این آقا یا خانم از آن دسته آدمهایی است که بعد از یکی دو بار رفت و آمد با آنها از دستشان خسته میشویم و کمکم کار به جایی میرسد که میخواهیم از آنها فرار کنیم. همانهایی که از همه طلبکارند. همانها که شما را میخواهند، اما فقط برای خدمتکردن و سرویسدهی. قرار است با چنین فردی ازدواج کنید؟ ازدواج کرده اید و درمانده تان کرده؟
متوقعها چه کسانی هستند؟
این طبیعی است که دوست داشته باشیم دیگران هم برای ما خدماتی انجام دهند، اما اینکه فقط از آنها انتظار خدمترسانی داشته باشیم و این رابطه را یکطرفه بخواهیم، سرآغاز مشکلات است.خیلیها عادت کردهاند همیشه و در هر شرایطی از دیگران توقع کمک و همراهی داشته باشند. اینها همان کسانی هستند که مورد توجه افراطی پدر و مادر بودهاند و بسیار به آنها توجه شده است.
ازدواج با غرغروها
در تمام مراحل زندگی رابطهای موفق خواهد بود که دوطرفه باشد. به عبارت دیگر، افراد در یک رابطه موفق هم باید ارائهکننده محبت و خدمات باشند و هم دریافتکننده آن، در حالی که اغلب افراد متوقع، معمولا برای ایجاد یا تحکیم روابطشان هیچ تلاشی نمیکنند، چراکه اصلا نیازی به تلاشکردن نداشته و قبل از اینکه آنها بخواهند کاری انجام دهند، دیگران کار را برایشان تمام کردهاند.
البته گاهی هم اصل قضیه چیز دیگری است. ممکن است فرد مقابل شما یک خودشیفته باشد. یکی از علائمی که افراد خودشیفته بروز میدهند همین توقع داشتن بیش از حد از دیگران است. این افراد فکر میکنند همیشه حق با آنهاست و در نتیجه از بقیه مردم انتظار دارند در هر شرایطی در خدمتشان باشند.
بنابراین میتوان گفت کسانی که از مردم توقع بیش از حد دارند یا در گروه «اختلال شخصیت خودشیفته» قرار میگیرند که البته این روحیه باید با علائم و نشانههای دیگری هم همراه باشد، این رفتار ناشی از شیوههای تربیتی نادرست است که موجب میشود آنها اصلا فکر نکنند دیگران هم جایگاه و منزلت و شخصیتی دارند که باید مورد توجه قرار گیرد.
هیچکس حوصله ندارد به کسی خدمت کند که به فکر دیگران نیست و دائم از بقیه انتظار دارد. برای همین هم طبیعی است که این افراد بعد از گذشت مدتی تنها بمانند و نه فقط دوستان، که همسرشان هم از آنها ببرد و دل بکند. این افراد فقط محبت و خدمات را از دیگران دریافت کردهاند و قدرت ارائهکردن و نشان دادن محبت نسبت به دیگران را ندارند.
افراد متوقع پس از ازدواج و در زندگی مشترک نیز تصور میکنند همسرشان مانند پدر یا مادر باید در خدمت آنها باشد و انتظارات و توقعات نابجا و ناپختهای از او دارند. به طور حتم، فرد مقابل هم تا مدتی میتواند این ارتباط یکطرفه را تحمل کند و آن را ادامه دهد و پس از گذشت مدتی این فرد هم دچار احساس اضطراب، نگرانی و افسردگی میشود. گاهی هم ممکن است طرف مقابل نسبت به فرد متوقع خشمگین شود و بر این اساس انتظارات بیش از حدی از او داشته باشد که این مورد هم میتواند مشکلات متعددی را در ارتباطشان ایجاد کند. بنابراین طبیعی است که این رابطه یا باید قطع شده و ادامه پیدا نکند یا اینکه فرد متوقع باید رفتارش را تغییر دهد.
ازدواج تان بهم می خورد اگر…
گاهی همسران افراد متوقع، سعی میکنند با راضی نگه داشتن آنها مشکل را حل کنند؛ در حالی که این موضوع باید در خانواده مطرح شده و بتدریج حل شود. آنها بالاخره باید درک کنند که روابط اجتماعی در هر سطحی دوطرفه است و هیچ رابطه یکطرفهای پایدار نخواهد ماند.
در شرایطی که این افراد توقعات بیجا و ناپخته دارند، حتما برایشان توضیح دهید که چنین خواستهای منطقی نیست. همچنین حتما باید توقعات و خواستههای خود را نیز مطرح کنید، حتی اگر آنها درصدد رفع نیازهای شما برنیایند. چون این افراد در محیط خانواده، هیچ وقت از دیگران درخواستی نشنیدهاند و فکر میکنند همه موظف هستند