و نیز ملاحظه مىكنیم كه قرآن به طور خلاصه و كوتاه از الیاس(ع) یاد كرده و به پیامبرى یسع اشارهاى گذرا داشته است، ولى كتب تاریخى درباره الیاس(ع) مملوّ از اسرائیلیات است.ما تنها رویدادى را كه طبرى نقل كرده از میان مطالب فراوانى كه منقول است برمىگزینیم و فشرده آن را یاد آور مىشویم، البته از باب اطلاع و آگاهى به بیان آن مىپردازیم نه اینكه این رویداد، واقعیت داشته باشد.
الیاس آنگاه كه از بنىاسرائیل خواست بتپرستى را كنار گذاشته و به پرستش خداى یگانه تمسك جویند، دعوت وى را نپذیرفته و به او پاسخ مثبت ندادند، الیاس به پیشگاه خداى خود عرضه داشت: بار خدایا، بنىاسرائیل، از پرستش تو سر برتافتند و بر كفر و الحاد و پرستش غیر تو روى آوردند، نعمتهایى را كه به آنان دادى دگرگون ساز. خداوند بدو وحىفرمود: ما زمام امور ارزاق آنها را به دست تو مىسپاریم، هرگونه كه خواستى عمل نما. الیاس عرض كرد: آفریدگارا، بارانت را از آنان دریغ فرما. در پى آن سه سال بر آنها باران نبارید تا چهار پایان آنان از بین رفت و درختانشان خشكید و مردم سخت دچار گرفتارى شدند.
الیاس هر كجا كه به سر مىبرد، خوراك و روزى او مىرسید و بنىاسرائیل هرگاه بوى نان مىشنیدند مىگفتند: الیاس اینجاست، و در جستجوى وى برمىآمدند، و بدین ترتیب، اهل آن خانه مورد اذیت و آزار آنها قرار مىگرفت. الیاس روزى به خانه زنى از بنىاسرائیل پناه برد كه پسرى بیمار به نام (یسع بن اخطوب) داشت. آن زن، الیاس را به خانه خود راه داد و ماجراى او را نهان داشت. آن حضرت در حق فرزند او دعا كرد و خداوند او را از بیمارى رهانید.
و از آن پس دست از الیاس بر نداشت و بدو ایمان آورده و وى را تصدیق كرد و پیوسته با او بود و هر كجا الیاس مىرفت، وى نیز او را همراهى مىكرد. الیاس پیرمردى سالخورده، ویسع پسركى نوجوان بود و پس از آن، روزى الیاس به بنى اسرائیل گفت: اگر دست از پرستش بتها بردارید از خدا مىخواهم كه گرفتارىها را از شما بردارد.
لذا آنان بتها و پیكرههایى را كه ساخته بودند بیرون ریختند و الیاس(ع) به پیشگاه خداوند دعا كرد و خداوند به فریادشان رسید و گرفتارىها را از آنان برداشت، سرزمینهاى آنان سرسبز شد، ولى آنها دست از عقیده خود برنداشته و به راه راست هدایت نگشتند. وقتى الیاس(ع) چنین دید از خداى خویش درخواست نمود كه جانش را بستاند تا از شرّ آنها راحت و آسوده گردد و خداوند روح او را قبض نمود و به آسمانها برد و خداوند بعد از الیاس، یسع را براى ارشاد و راهنمایى آنها مأمور ساخت».