وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

من خیلی دیر به نتیجه ای می رسم

من خیلی دیر به نتیجه ای می رسم
من خیلی دیر به نتیجه ای که باید زودتر از اینها به آن می رسیدم رسیدم .روزی شرمنده شدم که فکر می کنم کمی دیر شده بود.همه چیز از روزی آغاز شد که من نامه ی فرزندم را در اتاقش پیدا کردم که در آن نوشته بود : من تا به امروز 32 بار دیر به مدرسه رسیده ام چرا که مادرم هر روز با صداری فریاد و داد مرا بیدار می کرد و من با استرس تمام شروع به آماده شدن می کنم و نه تنها بیشتر مواقع از روی عجله دیرم می شد بلکه همیشه با استرس خانه را ترک می کردم.

 روز بعد از خواندن نامه ، من پسرم را ساعت 8 با ناراحتی و عصبانیت تمام از خانه بیرون کردم و بدون آنکه اجازه دهم آماده شود او را بیرون انداختم و کفش ها و کیف مدرسه اش را هم پشت سرش پرتاب کردم اما او التماس می کرد که اجازه بدهید من بیایم داخل و موهایم را درست کنم چرا که او در مدل موها و لباس هایش بسیار حساس بود و وسواس داشت. به هرحال او با گریه به مدرسه رفت و بعد هم معلمش به من زنگ زد و در این رابطه با من صجبت کرد.

برخی از توصیه های طلایی معلمش به من برایم جالب بود:والدین باید مسئولیت مدیریت زمانبندی فرزندان را به خودشان بسپارند تا بتوانند یاد بگیرند که چگونه زمان را مدیریت کنند و با مدریت درست زمان به تمام کارهای خود به موقع برسند و روزانه گزارش کار خود را در مورد زمان رسیدن به مدرسه به آنها تحویل دهند.


من هم تصمیم گرفتم که این نصیحت ها را روی پسرم پیاده سازی کنم و این کار را کردم و دیدم که آزاد گذاشتن فرزندان برای آنکه خودشان زمان را مدیریت کنند شاید در ابتدا کمی سخت باشد اما به مرور می فهمند که کجا را اشتباه کرده اند و من دقیقا کاری می کردم که جواب معکوس روی او می گذاشت و بدتر باعث می شد او استرس پیدا کند و نتواند به موقع به مدرسه برسد.

اما بعد از این دیگر او تونست صبح ها طوری از خواب بیدار شود که هم به خوردن صبحانه اش برسد و هم به خوبی آماده شود و در نهایت به موقع به مدرسه برسد. من مدیریت زمان را به خود او سپردم تا خودش به اندازه ی نیاز زمانی که برای آماده شدن و رفتن به مدرسه دارد از خواب بیدار شود .درس بزرگی است که من آن را بدست آورده ام و فکر می کنم برای شما والدین گرامی هم مفید باشد.