اگرچه اكثر والدین به این مسئله واقفند، اما باید گفت آنها سرگرم كنندههای حرفهای برای كودكان خود نیستند، بلكه همسالان وی نقش اساسیتری را دراین راستا بازی میكنند. با این حال پدرها و مادرانی كه به علت مشغله در بیرون از منزل، یا احساس خستگی میكنند و یا زمان و فرصت كافی برای بازی با كودك خود ندارند،
این یك واقعیت است كه بازیهای تكراری با كودك حوصله والدین را سر میبرد، بویژه زمانی كه پدر و مادر بخواهند به ناچار تظاهر كنند از انجام این بازیها لذت هم میبرند.
والدین نباید تحت استثمار فرزندانشان قرار بگیرند. یعنی به سمت انجام فعالیتهایی بروند كه خودشان هم از آن لذت میبرند. به عنوان مثال مادری كه جانش از «پلیس بازی» پسرش، به لب آمده است، به جای عصبانیت، كودك را به سمتی هدایت كند كه خودش میخواهد. علتی ندارد هر كاری را كه كودك دوست دارد، پدر و مادر انجام بدهند.
صرفا بازی با اسباب بازیها برای كودك ضروری نیست، كودكان بیشتر دوست دارند با شما وقت بگذارند و در كنار شما باشند و این كه چه بازی را با كدام اسباب بازی انجام بدهند، برایشان از اهمیت كمتری برخوردار است.
پدر و مادر نباید پیشنهاد شروع بازی را بدهند، درخواست برای بازی كردن، درخواست والدین از كودك نیست، بلكه درخواست كودك از والدین است. پدر و مادر باید تنها با در نظر گرفتن شرایط به درخواست كودكشان پاسخ بدهند.
پدرها و مادرها اغلب از این كه به درخواست بازی كودكشان«نه» بگویند، احساس گناه میكنند، بویژه والدین شاغل كه مدت زمان كمتری را با كودكشان میگذرانند، این مسئله موجب توجه بیش از حد به كودك و در نهایت وارد آمدن استرس به وی میشود.