بزرگترین فضیلتیک انسان، همان ایمان و علم و تقواست که در میثم نیز وجود داشت.اما اضافه بر اینها، گاهی برجستگیهای خاصی در شخصیتیک مؤمن متقی وجود دارد که او را نسبتبه دیگران، برتر می سازد. در این بخش، اشارهای کوتاه به بعضی از این صفات ارزنده و امتیازات و فضایل خاص میثم میشود:
سخنوری
میثم، بیانی رسا داشت و در نطق و سخن، توانا و فصیح بود. سخنوری میثم تمار را از این واقعه که نقل میشود میتوان دریافت:در بازار، میثم، رئیس صنف میوه فروشان بود. هرگاه قرار بود در جایی و نزد کسی و یا موقعیت مهمی، سخنی گفته شود از میثم تمار میخواستند که سخنگویشان باشد. گروهی از بازاریان نزد میثم رفتند تا باهم به عنوان شکایت از حاکم و عامل بازار، پیش
«ابن زیاد» بروند که والی شهر کوفه بود. در این برخورد و دیدار با ابن زیاد میثم بود که به نمایندگی از دیگران با رشادت به سزایی سخن گفت. خود میثم در باره این دیدار و سخنها میگوید:ابن زیاد، با شنیدن گفتارم به شگفتی افتاد و در سکوت فرورفت.همین بیان صریح و حقگویی آشکار باعث شد که از میثم کینه ای در دل ابن زیاد بماند.
راوی حدیث در صدر اسلام بسیار جالب است
با آن استعداد خاص و موقعیت خوبی که میثم داشت، احادیث زیادی از علی(ع) شنیده بود، و آن گونه که از گفته های پسرش بر میآید، حتی کتابی که مجموعه ای از احادیث بود تالیف کرده است، لیکن متاسفانه از نوشته های او چیزی باقی نماند و راویان دیگر هم به خاطر درک نکردن موقعیت و اهمیت آن به نقل از وی نپرداختند و بیشتر آنها از دسترس دور ماند. فقط اندکی از روایات میثم در کتابهای حدیث نقل شده است. پسرانش یعقوب و صالح از نوشته های او روایت نقل می کردند.