آن قدر با من مهربان بودی
که بعد از تو ،
یک لحظه حس کردم
که صد سال است !
تنهایم …
رو به اتمامم
چون اسفند
واپسین نفس های سال
نفس های درد آلودم
چون روزهای گرم و شب های سرد اسفندی
کویری ام
هفت سین امسالم را تو بچین
سفره اش با من، سبزه اش با تو
* * *شعر عاشقانه * * *
پدرم گفت :
مردم دو دسته اند،
بخشنده و گیرنده.
گیرنده ها بهتر می خورند
اما بخشندگان بهتر می خوابند …
مى دانم که رفته است
مى دانم که دیگر بر نمى گردد
مى دانم
مى دانم
همه چیز را مى دانم
اما نمى دانم چرا
بى تاب شده اند موهایم
از زیر و رو خیال دستانش را دارند
کاش هرگز موهایم را نمى بافت
آخر موهایم
انگشتان نوازشگرانه ى مردانه اش را مى خواهند
اگر می خواهید برای ایجاد آشتی در جهان
کاری انجام دهید،
به خانه تان بروید
و خانواده تان را دوست بدارید.
مشام ِ من لبریز تو
مگر بهاری
نفس در نفس
سبز و سرخ می روید
در سینه ام
گل
“گلم”
که صدایت می کنم
شمعدانی
چه اخمی می کند!
مانده ام “جانم” را
چقدر آهسته بگویمت
که هم تو بشنوی
و هم آب از دل هیچ گنجشکی
تکان نخورد.
گلها
شناسنامه ندارند
شناسنامه ی گلها را
به نام دخترها زده اند…!
غم دانه دانه می افتد روی صورتم
شور است طعم نبودنت !
برگرد …
چمدان هایمان جا به جا شده اند
دلم را به جای خاطراتت بردی
* * * عکس عاشقانه * * *
تمام دنیا در آغوشت خلاصه شده است
کودکانه پناه میبرم به خلاصه ی دنیا
چه زخم هایی بر دلم خورد تا یاد گرفتم که
هیچ نوازشی بی درد نیست !
زمانی که خاطره هایت از امیدهایت قویتر شدند
پیـر شدنت شروع می شود!
دیشب به سیل اشک ، ره خواب می زدم
نقشی به یاد خط تو برآب می زدم
شب است و هوا منتظر باران است
وقت خواب است و دلم پیش تو سرگردان است
شب بخیر ای نفست شرح پریشانی من
ماه پیشانی من دلبر بارانی من
نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون
زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون
ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست
مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست
می ترسم از اینکه روزی
یک جایی من و تو
خیلی دور از هم
شب و روز در آغوش یک غریبه بی قرار هم باشیم
و بعد از هر بار هم آغوشی
به یاد آغوش هم بی صدا گریه کنیم
مطالب مرتبط:
عکس نوشته های عاشقانه فاز سنگین
شعر و عکس نوشته های زیبای عاشقانه
زیباترین عکس های عاشقانه دختر و پسرها