در بسیاری از کودکان خجالت دیده می شود که این بسیار بد می باشد.اگر كودكتان خجالتی است بهتر است بدانید راههای زیادی برای رفع این مشكل وجود دارد، به هر دلیلی كه كودك شما اكنون خجالتی است، بهتر است راههای كمك به او را پیدا كنید.احتمالا هیچ پدرومادری دوست ندارد
که کودکش خجالتی باشد یا دیگران این برچسب را به او بزنند. اما کدام کودکان خجالتی هستند و چه موقع ما خجالتی بودن را با مسائل دیگر اشتباه میگیریم؟خجالت در واقع نوعی ویژگی شخصیتی در كودكان است، نه یك عیب و نقص كه نیازی به دعوا و شرمندگی والدین داشته باشد.
این ویژگی با تشویق و حمایت والدین قابل اصلاح است جالب است بدانید دانشمندان میگویند خجالتی بودن در بعضی فرهنگها مورد پسند و ستایش مردم است و از راه فرهنگ جامعه به كودكان به ارث میرسد. از نظر علمی احساس خجالت، یك واكنش طبیعی نسبت به افراد یا محیطهای جدید است كه در حقیقت تركیبی از حس ترس و كنجكاوی را در خود دارد. شیرخواران با دیدن غریبهها رویشان را برمیگردانند.
كودكان نوپا به زمین نگاه میكنند و به پدر یا مادرشان میچسبند و حتی ممكن است در این شرایط به مكیدن انگشت شست بپردازند اما بیشتر بچهها قبل از 3 سالگی به راحتی با همه ارتباط برقرار میكنند و بهنظر بسیار اجتماعی میآیند اما بعد از این سن، ترس بیشتر كودكان از غریبهها شروع میشود
و آنها حس خجالت و شرمندگی را یاد میگیرند. در این زمان است كه ناگهان كوچولوی اجتماعی و برونگرای شما تبدیل به یك موجود خجالتی میشود.ندا شیخی، دکترای روانشناسی در ابتدا در تعریف خجالتی بودن میگوید: خجالت به معنی دوریگزینی و عدم تمایل به ایجاد ارتباط با دیگران،
میتواند امری موقتی یا نسبتا دائمی باشد. خجالتی بودن کودک باید با توجه به شخصیت و ذات کودک، سن او و اینکه فرزند چندم خانواده است، و فرهنگی که کودک در آن پرورش مییابد، مورد بررسی قرار گیرد. ما در اینجا به توضیح چند مورد از این فاکتورها مانند سن و فرزند چندم خانواده میپردازیم.
این روانشناس در ادامه در بیان اینکه فرزند چند خانواده بودن چه تاثیری بر خجالت کودک دارد، توضیح میدهد: معمولا فرزند اول خانواده نسبت به فرزند دوم حالت خجالت بیشتری دارد. این امر شاید به علت شیوههای تربیتی سختگیرانهتر والدین درباره فرزند اول باشد. معمولا والدین قوانین سنگین تر و بایدونبایدهای بیشتری درباره فرزند اول وضع میکنند
که این امر میتواند بر میزان و کیفیت عزت نفس کودک تاثیر بگذارد. زیرا که کودک به طور مداوم به قضاوت و کنترل خود میپردازد و به خاطر ترس از اشتباه یا تنبیه، سعی میکند تعاملش با دیگران را کاهش دهد. درحالیکه فرزند دوم معمولا کمتر با قوانین و بایدونبایدهای سخت والدین مواجه میشود
و بنابراین با فراغ بال و اعتماد به نفس بیشتری به ایجاد ارتباط و انجام امور میپردازد.شیخی همچنین به فاکتور سن اشاره میکند و هشدار میدهد که نباید خجالتی بودن را با مسائل دیگر اشتباه گرفت: سن نیز از عوامل تاثیرگذار بر این حالت در کودکان است. به عنوان مثال، پدر و مادری از این موضوع اظهار ناراحتی و تعجب میکنند
که فرزند 8 ماههشان تا مدتی قبل در تعامل با دیگران هیچ مشکلی نداشته و به راحتی در آغوش دیگران قرار میگرفت، میخندید، و با آنها بازی میکرد. اما به تازگی حتی با مادربزرگش هم غریبگی میکند، با دیگران تعامل نمیکند، و در مواجهه با افراد تازه گریه میکند و … . این رفتار مربوط به سن کودک است. از حدود 8 ماهگی کودک دچار حالتی میشود که روانشناسان آن را اضطراب جدایی و اضطراب غریبه مینامند.
یعنی در مواجهه با افراد جدید یا در هنگام غیبت پدر و مادر یا مراقبشان، دچار حالت اضطراب میشوند.ایشان تاکید میکند: کودکان در سنین مختلف عادتهای گوناگونی دارند. به عنوان مثال، کودکان در سن 5 سالگی، تفریحات درون منزل را به بیرون رفتن ترجیح میدهند و معمولا دامنه تعامل آنها با بچههای دیگر محدود به گروههای کوچک 3 الی 4 نفره است و از کودکان بزرگتر یا افراد بزرگسال فاصله میگیرند.
بنابراین در بعضی سنین نمیتوان بر شکل یا میل به تعامل کودک با دیگران نام خجالتی بودن گذاشت؛ بلکه این حالت به نوعی مقتضای سن آنان است.هرچند رفتاری که کودک نوپا در برخورد با غریبهها از خود بروز میدهد ناشی از کمرویی است و این حالت طبیعی است، اما نمیتوان نام آن را خجالت گذاشت باید هرچه زودتر چارهای بیندیشید چون با ورود او به مدرسه این مسئله تشدید خواهد شد.