گفتگو با رامسین کبریتی نقش صابر در ستایش

با نگاهي به توليدات نمايشي  در دنيا مي توان دريافت اصولا نقش هاي منفي به دليل بالا و پايين هاي دراماتيک بيش از شخصيت هاي خنثي و حتي گاهي قهرمانان ديده و ماندگار مي شوند. اگر چه در آثار داخلي کمتر به اين مهم پرداخته مي شود و به دلايل مختلف نويسنده ها از پرداختن شخصيت هاي سياه و خاکستري معذور هستند ، با اين حال نمي توان ناديده گرفت که اساس درام بر تقابل سياهي و سپيدي هاست. رامسين کبريتي بازيگر شخصيت صابر فردوس در سريال ستايش اين فرصت را يافته تا در هر دو فصل اين مجموعه تلويزيوني ايفاي نقش کاراکتري را برعهده داشته باشد که داراي تحولاتي سياه و سفيد و در نهايت رقم زننده فينال قصه باشد.

شخصيتي مطيع و فرمانبردار در سري اول که با گذشت بيست سال تصميمات مهمي در زندگي اش گرفته و حالا او را در مقابل حشمت فردوس مي بينيم… بازيگر فيلم هاي پس کوچه هاي شمرون ، آواز قو، عروس فراري و… که تلويزيون را با آثاري چون شب دهم، مدار صفر درجه، دايره ترديد، روشن تر از خاموشي و…. تجربه کرده  دقايقي با ما هم کلام شد تا از حضورش در سريال ستايش بگويد.

رامسين کبريتي اين روزها را چگونه سپري مي کند؟

ـ چند کار در حد صحبت و پيشنهاد بوده که هيچکدام به قطعيت نرسيده است. در واقع فعلاً کاري ندارم و در انتظار يک پيشنهاد خوب هستم تا ببينم خدا چه مي خواهد.

اصولاً خيلي پر کار نيستيد؛ اين به وسواس شما در انتخاب بر مي گردد يا پايين بودن تعداد توليدات و… هم در اين مسئله تاثيرگذار بوده است؟

ـ ببينيد ، شرايط توليد براي من خيلي اهميت دارد. من از امسال تصميم گرفته ام ديگر در هر شرايطي کار نکنم. ديگر رفاقتي سرکاري نخواهم نرفتم…

معلوم است زخم خورده کار رفاقتي هستيد؟

ـ خيلي زياد. باورتان نمي شود، من با کلي کارگردان جوان که هيچ سرمايه اي نداشتند کار کردم، دستمزد پايين تر از حد معقول گرفتم. گفتم خوب است دست اين دوستان را بگيريم و به نوعي همکاري داشته باشيم. بعد از مدتي وقتي شرايط براي شان مهيا شد و به جايي رسيدند ، ديگر سراغي نگرفتند و ما را فراموش کردند. تصميم گرفتم از امسال ديگر در شرايط خاص کار نکنم. اصلاً رفاقتي سرکاري نمي روم. رفاقت جاي خودش را دارد و کار هم جاي خودش، ترجيح مي دهم ديگر خيلي انتخاب شده کار کنم. البته غير از «ستايش»، فيلم «ترانه هاي شرقي» را هم که کار احسان صديقي است،را در نوبت اکران سينمايي دارم.

برويم سراغ سري دوم «ستايش» و حضور مجدد شما در نقش صابر فردوس…

ـ از آنجا که بخش اول سريال توانست مخاطب فراواني را جذب کند، تلويزيون خواستار ساخت سري دوم شد و خدا را شکر اين سري هم همين طور که مي بينيد، توانسته مخاطبش را جذب کند. فيلمنامه را آقاي سعيد مطلبي با درايت بسيار نوشته اند و من خيلي از فيلمنامه لذت بردم. کار با آقاي سلطاني هم که يکي از افتخارات من است.

صابر فردوس جزو نقش هايي است که تغيير و تحولات بسياري را در اين 20 سال گذشت زمان در قصه متحمل شده است. او حالا با نگاهي ديگر زندگي مي کند…

ـ بله خب در زندگي عادي هم آدم ها ، هر روزشان با روز ديگر متفاوت است. قاعدتاً در طول 20 سال اتفاقات متفاوتي براي هر انساني رخ مي دهد. گاهي حتي مسير زندگي انسان تغيير مي کند. هم آدم ها تغيير مي کنند، هم شخصيت ها با گذشت زمان نگاهي جديد به خود مي گيرند.

