پروانه
آیا گمان میکنیم تربیت معطوف به شکلدهی رفتار است؟ آیا میتوان با شکلدهی رفتار بر اساس اهرمهای تشویقی و تنبیهی به شکلدهی شخصیت نایل شد؟ آیا با فضای روشگرایی افراطی و تمرکز بر عمل میتوان به خاستگاهی مطمئن در تربیت دست یافت؟
تفاوت نظام تربیتی اصلگرا با روشگرا
نظامی که بر اساس اصول و معیارهای مشخص در صدد ارائه فرایند تربیت است بیش از آنکه سطح کنشی فرد را مورد توجه قرار دهد به سطح انگیزشی او توجه میکند و بر جوهره و هسته تربیت متمرکز میشود. تربیت روشگرا چارهای جز تأکید بر سطح کنشی و غفلت از انگیزش و تمرکز بر پوسته و بیتوجهی به هسته تربیت ندارد.
شیوه ما در ارائه اصولی چند در تربیت از منظر امام علی علیه السلام برگرفته از رویکرد اصلگرا به تربیت و توجه به غایات تربیتی است .
دین ناظر به کلیه جوانب زندگی انسان است و با نگرشی فراتر از رفع نیازهای موضعی و مادی، جهتدهنده بسیاری از خواستهای انسان در روند زندگی از حیث گزینش و نحوه عمل و مسیر آن میباشد. ویژگیهای حاکم بر اصول تربیت
1. ویژگی تعارضمداری
در فضای دینی هر اقدامی متضمّن یک پاسخ مثبت فعال و یک پاسخ منفی فعال است. انجام هر عملی ما را ملزم به خودداری از بسیاری اعمال دیگر میکند. هرگز نمیتوان بین خدا و شیطان، حق و باطل و صدق و کذب آشتی برقرار کرد. ویژگی تعارضمداری در تربیت دینی متکفّل پرورش روحیهای است که در مقام نظر همواره در صدد شفافسازی جریان حق و انفکاک آن از بیراهههای باطل است و در مقام عمل و رفتار نیز ضمن فاصلهگیری و انزجار عملی از باطل در صدد تقرّب به جریان حق و قرار گرفتن در قلمرو آن است.
ساختن
2. ویژگی خدامحوری
یکی از عامترین ویژگیهای حاکم بر اصول تربیت مشخصه خدامحوری است. این ویژگی جوهره اساسی رفتار و منش فرد دیندار را تشکیل میدهد و به عنوان مهمترین عامل در ایجاد تمایز تربیت دینی از دیگر حوزههای تربیتی مطرح میگردد. بهطور مشخّص، مفهوم خدامحوری عبارت است از «جهتگیری کلیه اعمال و رفتارهای انسان به سوی ملاکها و معیارهای الهی». انعکاس این امر در فضای تربیت بیانگر ویژگی خدامحوری است.
3. ویژگی زندگیمداری
دین ناظر به کلیه جوانب زندگی انسان است و با نگرشی فراتر از رفع نیازهای موضعی و مادی، جهتدهنده بسیاری از خواستهای انسان در روند زندگی از حیث گزینش و نحوه عمل و مسیر آن میباشد. تربیت بر اساس چنین نگرشی مستلزم عدم انفکاک از متن زندگی است. بنابراین باید در جریان تربیت از اصول و معیارهایی استفاده شود که قابلیت انطباق بر مسیر عادی زندگی را داشته باشند و از قلمرو آن خارج نشوند. اصول تربیت نشو و نما و انعکاس خود را از رهگذر زوایای مختلف زندگی عملی میسازد.
اصول تربیت
با توجه به مواردی که گذشت با مراجعه به بیانات امام علی علیه السلام در نهجالبلاغه میتوان به اصولی دست یافت که در خصوص تربیت بویژه تربیت دینی از جایگاه خاصی برخوردار است.
1. اصل آخرتگرایی ـ دنیاگریزی
از جمله مفاهیمی که در فرهنگ تربیت اسلامی مورد تأکید قرار میگیرد ایجاد نوعی تقابل میان دنیا و آخرت و تقدم آخرت بر دنیا و فدا کردن رفاه فانی به قیمت دستیابی به آرامش جاودانه است.[1] آیا فدا کردن دنیا برای نیل به آخرت یعنی دست برداشتن از نعمتهای دنیوی و کنار گذاشتن مطلق دنیا یا به کارگیری دنیا در طریق آخرت؟
2. اصل عملگرایی ـ آرزو گریزی
علم و عمل در یک ارتباط متقابل سبب تعالی و گسترش حوزه خود خواهند شد و از این جهت، رابطه میان آن دو، رابطه همیاری و همکاری متقابل است. از طرف دیگر، با مراجعه به قرآن و روایات درمییابیم یک نوع تعارض آشکار میان عمل و آرزو به عنوان دو قطب در برابر یکدیگر وجود دارد.