وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

قاتل سریالی زنان كرج: عذاب وجدان لحظه‌ای رهایم نمی‌كند

 
قاتل سریالی زنان كرج: عذاب وجدان لحظه‌ای رهایم نمی‌كند

از 22 بهمن سال 86 تا اوایل تیر سال 87، كارآگاهان جنایی اداره آگاهی استان تهران با وقوع قتل 8 زن و دختر جوان در ساوجبلاغ، كمال‌شهر، جاده قزل‌حصار و فرودگاه پیام روبه‌رو شدند كه همگی آنها پس از خارج شدن از خانه ناپدید و روزهای بعد اجسادشان در حالی از سوی پلیس كشف شده بود كه قربانیان مورد آزار و اذیت قرار گرفته و با روسری خفه شده بودند و اجساد آنها ملحفه‌ پیچ شده در محله‌های فوق رها شده بود.

ماموران در بررسی پرونده‌های این 8 قربانی به این گمانه‌زنی رسیدند كه عامل جنایت باید یك متهم سابقه‌دار باشد. با مشخص شدن این موضوع،‌ افراد سابقه‌داری كه در محدوده جغرافیایی قتل‌ها سكونت داشتند، شناسایی شدند و معلوم شد یكی از آنها به نام امید (معروف به حمید) كه با یك دستگاه خودروی سواری قهوه‌ای رنگ مسافركشی می‌كند، از چند روز پیش همراه همسرش، خانه اجاره‌ای در خرمدشت كرج را ترك كرده و به شمال كشور رفته است.

با فرار این زوج، آنها به عنوان مظنونان در پرونده قتل‌های سریالی تحت تعقیب قرار گرفتند و اوایل تیر سال 87 در یكی از محله‌های شمالی كشور شناسایی و دستگیر و با انتقال به مركز پلیس، بازجویی شدند كه امید مرد جوان به قتل 8 زن و دختر در كرج و 2 زن در شمال به انگیزه سرقت و آزار و اذیت آنها اعتراف و ادعا كرد، همسرش مریم (معروف به ساحره) از 6 فقره از قتل‌ها آگاهی داشته و در فروش طلاهای مسروقه با او همكاری كرده است.

به دنبال اعتراف این متهم، همسر وی هم گفته‌های او را تایید كرد و آنها پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شدند. روز نهم تیر امسال مریم، متهم ردیف دوم پرونده برای اخذ آخرین دفاع به شعبه یكم بازپرسی دادسرای جنایی كرج انتقال یافت و ادعا كرد كه از وقوع قتل‌ها اطلاعی نداشته و فقط می‌‌دانسته كه همسرش اموال مسروقه را خریداری كرده است. بنابراین تعدادی از این اموال را به اقوامش هدیه داده است.

به دنبال انكار این زن به عنوان معاونت در 6 فقره قتل و 6 فقره فروش طلاها و اموال مسروقه قربانیان، وی با تجدید قرار به زندان رجایی‌شهر كرج منتقل شد و شوهر وی روز گذشته برای اخذ آخرین دفاع به شعبه یكم بازپرسی دادسرای جنایی كرج انتقال یافت و با پذیرفتن قتل 10 زن و دختر جوان در كرج و شمال به انگیزه سرقت اموال آنها، ادعا كرد كه همسرش از وقوع قتل‌ها اطلاعی نداشته و در خصوص فروش طلاها با او همكاری نكرده است.

در ادامه تحقیقات قضایی، خبرنگار ما فرصتی پیدا كرد و به گفتگو با این قاتل سریالی پرداخت.

چند فقره سابقه كیفری داری؟

8 فقره سابقه كیفری ، 5 فقره به خاطر سرقت در شهرستان قزوین، یك فقره آدم‌ربایی نافرجام در كرج، 2 فقره سرقت و كیف‌قاپی در شمال و اصفهان.

قبل از آغاز قتل‌های سریالی چكار می‌كردی؟

با خودرویی كه با فروش طلاهای همسرم و قرض گرفتن پول از اقوام خریده بودم، مسافركشی می‌كردم.

