اختلال وسواسی-جبری ممکن است همخوان با خودساره (ایگوسینتونیک) یا ناهمخوان با خودساره (ایگودیس تونیک) باشد. گذشته از این ممکن است خود علایم وسواسی-جبری هم برای بیمار معنای مهم و ویژهای داشته باشند بنابراین بیمار از کنار گذاشتن آنها ناخشنود شود. در چنین مواردی آشکارسازی روانکاوانه مقاومت بیمار در برابر درمان میتواند پذیرش درمان از سوی بیمار را بهبود بخشد.
بسیاری از روانشناسان و مشاوران پافشارانه درمان وسواس را درمانهای شناختی-رفتاری برمیشمارند و برخی روانپزشکان نیز تنها به تجویز داروهای اعصاب و روان میپردازند در حالیکه افزودن رفتاردرمانی و شناختدرمانی به دارودرمانی بهترین پیامد را در درمان اختلال وسواسی-جبری دارد.
رهیافتهای رفتاری اصلی در درمان اختلال وسواسی-جبری عبارتند از رویارویی (مواجهسازی) و پیشگیری از پاسخ، حساسیتزدایی، ایستاندن (توقف) فکر، غرقهسازی، غرقهسازی تجسمی (انفجاردرمانی) و شرطیسازی بیزارگرایانه.
داروهای اصلی در درمان اختلال وسواسی-جبری عبارتند از کلومیپرامین و دسته داروهای مهارکننده اختصاصی بازجذب سروتونین که دربردارنده فلوکسیتین (پروزاک)، فلووکسامین (لووکس)، سرترالین (زولوفت)، پاروکستین (پاکسیل) و سیتالوپرام (سیپرام) است.
در موارد مقاوم به درمان با این داروها، میتوان داروهایی مانند لیتیوم، سدیم والپروات (دپاکین)، کاربامازپین (تگرتول)، ونلافاکسین (افکسور)، بوسپیرون، کلونازپام، ترازودون و دوز پایین داروهای روانپریشیستیز مانند ریسپریدون، الانزاپین، کوئه تیاپین (سروکوئل)، آری پیپرازول (ابیلیزول)، هالوپریدول، تری فلئوپرازین (اسکازینا)، پرفنازین و … را به آنها افزود.