صابر فرمانبردار و مطيع در سري دوم کمي گردنکش نشان مي دهد. حالا عرض اندام مي کند و حتي در صدد توطئه براي اموال حشمت فردوس است.

ـ بله. صابر شخصيت خاکستري، امّا مطيع و فرمانبري دارد. او در سري اول فرمانبردار پدر و همسرش ديده مي شود، امّا در سري دوم اتفاقاتي رخ مي دهد که او داراي استقلالي مي شود اين استقلال به او فرصت استفاده که نه سوءاستفاده مي دهد… .

در واقع تحولات اين شخصيت خاکستري به سمت سياهي محسوس است؟

ـ بله طبيعتاً همين طور است. در سري اول، زندگي صابر طوري رقم خورده بود که جدا از پدر، همسر نقش پررنگي داشت. او در واقع زير نظر همسرش و با سياست هاي او زندگي و رفتار مي کرد. در واقع مطيع دوطرفه پدر و همسرش بود. در حاليکه شايد هيچ گاه دلش نمي خواسته مطيع زندگي کند. شايد دلش مي خواسته خيلي جاها نه بگويد. اين خلق و خو به خاطر شرايط زندگي در اين آدم شکل گرفته بود. او در اين حال و احوال بزرگ شده بود و اصولاً سر به زيرتر زندگي مي کرد.

20سال بعد مي بينيم که او به نحوي عقده گشايي کرده است و…

ـ بله، همسر او سکته مي کند. پدر همسرش را از دست مي دهد. به نوعي صابر نگاهش به زندگي تغيير کرده است و با استقلال بيشتري کار مي کند. همانطور که شما مي گوييد، خيلي از کارهايي را که او در طول دوران زندگي اش به دليل محدوديت هايش نتوانسته انجام دهد، حالا دوست دارد تجربه کند.

حتي زن ديگري به نام پري سيما وارد زندگي او مي شود…

ـ بله حالا به نوعي او عاشق شده است و مسير زندگي اش به اين سمت مي رود.

در حاليکه نوعي تنبيه در رفتار حشمت فردوس و حتي انيس (همسرش با بازي سيما تيرانداز) محسوس است ،امّا او به سمت سياهي صرف مي رود و…

ـ دقيقاً، او به دنبال خواسته هايش مي رود. کمبودهاي دروني اين آدم او را متزلزل کرده است. او در طول اين سالها شايد منتظر يک حرکت يا هُل بوده است که دست به کارهايي بزند. او تا به حال شجاعت لازم را نداشته، امّا حالا آدمي پيدا مي شود که اين شهامت و شجاعت را به او مي دهد تا دست به کارهايي بزند که هيچ گاه در مغز صابر نمي گنجيده است. او سالهاست منتظر فرصت بوده که…

و رفتار صابر شايد پاداش کرده هاي حشمت فردوس باشد.

ـ بله، البته او حس مي کند پس از سالها از زير سلطه پدر در آمده و در حال پاسخ دادن به اوست.

از شکل و شمايل ماجرا پيداست که اتفاق ويژه اين سريال به دست صابر رخ مي دهد و مسير زندگي حشمت فردوس نيز دستخوش توطئه اوست؟

ـ (مي خندد) بله… اجازه بدهيد بيشتر توضيح ندهم.

و کار با سعيد سلطاني را در اين سريال (در دو فصل) چگونه ديديد؟

ـ کار با سعيد سلطاني براي من افتخار بزرگي محسوب مي شود. بسيار لذت بردم از کار با ايشان، شخصيتي بزرگ و در کارشان کاربلد هستند و من در تمام لحظات اين سريال ياد گرفتم. جا دارد از فيلمنامه خوب آقاي مطلبي هم که با شناخت کامل از جامعه و مخاطب ايراني نوشته شده است تقدير کنم. خيلي خوشحالم که در اين مدت خدمت عزيزان بودم.

اگر صحبتي مانده…

ـ از شما تشکر مي کنم. اميدوارم مردم هم از سري دوم سريال ستايش لذت ببرند.