وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

حماقت یک زن نامزدش را به دام فساد کشاند!!

حماقت یک زن نامزدش را به دام فساد کشاند!!
نامزدم پسری چشم و گوش بسته و گوشه گیر بود اما با اشتباهاتی که من مرتکب شدم او در کمتر از ۶ ماه، تمام حرف های قشنگی که روزهای اول می‌زد را فراموش کرد و الان با ۲ دختر جوان ارتباط مخفیانه برقرار کرده است.
مهسا در مرکز مشاوره پلیس افزود: چند ماه قبل پسر یکی از اقوام به خواستگاری ام آمد و من با مشورت خانواده ام به او جواب مثبت دادم.
حمید پسر سر به زیر و خجالتی بود و در جشن عقدکنان مان، دوستانم با تمسخر و حالتی تحقیرآمیز می‌گفتند این ساده را از کجا شکار کرده ای که وقتی داخل اتاق عقد آمد رنگش مثل قالی سرخ شده بود و دستانش می‌لرزید.
عروس جوان افزود: از این که دوستانم، همسرم را مسخره می‌کردند خیلی ناراحت شدم و از همان روز اول با حمید سر ناسازگاری گذاشتم. تصمیم داشتم ایرادهای او را برطرف کنم و به پیشنهاد یکی از دوستانم، نامزدم را همراه خودم به چند مجلس پارتی بردم تا آداب معاشرت یاد بگیرد.
حمید در جلسه اول خیلی غیرتی شده بود و از من ایراد می‌گرفت که چرا با پسران غریبه خوش و بش می‌کنی، ولی همان شب یکی از دوستانم که دختر خوش سر و زبانی است برای چند دقیقه او را به زیر درختان باغ برد.

نمی‌دانم چه صحبتی بین آن ها رد و بدل شد که نامزدم تغییر روحیه داد و از آن به بعد خودش پیگیر بود که چه زمانی به میهمانی شبانه می‌رویم و … از این بابت خیلی خوشحال بودم و به باوری غلط تصور می‌کردم شوهرم باکلاس شده است ولی در کمتر از ۴ ماه فهمیدم حمید با ۲ دختر که از آشنایان یکی از دوستانم هستند ارتباط پنهانی برقرار کرده است.

با توجه به حرف هایی که به گوشم می‌رسید خیلی نگران شدم و با پشیمانی از حماقتی که کرده بودم تصمیم گرفتم نامزدم را اصلاح کنم اما او تعهداتش را زیر پا گذاشته است و حالا از شکل و شمایلم ایراد می‌گیرد و مرا با دختران دیگر مقایسه می‌کند.
مهسا افزود: ما سر این حرف ها با هم اختلاف پیدا کردیم و من چون دور از چشم پدر و مادرم در مجالس پارتی شرکت کرده بودم نمی‌توانستم در این باره چیزی به خانواده ام بگویم.
حمید هم خیلی راحت به دام فساد اخلاقی افتاده و از حدود ۲ هفته قبل فهمیدم شوهر یکی از دوستانم، او را به شیشه آلوده کرده است.
با اطلاع از این واقعیت تلخ، اختلافات ما اوج گرفت و چند روز است که ما با هم قهر کرده ایم ولی پدر ومادرم از این موضوع خبر ندارند اما دیشب از کلانتری طرقبه زنگ زدند و گفتند که حمید را در یک مجلس اکس پارتی با وضعیت بسیار زننده ای دستگیر کرده اند.