هر كسی به محركها به گونهای پاسخ میدهد، اما در زندگی زناشویی پاسخ به مسائل خیلی مهم است و مهمتر از آن نحوه درست پاسخگویی است. مخالفت و تضاد در هر زندگی زناشویی وجود دارد، اما این مخالفتها درجات مختلفی دارد و به نحو متفاوتی بروز میكند.
شاید خیلی از ما به خاطر كسب وجهه در مقابل دیگران و خوبتر جلوه كردن هیچ مخالفتی از خود بروز نمیدهیم در حالی كه حرفهایی برای گفتن داریم. گاهی نیز این مسائل را پشت پرده به نحوی دیگر مطرح میكنیم. مشاوران خانواده معتقدند، اگر مخالفتهای كوچك خود را بیان نكنید و با توجه به تعداد موارد پیش آمده از خیر مطرح كردن آنها بگذرید، این مخالفتهای كوچك جمع شده و كمكم به علامت هشداردهنده بعدی یعنی رنجش و عصبانیت تبدیل میشود.
میتوانید اختلافات هفته گذشته خود را بررسی و فكر كنید كه طرز برخورد شما با این اختلافات چگونه بوده است؟ چگونگی برخورد شما با این مخالفتها در وهله اول شاخص خوبی برای سلامت ازدواج شماست. اگر نتوانید با این مشكلات و اختلافات به نحوه صحیح مواجه شوید، كمكم بیسر و صدا كوهی از یخ وسط روابط عاطفی شما و همسرتان سبز میشود و بزودی میبینید كه از سر راه برداشتن آن كار دشواری شده است.
یك كوه آتشفشان
این كوه یخ از موارد استثنایی است كه گاهی فوران هم خواهد كرد و تبدیل به یك كوه آتشفشان میشود. مثل همان صدای گرومبی كه اول مطلب خواندید و بر اثر انباشته شدن مخالفتها به وجود آمده بود. عصبانیت و رنجش، نوع شدیدتر مخالفتهایی است كه روی هم جمع شدهاند و به صورت احساس تنفری موقتی ابراز میشود.
روانشناسان معتقدند رنجش و عصبانیت میتواند به جدایی عاطفی موقت منجر شود. عصبانیت با فشار روحی زیادی همراه است و انرژی زیادی از شما میگیرد. اگر رنجش و عصبانیت، مدام تكرار شود شما در مقام باز دارنده آن، با به درون ریختن این عصبانیت و رنجش و انباشت انرژی منفی بسیار در درونتان به ورطه دیگری میافتید.
زندگی روی كوه یخ
این یك مرحله قبل از آن است كه یاس عاطفی سراسر وجود و زندگیتان را فرا بگیرد. بعد از یك دعوای مفصل خانه را ترك میكنید. اگر خانم باشید به منزل مادرتان میروید و اگر آقا باشید در را به هم میكوبید و اغلب میكوشید با پرسه زدن در خیابان و سیگار كشیدن مشكلات خود را فراموش كنید.
این مرحله ممكن است به صورت دیگر و در درون منزل اتفاق بیفتد. شما در منزل و زیر یك سقف هستید ولی به یكدیگر بیاعتنایی میكنید و یكدیگر را مورد بیتوجهی قرار میدهید. به اعتقاد روانشناسان بیشتر جداییها و طلاقها در این مرحله اتفاق میافتد. این دوره بحرانیترین دوره اختلافات و در حقیقت زمان به زانو در آمدن آخرین تلاشهای عاطفی طرفین برای بقای زندگی مشتركشان است.
در این مرحله آنقدر فشار روحی و تنش زیاد میشود كه فرد برای خود فضایی تازه و آرام طلب میكند و اینگونه از زندگی زناشویی خود عقبنشینی كرده و میدان مبارزه را ترك میكند در حالی كه پیوندهای عاطفیاش آخرین نفسها را میكشد. اما طرد و عدم پذیرش هم میتواند لاینحل باقی بماند و با تكرار و انباشت در طول یك دوره زمانی، شما را به مرحله نهایی گسست عاطفیتان سوق دهد.
همه چی آرومه
وقتی همه چیز از دست میرود، انكار یكی از مراحلی است كه آن را پشتسر میگذاریم. شكست و مرگ عاطفی نیز همین مرحله را در پی دارد. شما ناباورانه همه چیز را انكار میكنید. وقتی دوستان و آشنایان را میبینید كه دارند زندگی خوشی را ادامه میدهند، تمام لحظات شیرین زندگی زناشویی خود و نظرات خانواده و فامیل درباره زندگیتان را از خاطر عبور میدهید و به حرفهای آنها بعد از جدایی خود فكر میكنید. به یكباره همه چیز مرتب میشود و كدورتها از وجودتان رخت میبندند.
اینجاست كه شما در دام سركوب افتادهاید شما دیگر احساسات منفی خود را حس نمیكنید. اما در مقابل بهای بزرگی میپردازید و دیگر احساسات مثبت خود را نیز لمس و درك نخواهید كرد. شما از نظر عاطفی فلج شدهاید و تا پایان عمر، یكنواخت و بیاحساس به نمایش كسالت آور زندگی خود ادامه میدهید. در این مرحله خود فرد هم احساس میكند كه خوشبخت است و زندگی خوبی دارد، غافل از اینكه بسیاری از قسمتهای وجودش در حالت نیمه خاموش به سر میبرد و بسیاری از استعدادهای خود را فراموش كرده است.
همیشه صادق باشید
شما باید یاد بگیرید كه صادق و منطقی مخالفتهای خود را بیان كنید. برای این كار هر روز یا هر دو روز یك بار یك جلسه نیم ساعته گفتگو بگذارید و هریك از شما 15 دقیقه در مورد احساسات مثبت یا منفی كه بر اثر رفتارهای دیگری در شما بروز كرده حرف بزنید.