اقتصاددانان، بویژه در بحث از اقتصاد توسعه، وقتی به موضوعات رفاه اجتماعی و لزوم حمایت از شهروندان در برابر مشکلات سلامتی و بهداشت میرسند، بر بیماریهای خاص و معلولیتها تمرکز میکنند و هزینههای مادّی تحمیل شده بر هر خانواده دارای بیمار خاص یا معلول را محاسبه مینمایند تا بتوانند بودجههای لازم را برای «بهزیستی» و «تأمین اجتماعی» و «بیمهها» و «خدمات شهری» در نظر بگیرند.
به عنوان نمونه، در کشور ما، در حال حاضر، بیش از 22هزار نفر به تالاسمی ماژور، مبتلا هستند که هزینه مادّی نگهداری هر یک از آنها، تقریباً شانزده میلیون تومان در سال است.11 این، غیر از هزینههای روحی و رنجهای معنویِ تحمیل شده به فرد مبتلا و خانواده وی است که پژوهشگران اجتماعی و روانشناسان، ابعاد آن را بسیار فراتر از هزینههای مادّی میدانند و معتقدند که باید از طریق افزایش آگاهی شهروندان و بویژه زوجهای جوان، نسبت این مبتلایان و معلولان را در نسلهای بعد، کاهش داد.
درست است که ازدواج امری خدایی بوده و در دین ما به آن تاکید شده اما باید در شرایط مناسب و با در نظر گرفتن مصالح خود و فرزندان صورت گیرد که بسیار دقت بالایی می خواهد.