رویا، معلم یک آموزشگاه زبان انگلیسی است. کارش را زیاد دوست ندارد اما مجبور به ادامه است. تنهاییهای او با کلنجار رفتن با یاد کسی میگذرد که دوستش داشته اما از سر اجبار ترکش کرده است.آیدا، دانشجوی ادبیات است. دانشگاه را دوست ندارد اما او هم مجبور به تحمل است. مدرک دانشگاهی برای یک جوان امروزی از واجبات است. آیدا نیز مانند رویا و مهتاب گرفتاریهای عاطفی دارد.
مهتاب، دانشجوی شهرستانی، در پی بهانهای برای ماندن در تهران است. ادامه تحصیل را دوست ندارد اما بهانهای بهتر از این برای ماندن در پایتخت نیست.هیچ کدام از این سه دختر، مانند بسیاری از هم نسلهایشان تسلیم شرایط نمیشوند. البته پیروزی را هم به تمامی به آغوش نمیکشند.
آنیتا یارمحمدی از نوجوانی داستان مینوشت اما نوشتن را بطور جدی از سال 86 و در کارگاه داستاننویسی حسین سناپور آغاز کرد. «این جا؛ نرسیده به پل…» اولین رمان اوست و تا قبل از این، اسم این نویسنده جوان را در جایزههای ادبی مختلف شنیده بودیم: جایزه ادبی اصفهان،