به گفته او در این رمان عشق خاص مردی به دختری روایت میشود و رابطه ویژهای رقم میخورد، در این روایت نه عشق را آنچنان آسمانی کردهام و نه آن را بسیار زمینی و دم دستی؛ بلکه سعی کردهام موقعیتی میان این دو تلقی از عشق را در رمان رقم بزنم. در این رمان سه زن در زندگی مرد داستان حضور دارند و هر کدام از این زنها چهرهای از شخصیت زن را در زندگی مرد نمایندگی میکنند؛ یکی چهرهی مادر، دیگری چهرهی همسر و یکی دیگر در نقش عشق مرد هستند. خیلی وقتها پیش میآید هر سه وجه از وجوه یادشده در یک زن جمع میشوند و گاهی وقتها هم هست که اینگونه نیست.
در معرفی رمان «عاشقانه» عنوان شده است: این رمان یک فصل از همه عاشقانههایی است که اتفاق میافتند، اما اتفاقی نیستند. عاشقانهای که از همان اولش میدانی یک نیمهاش تا ابد باید به دنبال نیمه دیگرش بگردد و انتظار بکشد. نیمهی پنهان از قضا همان نیمه خاموشی است که اینجا روایت میشود و خودش را توی سکوت جا میگذارد. همه چیز را تعریف میکند و با این تعریف خودش را مرور میکند. فرصتی به آنی و نفسی که میگویند دم مرگ هست و برای همه کافی است.