وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

اس ام اس های بسیار غمگین

اس ام اس های بسیار غمگین
 دلربایانه دگر بر سر ناز آمده ای / از دل ما چه به جا مانده که باز آمده ای ؟

.

.

.

تو بی من تنگدل، من بی تو دل تنگ / جدایی بین ما فرسنگ فرسنگ
فلک دوری به یاران می پذیرد / به خورشیدش بماند داغ این ننگ . . .

قاصد که ازو به من خبر هیچ نگفت

گفتم که: تو را یار مگر هیچ نگفت؟

گفتا که: چرا، بگفتم آن گفته بگو

آهی به لب آورد و دگر هیچ نگفت . . .

.

.

.

گر نخل وفا بر ندهد، چشم تری هست / تا ریشه در آب است، امید ثمری هست

آن دل که پریشان شود از ناله ی بلبل / در دامنش آویز که با وی خبری است . . .

.

.

.

از خرابی می گذشتم، منزلم آمد به یاد

دست و پا گم کرده ای دیدم دلم آمد به یاد . . .

.

.

.

دانستی اگر سوز شبانروز مرا / دامن نزدی آتش جانسوز مرا

از خنده دیروز حکایت چه کنی / بازآی و ببین گریه امروز مرا . . .

.

.

.

گریه کردم اشک بر داغ دلم مرحم نشد / ناله کردم ذره ای از دردهایم کم نشد

در گلستان بوی گل بسیار بوییدم ولی / از هزاران گل، گلی همچون وفا پیدا نشد . . .

.

.

.

ناصحا، بیهوده میگویی که دل بردار از او ، من به فرمان دلم، کی دل به فرمان من است ؟

.

.

.

گفتم دل و جان در سر کارت کردم / هر چیز که داشتم نثارت کردم

گفتا تو که باشی که بکنی یا نکنی؟ / آن من بودم که گرفتارت کردم

(عطار)

.

.

.

سالها شد که رخ زرد مرا دوست ندید / بس که خون جگر از دیده روان است مرا . . .

.

.

.

عشق من با خم ابروی تو امروزی نیست / دیرگاهی ست کزین جام هلالی مستم . . .

(حافظ)

.

.

.

حاصلم درد دل است از دل بی حاصل خویش / به که گویم من دلسوخته درد دل خویش . . .

.

.

.

دلی بستم به آن عهدی که بستی / تو آخر هر دو را با هم شکستی . . .

.

.

.

غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت . . .

.

.

.

دیدیم ز خوبان جفا پیشه بسی را / مثل تو جفا پیشه ندیدیم کسی را . . .

.

.

.

گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او . . .

.

.

.

گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست / آنچه البته بجایی نرسد، فریاد است . . .

.

.

.

هر که را دیدیم از مجنون و عشقش قصه گفت / کاش می گفتند در این ره، چه بر لیلا گذشت . . .

.

.

.

گفتم چشمم، گفت به راهش می دار

گفتم جگرم، گفت پر آهش می دار

گفتم که دلم، گفت چه داری در دل

گفتم غم تو، گفت نگاهش می دار . . .

.

.

.

از بس که شکسته، باز بستم توبه

فریاد همی کند ز دستم توبه

دیروز بتوبه ای شکستم ساغر

و امروز بساغری شکستم، توبه . . .

.

.

.

خال مشکین، لب نوشین، بر سیمین، خط سبز

آنچه اسباب نکوئیست مهیاست ترا

نازنینا به گل و سنبل و سرو و مه و مهر

ناز کن ناز که دست از همه بالاست تر . . .

.

.

.

یک شب خیال چشم تودیدیم به خواب

ز آن شب دگر، به چشم ندیدیم خواب را