امروزه اغلب کودکان بیشتر از آنچه میسوزانند، کالری دریافت میکنند.
متأسفانه تغییراتی که در محیطهای زندگی ما رخ داده است به این وضع بیشتر دامن میزند. در خانه، تمام کارها با انواع ماشینهای برقی قابل انجام است. فاصله خانه تا مدرسه با خودرو طی میشود. اغلب مواد و لوازم مورد نیاز در فروشگاههای بزرگ تهیه میشود و مسیر آنها با خودرو طی میشود. برنامه ورزشی منظمی به ویژه در فصلهای سرد وجود ندارد.
بازاریابی خوراکیهای کم ارزش هم کودکان را هدف قرار دادهاند، چون میدانند بچهها هنوز کوچک تر از آن هستند که بتوانند تبلیغات را از واقعیت تشخیص دهند.
کافی است که روی بستههای این خوراکیهای کم ارزش، ولی پُرکالری تصویرهای مورد علاقه کودکان را چاپ کنند.
صاحبان صنایع غذایی، برای موفقیت بیشتر خود، حتی به قیمت به خطر انداختن سلامت کودکان، تبلیغات خود را ابتدا، انتها و لا به لای برنامههای مورد علاقه کودکان جا میدهند. این افراد روی فروش محصولات خود در مدارس سرمایه گذاری میکنند و برای اجرا نشدن قوانین مربوط به محدودیت تبلیغات یا سایر موارد دیگر، همه تلاش و روابط خود را به کار میگیرند.
آیا ما درباره برچسبها و شکلهای چاپ شده روی بسته بندی این خوراکیهای کم ارزش قانونی داریم؟ آیا اجرا میشود؟ آیا تبلیغات گسترده این خوراکیهای کم ارزش نباید طبق قانون محدود یا محو شود؟
*ما میتوانیم معلومات غذایی و دانش عمومی درباره ارزش غذاها را افزایش دهیم.
*همه تلاش خود را به کار گیریم که مدارس بچههای ما از خوراکیهای کم ارزش پاک شود.
*کودکانمان را آموزش دهیم که به مصرف آجیل، سبزیجات و میوه های تازه و حتی میوههای خشک شده روی آورند.
*به کودکان باید بیاموزیم که تبلیغات خوراکیهای کم ارزش را به عنوان یک نوع فریبکاری تلقی کنند و از اینکه گول این ریاکاری را نخوردهاند، آنها را تشویق کنیم.
*خودمان ورزش کنیم و کودکان را با خود به باشگاهها و اماکن ورزشی ببریم.