وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

راهکارهایی برای مقابله با دروغ گفتن فرزند مان

راهکارهایی برای مقابله با دروغ گفتن فرزند مان
وقتی كودكان دروغ می گویند والدین از خشم بر افروخته می شوند، به خصوص وقتی كه دروغ آشكار است؛ مثلا شنیدن پافشاری كودك در اینكه به رنگ دست نزده است یا شكلات نخورده است، وقتی كه صورت و پیراهنش خلاف گفته اش را می رساند برای والدین بسیار خشم آور است.

دروغ‌ها بیان كننده حقایق مربوط به امیدها و دلهره ها هستند، دروغها آشكار كننده آن چیزی هستند كه فرد می خواهد انجام دهد یا باشد. واكنش كامل و پخته نسبت به یك دروغ بیشتر بایستی درك مفهوم آن دروغ را منعكس كند نه انكار مفهوم آن یا محكومیت فرد دروغ گو را.

 ما از طریق اطلاعاتی كه از دروغها كسب می كنیم می توانیم به كودك كمك كنیم تا واقعیتها را از افكار پوچ و خیالی تشخیص بدهد. وقتی پسر بچه ای به ما خبر می دهد كه برای عید، فیل زنده ای را به عنوان هدیه سال نو دریافت كرده، اگر پاسخ دهیم «تو دلت می خواست این طور بود یا تو دلت می خواهد یك فیل داشتی» مفیدتر خواهد بود تا اینكه دروغگویی او را ثابت كنیم و دست به انكار گفته او بزنیم.

دروغ ها دو دسته اند: دسته اول دروغهایی هستند كه حقایق را بیان می كنند، گاهی اوقات كودكان به این دلیل دروغ می گویند كه اجازه ندارند حقیقت را بر زبان بیاورند؛ وقتی كودك به مادرش می گوید كه از برادرش متنفر است، مادر شاید او را به خاطر این حقیقت گویی تنبیه كند. اگر همین كودك در آن لحظه برگردد و آشكارا به دروغ اعتراف كند و بگوید كه حالا دیگر برادرش را دوست دارد، مادرش شاید به او پاداش بدهد و او را محكم در آغوش بگیرد و ببوسد. با این تجربه كودك نتیجه می گیرد كه انسان را به خاطر حقیقت گویی كتك می زنند!

دسته دوم دروغ هایی هستند كه محرك داشته باشند، والدین نباید سوالاتی از كودكان بكنند كه كودك به منظور دفاع از خود پاسخ دروغ به آنها بدهد. كودكان از اینكه پدر و مادر از آنها سوال و پرس جو كنند، متنفرند به خصوص هنگامی كه گمان می كنند والدینشان از قبل پاسخ‌ها را می دانند. كودكان از سوالاتی كه نقش دام را دارند بیزارند. سولاتی كه وادارشان می كند دروغ بگویند و یا حقیقت را بر زبان بیاورند و خجالت بكشند. در این صورت كودك می آموزد «پدر درك می كند. من می توانم مشكلاتم را به او بگویم».

 خط مشی ما در برابر دروغ گویی مشخص است؛ از یك طرف ما نباید بازپرس بازی در بیاوریم و كودك را سوال پیچ كنیم و موضوع را بزرگ جلوه دهیم، از طرف دیگر باید حتما و بدون تردید، رك و پوست كنده با كودك حرف بزنیم.

 ما نباید كودكانمان را تحریك كنیم تا برای دفاع از خود دروغ بگویند و نیز آگاهانه برای كودك فرصت ایجاد نكنیم كه دروغ بگوید. وقتی كودك قطعا دروغ می گوید، واكنش ما نباید غیر اخلاقی و دارای هیجان شدید بوده بلكه باید واقعی و دور از احساس باشد چرا كه ما می خواهیم كودكمان بداند كه نیازی ندارد به ما دروغ بگوید.