وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

فضایل ذکر یا حی و یا قیوم

فضایل ذکر یا حی و یا قیوم

حجت الاسلام اسماعیل پور از اساتید حوزه علمیه نبی اکرم و ملقب به خطیب اصفهانی در سومین مقاله خود به ذکرمبارک یا حی یاقیوم پرداختند.

باسمه تعالی

ای همه هستی زتو پیدا شده خاک ضعیف ازتو توانا شده

زیرنشین علمت کائنات ما به قائم چو تو قائم به ذات

آنکه تغییر نپذیرد تویی آنکه نمردست ونمیرد تویی

 

مرحوم حکیم سنایی

ایشان فرمودند ذکر مبارک روز چهارشنبه یاحی یا قیوم است یعنی ای کسی که زنده وپایداری و وجود پدیده ها درپرتو ذات توست ، خداوند متعال قیوم همه موجودات است همان گونه که مرحوم سنایی گفته اند: ( مابه تو قائم چو قائم به ذات)

 

مفهوم حی ومفهوم قیوم را مورد بررسی قرارمی دهیم :

حی به معنای حیات و زندگی است و موجودی که دارای حیات است به او حی می گویند و خداوند متعال حی ولا یموت است ، زنده ای که هرگز نمی میرد( آنکه تفسیر نپذیرد تویی آنکه نمردست ونمیرد تویی)

 

مفهوم حی و حقیقت آن برای ما روشن نیست حی همانند وجود است که به تعبیرمرحوم سبزواری:

( مفهومه من اعرف الاشیاء) و ( کنهه فی غایة الخفاء) مفهوم وجود از روشن ترین و شناخته ترین اشیاء است ولی ژرف آن در غایت و نهایت خفاء و پنهانی است حیات هم این گونه است مفهوم حیات روشن ولی حقیقت آن نامعلوم ، تنها از آثار آن می توان به زنده بودن یک پدیده راه برد یک موجود زنده حرکت ، رشد، نمو و… دارد که نشانه زنده بودن است . مرحوم ظریحی درمجمع البحرین در توضیح واژه ( حی) چاپ قدیم گفته اند : ( الحی القیوم أی: الباقی الذی لاسبیل للفنا علیه) ذاتی که باقی و دایم است و راهی برای فناء و نابودی در او وجود ندارد.

 

زمخشری می گوید:

حی آن ذاتی است که عالم وقادر است ( دانا وتوانا) و قیوم کسی است که دائماً پابرجاست و همیشه به تدبیر خلق مشغول و حافظ بندگان است .

 

استاد خطیب نامی ایران مرحوم حجة الاسلام فلسفی در کتاب گرانقدر خویش به نام آیة الکرسی ، پیام آسمانی توحید صفحه ۹۶ چنین گفته اند: حیات مانند وجود مفهومش روشن ولی حقیقتش ناشناخته و مجهول است حیات مانند وجود دارای مراتب و درجات مختلف است غنی بالذات ، فقیربالذات ، واجب بالذات ، ممکن بالذات ، حیات ازلی و ابدی و حیات حادث و پایان پذیر.

 

کلمه حی درمورد حیات باری تعالی که عین ذات و قائم بذات او است و ذاتش اصل و حقیقت حیات است ، و هم چنین در مورد حیات ممکنات که عارض برذات و قائم به ذات باری تعالی است ، نیز اطلاق می شود حیات یک کمال حقیقی است ذات اقدس الهی که معبود واقعی و جامع جمیع کمالات است باید دارای حیات باشد و اگرصفت حیات برای خداوندثابت و محقق نباشد لازمه اش این است که بعضی از ممکنات که دارای صفت حیات هستند از خداوند خالق و معبود حقیقی کامل تر و برتر باشند.

 

و در صفحه ۶۹ گفته اند : قیوم معانی متعددی دارد از جمله : در مفردات راغب قیوم را این گونه معنا کرده ( القیوم القائم الحافظ لکل شئ و المعطی له ما به قوامه و ذالک هو المعنی المذکور فی قوله تعالی : ( الذی اعطی کل خلقه ثم هدی ) قیوم برپادارنده و حافظ تمام موجودات است قیوم کسی است که بهر موجودی آنچه را که مایه ی قوام و بقاء اوست عنایت کرده است و این همان است که از آن در قرآن شریف یاد شده : خداوندی که بهر موجودی آنچه لازمه خلقتش بوده عطا فرموده وسپس هدایتش کرده است .