چرا و چگونه تصمیم به قتل‌های سریالی گرفتی؟

فقط بنویسید، فقر مالی، من از صبح تا شب كار می‌كردم، اما موفق به پرداخت بدهی‌هایم نشده بودم. كرایه خانه‌ام را ماه‌ها پرداخت نكرده بودم و در شرایط بد مالی به سر می‌بردم، گمان می‌‌كردم با سرقت می‌توانم به وضع مالی خود سامان دهم، اما همین سرقت‌ها، از من یك قاتل ساخت.

چگونه قربانیان خود را انتخاب می‌كردی؟

با خودرو در سطح شهر می‌گشتم و زنانی را كه مدت طولانی منتظر تاكسی بودند، شناسایی و سوار خودرو می‌كردم و سپس باب گفتگو را با آنها باز می‌كردم وقتی متوجه مشكلات خانوادگی و فساد اخلاقی‌اشان می‌شدم، آنها را در غیاب همسرم به خانه ‌می‌بردم و پس از این‌كه مورد آزار و اذیت قرار می‌دادم، آنها را با روسری خفه می‌كردم و پس از مطمئن شدن از مرگشان، اجساد را داخل ملحفه قرار می‌دادم و با خودرو به اتوبان‌های منتهی به خانه‌ام انتقال می‌دادم. آنگاه طلا، گوشی تلفن همراه و كیف‌های زنانه را در یكی از اتاق‌های خانه پنهان می‌كردم.

از ارتكاب قتل‌ها پشیمان نیستی؟

خیلی ناراحتم و هر لحظه عذاب می‌كشم و از خودم بدم می‌آید. پس از ارتكاب اولین قتل، دست و پایم می‌لرزید، و به خودم می‌گفتم این آخرین بار است كه مرتكب خطا می‌شوم و دیگر جان فردی را نمی‌گیرم، اما وقتی فقر مالی باز هم به سراغم می‌آمد، سرقت و قتل را دوباره آغاز می‌كردم.

همسرت مریم از وقوع قتل‌ها و سرقت طلای قربانیان اطلاع داشت؟

نه، او اصلا با من همكاری نداشت. وقتی طلاها و كیف‌های زنانه‌ را در خانه دید و به من اعتراض كرد، گفتم كه آنها را از فرد سارقی خریده‌ام و قصد فروش آن را دارم، او به خاطر علاقه‌ای كه به من داشت، دروغ‌هایم را باور می‌كرد، تا روز دستگیری‌مان و اعتراف من در اداره آگاهی، اطلاعی از قتل‌ها نداشت.

تا به حال طی این یك سال یا پس از وقوع قتل‌ها، خواب قربانیان را دیده‌ای؟

نه، اما از 2 شب قبل خواب‌های آشفته‌ای می‌بینم. خواب می‌بینم، مار خانواده‌ام را نیش می‌زند و یك نهنگ از دریا به سمت من می‌آید و قصد جانم را دارد، می‌دانم به آخر خط رسیده‌ام و مرگم نزدیك است، فقط از خانواده قربانیان طلب بخشش دارم.

فكر می‌كردی یك روز دستگیر و مجازات شوی؟

نه، هنوز هم باورم نمی‌شود كه دستگیر شده‌ام. با فروش طلاهای قربانیان وضعیت مالی‌ام خوب شده بود، بنابراین تصمیم گرفتم همراه همسرم به شمال سفر كنیم و به زندگی‌امان ادامه دهیم و دیگر به سراغ قتل‌ و سرقت نروم كه دستگیر شدم.

می‌دانی چه حكمی در انتظارت است؟

بله، اعدام، این واژه را بارها شنیده بودم، اما فكر نمی‌كردم یك روز به سراغ من بیاید. من حق حیات 10 زن را گرفتم و خانواده‌هایشان را عزادار كردم و مستحق مرگم. می‌خواهم زودتر محاكمه شوم تا دیگر عذاب نكشم.


پایگاه فرهنگی تفریحی ایران ناز