زنها
زنها مثل اطو هستند هم مصرفشان بالا است هم زود داغ می كنند البته بدون بخارش هم بدرد نمیخورد.
زن ها مثل پیاز هستند ظاهر سفید و ظریفی دارند اما باطنشان اشك آدم رو در میآورد.
زنها مثل سكوت هستند با كوچكترین حرفی میشكنند.
زنها مثل چراغ راهنمایی هستند هر چقدر هم با آنها حرف بزنی باز هم مرتب رنگ عوض می كنند.
زنها مثل تخت خوابگاه هستند نو و تازه هایشان كمیابند و كهنه هایش هم سرو صدا زیاد می كنند.
زن ها مثل الكل هستند دیر بجنبی همه شان می پرند.
زنها مثل ظرف سفالی هستند بدون رنگ و لعاب جلوه ای ندارند.
زنها مثل كامپیوتر هستند یك بار خودش را میگیری و یك عمر لوازم جانبی آنرا
زنها مثل كیك خامه ای هستند با نگاه اول آب از لب و لوچه آدم آویزان میشود اما كمی بعد دل آدم را میزند.
زنها مثل بچه ها هستند تا وقتی كه ساكتند خوبند
انواع مردها
مردها مثل « مخلوط كن هستند در هر خانه یكی از آنها هست ولی نمیدانید به چه درد میخورد
مردها مثل « آگهی بازرگانی هستند حتی یك كلمه از چیزهائی را كه میگویند نمی توان باور كرد
مردها مثل « كامپیوتر » هستند. كاربری شان سخت است و هرگز حافظه ای قوی ندارند
مردها مثل « سیمان » هستند. وقتی جائی پهنشان میكنی باید با كلنگ آنها را از جا بكنی
مردها مثل « طالع بینی مجلات » هستند. همیشه به شما میگویند كه چه بكنید و معمولاً اشتباه می گویند.
مردها مثل « پاپ كورن » ( ذرت بو داده ) هستند. بامزه هستند ولی جای غذا را نمی گیرند.
مردها مثل نوزاد هستند، در اولین نگاه شیرین و بامزه هستند اما خیلی زود از تمیز كردن و مراقبت از آنها خسته می شوید.