3 سال پیش به ماموران پلیس خبر رسید جوانی به نام حمید با ضربات چاقو مجروح شده و به بیمارستان انتقال یافته است. زمانی كه پلیس در محل حاضر شد، جوان مجروح جان باخته بود. تحقیقات در این خصوص آغاز شد و پلیس شاهدان عینی را مورد بازجویی قرار داد. یكی از آنها كه از ابتدای درگیری در محل حاضر بوده است، گفت: حمید با جوانی به نام امیر درگیر شد. آنها بر سر مالكیت یك سگ با هم درگیر شدند. بعد امیر كاردی از جیبش بیرون آورد و چند ضربه به حمید زد و بعد هم فرار كرد.
جستجوی ماموران برای دستگیری امیر آغاز شد، اما وی متواری شده و هیچ ردپایی از وی بر جای نمانده بود. ماموران در تحقیقات نامحسوسی كه انجام دادند دریافتند امیر به یكی از كشورهای همسایه رفته است و در آنجا سكونت دارد. هرچند مشخصات این متهم فراری در اختیار پلیس بینالملل قرار گرفت، اما همچنان ماموران نتوانستند او را دستگیر كنند. بنابر این پرونده در بایگانی دادگستری استان فارس مانده بود و در میان پروندههای راكد جای گرفت.
تا اینكه یك ماه پیش ماموران پلیس گشت به ماشینی كه سه جوان سوار بر آن بودند مشكوك شدند. پاسخهای ضد و نقیضی كه این جوانان به سوالات پلیس دادند باعث شد تا هر 3 آنها برای بررسی بیشتر به اداره اگاهی انتقال یابند. بررسی سوابق مجرمان و جستجو برای یافتن سابقه این 3 جوان راز قتل حمید، جوانی كه 3 سال پیش به قتل رسیده بود را فاش كرد. چرا كه پلیس عكس یكی از این 3 جوان را در میان مجرمان تحت تعقیب پیدا كرد. امیر صاحب عكس وقتی در برابر سوالات ماموران قرار گرفت توضیح داد كه چطور مرتكب قتل شده است و روز حادثه بین او و حمید چه گذشته است.
این جوان گفت: ما بر سر یك سگ با هم اختلاف داشتیم. روز حادثه این اختلاف به اوج رسید و من در حالی كه بشدت عصبانی بودم به سمت حمید حمله كردم و با چاقویی كه در جیب داشتم چند ضربه به او زدم و سرانجام هم متواری شدم.
وی ادامه داد من نمیخواستم حمید را بكشم. از اتفاقی كه افتاده است بشدت پشیمان هستم و معذرت میخواهم و امیدوارم اولیای دم من را ببخشند. روز حادثه بشدت ترسیده بودم و به همین خاطر هم فرار كردم. من از كردهام پشیمان هستم.
بعد از پایان تحقیقات و صدور كیفرخواست، پرونده برای محاكمه به دادگاه كیفری استان فارس فرستاده شد.