در ادامه با سایت ایران ناز همراه باشید تا با هم داستان زندگی مرد دو چهره را مرور کنیم. آیا مردی با 2 صورت واقعیت دارد یا صرفا زاییده تخیلات و باورهای عامه است؟ به گزارش ایران ناز تاریخ را که مرور میکنیم با اتفاقات باورنکردنی و عجیبی روبرو میشویم. یکی از این داستانها که در سالهای اخیر دوباره بر سر زبانها افتاده ماجرای مرد دو چهره است.
گفته میشود که در قرن نوزدهم مردی به نام ادوارد مورداک (یا ادوارد موردیک) با شرایط جسمانی بسیار استثنائی به دنیا آمد. این مرد پشت سرش یک صورت کامل داشت و همین موضوع باعث شهرت او به مرد دو چهره شد!
طبق روایات ادوارد مورداک مدعی بود که چهره پشت سرش یک شخصیت مستقل دارد و در هنگام شب با او حرف میزند و او را وادار به انجام کارهای نادرست میکند.
اما آیا این داستان واقعیت دارد یا صرفا زاییده تخیلات و باورهای عامه است؟ آیا ادوارد مورداک واقعا وجود داشته و آیا چهره دومش انسانی مستقل بوده است یا نه؟
در سال ۱۸۹۵ روزنامه بوستون پست مقالهای تحت عنوان «عجایب علم مدرن» منتشر کرد. نویسنده این مقاله مدعی بود که گزارشها را از اسناد جامعه علمی سلطنتی گردآوری کرده و کاملا واقعی هستند.
یکی از این موارد شخصی به نام ادوارد مورداک بود که یک صورت پشت سرش داشت و به مرد دو چهره شهرت پیدا کرده بود. طبق گزارش بوستون پست، ادوارد مورداک یک نجیب زاده اشرافی انگلیسی بود.
با این حال این فرد یک مشکل مادرزادی داشت و آن هم وجود یک صورت پشت سرش بود. با انتشار این مقاله در روزنامه بوستون پست تمام توجهات به زندگی مرد دو چهره جلب شد و همه میخواستند با واقعیت ماجرا آشنا شوند.
ادوارد مورداک در خانوادهای سلطنتی به دنیا آمد. این مرد در هنر و موسیقی توانایی و تبحر زیادی داشت و خوش چهره و خوش پوش بود.
تا اینجا ظاهرا این مرد مشکلی ندارد، اما این مرد از بدو تولد رازی وحشتناک را مخفی میکرد. این مرد پشت سرش یک چهره داشت که صورت یک زن بود.
او همیشه سعی میکرد با موهایش آن را مخفی کند تا این راز زشت را از بقیه مخفی کند. اما بالاخره شایعات دهان به دهان پیچید و دیگر پنهان کاری فایدهای نداشت.
خبر به سرعت همه جا پیچید و مرد دو چهره در محافل مختلف شهرت زیادی پیدا کرد. بسیاری از پزشکان تمایل داشتند از نزدیک او را معاینه کنند.
با این حال، پس از تحقیق و مطالعات فراوان مشخص شد که این اولین بار نیست که چنین مورد ژنتیکی پیش آمده است. آنها حتی در اسطوره شناسی یونان باستان شخصیتی دو چهره را پیدا کردند که شباهتهای زیادی با ادوارک مورداک داشت.
با این حال، پزشکان نتوانستند نام و راه علاجی برای این بیماری پیدا کنند. خود ادوارد مورداک ادعا میکرد که چهره دوم میتواند بخندد و گریه کند و هنگامی که او خواب است نجواهای شیطانی به گوشش میخواند.
چندین شاهد ادعاهای مورداک را تایید کردند و بیان کردند که حرکت چشمهای صورت دوم را دیدهاند. حتی یک شاهد هم مدعی شد که به چشم خود دیده که لبهای صورت دوم تکان میخورد و او در حال صحبت کردن است.
زمانی که ادوارد مورداک ۲۳ سال داشت دیگر قادر به تحمل این وضعیت دوگانه نبود. او به دکترها التماس میکرد که این چهره شیطانی را بردارند اما پزشکان به دلیل خطرات بسیار زیادی که وجود داشت از انجام عمل سرباز میزدند.
وقتی ادوارد از دکترها قطع امید کرد مجبور شد خودش فکری برای رهایی از این وضعیت بکند و ظاهرا تنها راهی که میشد از این وضعیت اسفبار نجات پیدا کرد خودکشی بود. روز بعد، جسد بیجان ادوارد مورداک همراه با نامهای پیدا شد.