فوتبالیست حرفه ای بون خوب است، به شرط اینکه بتوانید خود را در بالاترین سطح حفظ کنید و آسیب دیدگی یا دیگر مسائل حاشیه ای شما را از اوج به زیر نکشد. ستاره سینما بودن هم خوب است به شرط اینکه بدانید دوره اوج در سینما کوتاه است. بنابراین، همه چیز به دیدگاه شما بستگی دارد. براساس نتایج تحقیقی در آمریکا مردم 3 دیدگاه در مورد شغل دارند؛ عده ای آن را فقط راهی برای کسب درآمد می دانند. عده ای علاوه بر کسب درآمد به وجهه و جایگاه شغل هم اهمیت می دهند. گروه دیگر به شغل به عنوان بخشی از هویت و معنای زندگی نگاه می کنند.
در هر کدام از این گروه ها که قرار بگیرید می توانید شاد باشید اما به نوع متفاوتی. درواقع شادی یک انتخاب است. انتخاب اینکه چگونه به شغلتان نگاه کنید و آن را انجام دهید. این 2 عامل میزان رضایت شما را رقم می زنند و هرچه این رضایت افزایش پیدا کند، شادتر خواهیدشد. برای اینکه در شغلتان شاد باشید، باید عواملی را درنظر بگیری؛ آیا می توانید با همکارانتان ارتباط برقرار کنید؟ آیا فرصتی برای ابراز ایده های جدید دارید؟ آیا کاری را که انجام می دهید، دوست دارید یا تنها به امید ارتقای شغلی و موفقیت های آینده در این کار مانده اید؟
آیا کاری که انجام می دهید به بهبود اوضاع جهان کمک می کند حتی شده کمک کوچکی؟ آیا مجبورید هرروز کار یکنواخت و تکراری انجام دهید یا فرصتی برای ایجاد تغییر و کسب تجربه های تازه وجود دارد؟ بسیاری از مردم کار می کنند تا به زندگی شان معنا بدهند و این موضوع آنها را شاد می کند. بعضی دیگر کار می کنند تا بتوانند صورتحساب هایشان را پرداخت کنند و پولی هم برای تفریح و خرج های اضافه داشته باشند. در هر دو صورت یادتان باشد شغلتان زندگی شخصی تان را تغییر می دهد. پس به جای رویابافی، آنچه را که دوست دارید انجام بدهید. اگر می خواهید شاید باشید، برای امروز کار و تجربه کنید و لذت ببرید.