به گزارش ایران ناز برخی زنان که دارای گرایشات مذهبی بیشتری بوده، از تحمل قاعدگی در ماه رمضان وحشت داشته و آن را مانعی در مسیر کسب فیوضات فراوان این ماه میدانند در حالی که پذیرش و تحمل قاعدگی اگر به عنوان تسلیم بودن در برابر حکم خدا صورت گیرد ممکن است
موجب خشوع و خضوع بیشتر شده و انگیزه تلاش بیشتر و توجه و تضرع عمیقتر فرد را به پروردگار در پی داشته باشد و چه بسا تحمل قاعدگی بیش از نماز و روزه، موجب استکمال و ترقی زن در مسیر رشد شود.مخصوصا که در بینش اسلامی زنان حائض از حرکت در مسیر رشد باز نمیمانند،
بلکه میتوانند از طریق برخی اعمال مستحبی، ثواب آنچه را که در ایام قاعدگی از انجام آن ممنوع شدهاند، به دست آورند.«درست است که زن در دوران عادت از برخی عبادات محروم است، اما همه آنها جبران پذیر است. زیرا قضای روزه ها را بجا می آورد و برای جبران نماز،
اگر با وضو در مصلای خود و رو به قبله بنشیند و به اندازه زمان نماز ذکر بگوید، از ثواب نماز بهره می برد، مانند مسافری که پس از خواندن دو رکعت نماز واجب، با سی بار تکرار تسبیحات اربعه، جبران آن دو رکعت ساقط شده را مینماید؛ پس اینگونه از فضائل جبرانپذیر است.»
قرآن خواندن نیز [به استثنای سوره های دارای سجده واجبه [ممنوع نیست. بلکه مکروه است و کراهت آن به معنای ثواب کمتر است نه اینکه قرآن نخوانند بهتر باشد. در هر حال قرآن خواندن بهتر است.این قبیل توضیحات اگر چه بسیار رضایتبخش و موجب خرسندی زنان است
باز هم پروردگار لطیف و مهربان به آن بسنده نکرده و بیش از اینها به حائض لطف نموده است. به همین جهت بشارتی بالاتر و سخاوتمندانه تر نیز در روایات دیده می شود که نه تنها موجب دلجویی و روشنی چشم است، بلکه چنان فرحبخش و نویددهنده است که جای هیچگونه تأسفی باقی نمیگذارد.
این دسته از روایات مبین آنند که انسان در هنگام بیماری و در هنگام مسافرت اجر و پاداش آن اعمالی که در هنگام سلامتی و اقامت انجام میداد، را دارد. حیض هم بیماری است که زن را از انجام دادن واجبات باز میدارد. پس اگر در حالی که به عبادت خو گرفته به عادت ماهانه رسید همان اجر و پاداش قبلی را بدون کم و کاستی میگیرد.
به عنوان نمونه در روایتی زیبا چنین آمده است:«پیامبر خدا سر به آسمان برداشت و لبخندی زد، علت را پرسیدند، فرمود: از دو فرشتهای تعجب کردم که از آسمان به زمین فرود آمدند و به سراغ بنده مؤمن درستکاری در مصلایش که در آن نماز می خواند رفتند تا عمل او را بنویسند اما وی را در نمازگاهش نیافتند.
پس به آسمان رفتند و عرض کردند ای پروردگار ما به سراغ بنده مؤمنت در مصلایش رفتیم تا اعمال او را بنویسیم اما او را در دام (بیماری) تو یافتیم. سپس خدای عزوجل فرمود: برای بنده من تا زمانی که در دام من است، مانند خیر و ثوابی را بنویسید که در زمان سلامتیاش انجام میداده است.
زیرا بر من است که وقتی سلامتی را از او باز میگیرم اجر کاری را که در زمان تندرستیاش میکرده است، بدهم.»(3)حیض به تعبیر قرآن بیماری است و بنابر روایات خداوند به حکمت خود آن را برای دختران آدم مقرر فرمود. (… یسئلونک عن المحیض قل هو «اذی»(4) کلمه «اذی» در اکثر کتب تفسیری به رنج و بیماری ترجمه شده است.)
بنابراین همچون بیماریهای دیگر بیمار را مأجور نموده و کفاره گناهان وی میباشد. «اذا مرض المسلم کتباللّه له کاحسن ما کان یعمله فی صحته و تساقطت ذنوبه کما یتساقط ورق الشجر؛(5) هنگامی که مسلمانی بیمار شد خداوند بهترین اعمالی را که در زمان تندرستی انجام میداد، برای او مینویسد و گناهانش را میریزاند
همچنان که برگ از درخت میریزد.»با توجه به این همه لطف و مرحمت پروردگار، دیگر جایی برای این باور نادرست که حیض را موجب حقارت و عقبماندگی زن از قافله صالحین میداند، باقی نمیماند. طبیعی است که باور نادرست روح زن را می آزارد و واکنشی غیر منطقی به دنبال میآورد. حتی ممکن است
سبب سوءظن به ساحت مقدس پروردگار شده و یأس و نومیدی و بی حوصلگی را در پی داشته باشد. زنانی که دریافت درستی از مسئله قاعدگی ندارند، مجبورند یا با بغض و نومیدی، قاعدگی را تحمل نمایند و یا با برنامه ریزی حساب شده به مبارزه با این پدیده طبیعی پرداخته و با مصرف قرصهای ضدبارداری آن را تا بعد از ماه مبارک به تأخیر بیندازند.