دوران نامزدی : ای تو محبوبترین محبوبها ، ای زیبا ترین موهبت الهی ، ای ادامه حیات من ،نمی دانم اگر فردا تو نباشی " آیا من فردای آن روز را خواهم دید؟
دوران ازدواج : عزیزم شام داریم ؟ یا باید برم از همسایه خوبمان رستوران نوید غذا بخرم ! لباسام رو هم كه نشُستی" اشكال نداره اتو شویی هم باید نون بخوره دیگه
دو سال بعد از ازدواج : خانوم من حوصله مهمونهای شما رو ندارم یعنی از خواهرت با اون شوهر مدعی اش نفرت دارم من میرم خونه مامانم شب هم نمیام
پنج سال بعد از ازدواج : دیگه از دست تو دیوونه شدم اون از دست پختت كه همش شفته پلو میپزی این هم وضع خونه زندگیمونه همش پای تلفن میشینی با آبجی جونت از مد لباس و كلاسهای لاغری حرف میزنی دیگه طاقت ندارم
هشت سال بعد از ازدواج : طلاق ……..!!!!!