ازدواج گرچه با ضرورت ارضاء نیازها قوت می گیرد ، اما شیرینی و دوام آن با قائل شدن و متوجه بودن به اهداف والای آن محقق می گردد .(( مرد از دامن زن به معراج می رسد ))ازدواج مثل تحصیل علم می باشد ، گرچه ممکن است ضرورت خواندن و نوشتن و احتیاج به سواد ، پای ما را به مدرسه بکشاند ، اما علم منافعی بسیار بیشتر از سواد خواندن و نوشتن در خود نهفته دارد و خیلی از رشدها ، توانمندیها ، ابتکارات و … بواسطه ی علم صورت می گیرد و سختی های علم نباید مجوز این گردد که علم تخطئه شود .
ازدواج نیز همین طور است ، ازدواج گرچه به نیازهای جنسی و عاطفی انسان پاسخ می دهد و او را سرشار از احساس و هیجان می کند اما در عین حال بواسطه ی زمینه های تلاش و فعالیت و تصمیم گیری که برای انسان فراهم می کند وجود او را پخته تر می کند و او را از مدار خودبینی به دیگری بینی و غیربینی ارتقا می دهد و روح و روان او را لطیف تر ، خیرخواهانه تر و دوست داشتنی تر می کند و باعث بزرگ شدن روح انسان می شود .ازدواج گرچه به نیازهای انسان پاسخ می دهد و او را سرشار از احساس و هیجان می کند اما در عین حال وجود او را پخته تر می کند و او را از مدار خودبینی به دیگری بینی و غیربینی ارتقا می دهد .
بنابراین سعی کنید به رشد همه جانبه در تمامی ابعاد وجود خود فکر کنید ، تفکرتان را از بهره بردن به بهره رساندن بالا ببرید ، و از توقع داشتن ازدیگری به توقع داشتن از خود برای خدمت کردن به دیگری ، روح خود را بزرگ کنید و از شرط و شروط های بی مورد گذاشتن برای دیگری به جهت اینکه وی امکانات رفاهی شما را در حد عالی فراهم کند یا بواسطه وجود او به نان و نوائی برسید ،تغیر دهید . به بزرگ شدن وجود خودتان برای مفیدتر بودن برای همسر آینده تان فکر کنید .