خدای عزیز!
آیا تو وافعاً میخواستی زرافه اینطوری باشه یا اینكه این یك اتفاق بود؟
خدای عزیز!
چه كسی دور كشورها خط میكشد؟
خدای عزیز!
من به عروسی رفتم و آنها توی كلیسا همدیگر را بوسیدند. این از نظر تو اشكالی نداره؟
خدای عزیز!
آیا تو واقعاً منظورت این بوده كه « نسبت به دیگران همانطور رفتار كن كه آنها نسبت به تو رفتار میكنند؟ » اگر این طور باشد، من باید حساب برادرم را برسم.
خدای عزیز!
بخاطر برادر كوچولویم از تو متشكرم، اما چیزی كه من به خاطرش دعا كرده بودم، یك توله سگ بود.
خدای عزیز!
وقتی تمام تعطیلات باران بارید، پدرم خیلی عصبانی شد. او چیزهایی دربارهات گفت كه از آدمها انتظار نمیرود بگویند. به هر حال، امیدوارم به او صدمهای نزنی.