و اما شباهتهای میان خدمت سربازی و زندگی زناشویی برای آقایان :
1- چه در خدمت سربازی و چه در زندگی زناشویی ، چه بخواهی و چه نخواهی كچل خواهی شد و یا بعبارت بهتر ، كچلت خواهند كرد! البته این كچلی در خدمت سربازی توسط ماشین اصلاح و در زندگی مشترك توسط عواملی چون : استرس شدید ، سوء تغذیه ، كندن بصورت لاخ لاخ توسط همسر ، چپ شدن ماهیتابه روغن داغ روی سر و … صورت می گیرد! نا گفته نماند كه این كچلی در آقایان به نسبت نوع مو ، جنس ریشه مو ، عوامل ارثی و … متفاوت است ولی به هر حال به قول معروف : دیر و زود داره ولی بالاخره هممون كل پا می شویم!
2- شباهت بعدی در زمینه داشتن فرمانده و بعبارتی ، فرمانبردار شدن است ! به محض ورود به پادگان
3- از دیگر شباهتها می توان به این نكته اشاره كرد كه اكثر سربازی رفته ها و اكثر مردان متاهل متفق
القول هستند كه در این ایام ، هر روز به اندازه یكسال برای آنها می گذرد و ثانیه ها حكم ساعت را پیدامی كنند كه به احتمال زیاد دلیل آن ، مواردی مشابه موارد فوق می باشد !
4- و در نهایت اینكه چند ماه پس از آنكه كارت پایان خدمت یا قباله ازدواج را دریافت كردید ، صدای خواندن این شعر معروف در گوشتان خواهد پیچید كه : ( گول خوردی آی گول خوردی ! )زیرا آن موقع است كه تازه دوزاریتان جا می افتد كه با این كارت و قباله نه كاری به آدم می دهند و نه وام ازدواج و نه خیلی از چیزهای دیگر كه شما را به بهانه آنها در این راه وارد كرده بودند ، پس متوجه خواهید شد كه تنها مورد استفاده ای كه برای شما خواهند داشت این است كه می توانید از آنها برای امانت دادن به كلوپ جهت كرایه فیلم استفاده نمایید !!!
5- شباهت سوم در این نكته اقتصادی خلاصه می شود كه چه سرباز و چه مرد متاهل ، میزان پولی كه در آخر برج به دست او خواهد رسید، فقط به میزانیست كه كفاف بر طرف كردن نیازهای اساسی او را بدهد و چیزی جهت پس انداز كردن و یا خرج كردن در زمینه هایی غیر از نیازهای اساسی نخواهد ماند و در این میان، سرباز و مرد متاهل ، هر چقدر هم كه جان بكنند و عرق بریزند، فرقی به حال فرمانده یا همسرش نخواهد كرد و باطبع تاثیری در جهت افزایش مستمری آنان نخواهد داشت، بعبارت بهتر، در هر دو جا یكی باید كار كنه تا اون یكی حال كنه!
6- از دیگر شباهتهای موجود میان این دو قشر آسیب پذیر جامعه، شباهت در آرزو كردن است! بدین معنا كه هر پسری پس از ورود به پادگان و خانه بخت است كه قدر زندگی در خانه پدری را می فهمد از اعماق وجودش و با تمام اعضا و جوارحش آرزو می كند كه ای كاش هنوز هم در كنار پدر و مادرش بسر می برد و ایضا خودش را نیز لعنت خواهد كرد كه چرا قدر آن روزهای شیرین را ندانسته است!