینها اصلاحات ارضی را نوعی غصب میدانند و سوم نوع آب و هوا و کوهستانی بودن طالقان است چون معتقدند در آخرالزمان باید به کوه پناه برد، حاصل سخن این است که برای این افراد طالقان شأن مذهبی آخرالزمانی دارد و اینها در منطقه مقدس آخرالزمان ساکن شدهاند.
وی میافزاید: بر اساس آراء تبریزی، سه بزنگاه انحراف در جهان وجود دارد یکی سقیفه بنی ساعده دوم انقلاب فرانسه و سوم مشروطیت چون هر سه این وقایع با نوعی انتخابات عجین شده است، به همین خاطر موضوعاتی که در این سه بزنگاه انحرافی مثل دموکراسی، مجلس، تفکیک قوا، علم، تکنولوژی و … شکل گرفته را روا نمیدانند و معتقدند در مشروطه جایگاه امام زمان هم غصب شده است؛ البته اصل اضطرار را قبول دارند مثلا زمانی بنا بر همین اصل از تراکتور استفاده کردند یا اینکه ماشین هم سوار میشوند مثلاً وقتی میخواهند به تبریز بروند یک نیسان اجاره و پشت آن مینشینند.
عسکری پیش از پرداختن به اینکه زندگی اهالی ایستا چگونه در جریان است میگوید:
این منطقه به صورت رسمی نامی ندارد، اهالی طالقان به آنجا ترکآباد میگویند چون ساکنین منطقه اصالتاً اهل تبریز هستند، برخی دیگر به دلیل اینکه برق در این منطقه وجود ندارد و اهالی برای روشنایی هنوز از فانوس استفاده میکنند به آن فانوس آباد میگویند، به این منطقه روستای منتظران هم گفته میشود چون این اهالی خود را منتظران ظهور امام زمان میدانند.
وی در خصوص اینکه چطور نام ایستا بر روی این منطقه گذاشته شد خاطرنشان میکند: وقتی کتابی در خصوص این منطقه نوشتم نام «روستای ایستا» را برای آن برگزیدم و از آن روز در فضای مجازی این نام پذیرفته شد.
این پژوهشگر به گفت و گوی خود با اهالی این منطقه اشاره میکند و میگوید: چون اهالی دوربین و ضبط صوت را در آنجا ممنوع کردهاند، من هیچ عکس و فیلمی را بنا به اخلاق پژوهش از آنان و روستای ایستا تهیه نکردم.
وی ادامه میدهد: آنان سواد را به اندازهای کافی می دادنند که بتوانند قرآن و رساله میرزا صادق تبریزی را بخوانند، البته کتابهای چاپ سربی را نمیخوانند و کتابهای چاپ سنگی و خطی را میخوانند؛کتاب در این منطقه کم است و خیلی اهل کتاب خواندن هم نیستند.
این پژوهشگر خاطرنشان میکند: مسکن خود را هم با کمترین تکنولوژی ساختهاند، زمان را به صورت سنتی تشخیص میدهند و در حوزه درمان از طب سنتی استفاده میکنند مگر اینکه بیماری به حالت مرگ باشد که البته پیش هر دکتری هم نمیروند.
وی ادامه میدهد: هیچ کس تاکنون زنهای آنان را ندیده است و اینکه در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته اند و برخی نسبت به زندگی آنان کنجکاو شدهاند آنان را ناراضی کرده است.
عسکری با بیان اینکه اهالی ایستا به اصل آزادی برای انتخاب این نوع از زندگی معتقد هستند و هر کدام از اهالی میتواند هر لحظه از آنان جدا شود و به تبریز برود میگوید:
اهالی ایستا به شیوه 200 سال پیش ایران زندگی میکنند، غذاهای خوبی میخورند و به همین دلیل به سرطان مبتلا نمیشوند و سکته هم نمیکنند، داروهای گیاهی را هم خوب میشناسند.
وی در خصوص اینکه گفته میشود زندگی اهالی ایستا رازآلود است هم میگوید:
شایعات زیادی در مورد آنان وجود دارد که بسیاری از آنان درست نیست این اهالی زندگی معمولی دارند و افرادی معمولی هستند و زندگی سادهای دارند، راز آلودگی در مورد زندگی آنان از بیرون شکل گرفته و چنین شایعاتی در مورد آنان درست نیست.
وی در پایان عنوان میکند: اهالی ایستا اموات خود را به قم و تبریز میبرند و روستا قبرستانی ندارد، زبان آنان ترکی است و البته فارسی هم بلد هستند، برخی مواقع مهمان میپذیرند برخی مواقع هم نه و البته زنان را اصلاً به محدوده خود راه نمیدهند.
وی اضافه میکند: تکنولوژی در این روستا وجود دارد، مثلاً زمینی که در ابتدا خریده بودند خاک نداشت و توانستند به اندازهای خاک ایجاد کنند که برای کشاورزی مناسب شود یا یک نوع بخاری دارند که با هیزم کار میکند و از آن هم برای گرما هم برای آشپزی و هم پختن نان استفاده میکنند یا اینکه در حوزه سوارکاری و اسب سواری فناوری هایی دارند که مختص خودشان است، در طب سنتی، آهنگری و دامپروری هم در پارادایم و چارچوب فکری خود نوآوریهایی دارند.
وی به یکی از اعتقادات آنان در خواندن نماز اشاره میکند و میگوید:
میرزا صادق تبریزی در روزهای جمعه نماز یومیه را با تأخیر میخواند چون معتقد بود در این روز شاید امام زمان ظهور کند و بنابراین میتوان نماز را با امام خواند، اهالی ایستا این موضوع را به تمام روزها تعمیم دادند و نماز را با کمی تأخیر و البته به صورت انفرادی میخوانند و نماز جماعت ندارند.
عسکری در خصوص اینکه قانون چگونه در این روستا حاکمیت دارد و یا اینکه آیا اصلاً قانونی وجود دارد، تصریح میکند:
قانون به صورت قانون برگرفته از فقه شیعه و با رویکرد اخباری در این روستا وجود دارد و اینگونه نیست که در خلا و در وضعیت بی قانونی باشند و البته تاکنون جرمی هم از آنان مشاهده نشده است.
وی در خصوص نوع غذاهای مصرفی در این منطقه هم عنوان میکند: این افراد، تغذیه ارگانیک دارند و از هر چیزی نوع خوب آن را انتخاب میکنند چون متمول هستند و حتی اسبهای اصیل عرب با قیمت میلیاردی دارند بنابراین فقیر نیستند آنان اگرچه پول را قبول ندارند اما از باب اضطرار امور مالی خود را با واسطه انجام میدهند.
عسکری در خصوص پوشاک مورد استفاده اهالی ایستا هم میگوید: پوشاک سنتی دارند و البته از پارچه ایرانی استفاده نمیکنند چون در خصوص کارخانههای نساجی ایران دیدگاه خاصی دارند.