 

یاحی لایموت

ای آنکه به ملک خویش پاینده تویی وزدامن شب صبح نماینده تویی

کار من بیچاره قوی بسته شده بگشای خدایا که گشاینده تویی

هرگزدلم از یادتو غافل نشود گرجان بشود ، مهرتو ازدل نشود

افتاده زروی تو در آیینه دل عکسی که به هیچ وجه زایل نشود

ابوسعیدابوالخیر(ره)

واژه حی را بررسی کردیم و اینک مفهوم قیوم را توضیح می دهیم:

ارباب لغت و فرهنگ نویسان ادبیات زبان عرب برای قیوم چند معنا ذکر کرده اند از جمله :

درکتاب تاج العروس قیوم را این گونه بیان کرده :

( القیوم هوالقائم بنفسه لابغیره ، و هومع ذالک یتقوم به کل موجود ) قیوم ذاتی است که قائم وپابرجا ی به خویشتن است (روی پای خود ایستاده ) و نیازی به غیر ندارد وبا این حال هر موجودی در پرتو وجود او پابرجاست به تعبیر مرحوم سنایی : (ما به تو قائم ، چوتوقائم به ذات)

 

۲- القیوم: هوالذی لابدء له ، کسی که بی آغاز است و ابتدایی ندارد کسی که وجودش ازلی است ( ازلی : بی آغاز، ابدی : بی پایان)

 

۳- مفردات راغب هم قیوم را این گونه توضیح داده است : ( القائم الحافظ لکل شئ ..) برپادارنده و حافظ تمام موجودات است . وبه هر موجودی آنچه را مایه قوام وبقاء اوست به او عنایت کرده است و این همان است که در قرآن شریف آمده : ( الذی اعطی کل شئ خلقه ثم هدی) طه ۵۰

 

خداوند متعال هرپدیده ای را آفریده و خلقت را برایش بخشیده و سپس او را در راستای هدف اعلای زیستن قرار داده است. با توجه به معنی قیوم در می یابیم که این صفت باعث آفرینش موجودات است و موجودات هر چه دارنداز صفت قیومیت اوست وپایداری و مانایی و جاودانگی آنها از صفت قیوم سرچشمه می گیرد ، باید صفت قیومیت خداوند در هر لحظه از لحظات حیات جلوه گری کند تا موجودات بتوانند استمرار وجودی یابند . و جالب این که این صفت با صفت حی در آمیخته و در کنار هم قرار گرفته اند (حی قیوم) که صفت حیات زنده بودن وپویایی را نشان می دهد و قیومیت استمرار و جاودانگی آن را ترسیم می کند.

 

کاربرد صفت حی و قیوم در دعاها وسخنان ائمه معصومین(ع)

۱- از حضرت امیر(ع) روایت شده که در روز بدر در بحبوحه وحشتناک کار زار نزد پیامبر (ص) آمدم دیدم، حضرت رسول (ص) سربه خاک گذاشته و در سجده هم چنان ذکرمبارک یا حی یاقیوم را تکرار می کند آنقدرادامه دادند تا خداوند متعال پیروزی را نصیب ما گردانید.( تفسیرروح البیان)

 

۲- حضرت امیر(ع) درنهج البلاغه چنین می گویند: (فلسْنا نعْلمُ كُنْه عظمتك إلاّ أنّا نعْلمُ أنّك حيٌّ قيُّومٌ لا تأْخُذُك سنةٌولا نوْمٌ) ما هیچ گاه ژرفای عظمت وبزرگی تورا درک نمی کنیم مگرآنکه بدانیم بدانیم براستی تو: حی قیوم هستی ( زنده جاوید وپایدار) و هرگزتورا سستی و خواب فرانمی گیرد( سنة : چرت زدن وسست شدن اندام و…)

 

۳- از حضرت امیرالمؤمنین (ع) روایت شده که : هرگاه رسول خدا (ص) در شدت اضطراب بود، با ذکر یا حی یاقیوم آثارانبساط وشادی در سیمای مبارک ایشان نمودار می گشت (ص۴۷ گل های ارغوان)

 

۴- باز ازحضرت امیر(ع) روایت شده هر روز ۴۱ مرتبه ذکرذیل را بگویید و از خداوندبخواهید دل و قلب و جانتان را به نور معرفت الهی روشن گردد: ( یاحَیُّ یا قَیّومُ لااله‌اِلّا اَنْتَ اسْئَلُکَ اَنْ تُحْییَ قَلْبی بنور مَعرفَتُکَ یا الله)

 

۵- از امام صادق (ع) نقل شده : هرکس این اسم را ورد خود سازد عمرش طولانی گردد ، مقصودش حاصل شود، بردشمن ظفر یابد و همیشه محبوب القلوب خواهد بود( گل های ارغوان ص۴۶)