وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

چرا دختران زودتر به بلوغ می رسند؟

چرا دختران زودتر به بلوغ می رسند؟

بی تردید همه تكاليف شرعى منوط به قدرت مكلفند و قدرت اقسام مختلفی دارد؛ از جمله آنمی توان به قدرت عقلى و جسمى اشاره کرد. نتيجه تحقيقات كارشناسان نشان مى دهد كه بلوغ عقلى و حتى جسمى در دختران خيلى زودتر از پسران است (هر چند ضعف هايى هم ممكن است داشته باشد) و همين بلوغ عقلى قدرت تكليف پذيرى را در او بسيار پيش از پسران تقويت مى كند و خداوند نيز با توجه به همين خصوصيت او را زودتر مكلف نموده است. ضمنا با توجه به نكته فوق روشن مى شود كه اگر مثلا كسى بر اثر ناتوانى جسمى قادر به انجام تكليفى؛ مانند روزه گرفتن نباشد آن تكليف از او ساقط است و براى آن راه حل هايى در شريعت مقدس اسلامى پيش بينى شده است. در عين حال برخى از مجتهدين شرط بلوغ دختران را بيش از 9 سال مى دانند.

مستند نظر كسانى كه نه سال را سن تكليف دختر مى دانند روايات است نه اجماع، مانند اين روايت: «امام صادق(ع) فرمود: دختر زمانى كه به نُه سال رسيد… حد بر او جارى مى شود» ، (وسائل الشيعه، ج 1، ص 43).

هم چنين مستند كسانى كه 13 سال و يا حيض شدن را مبدأ تكليف مى دانند روايت است مانند اين روايت: «امام صادق(ع) فرمود:… اگر دختر به 13 سال رسيد و يا قبل از آن حيض شد نماز بر او واجب و تكليف بر عهده او مى آيد» ، (وسائل الشيعه، ج 1، ص 45).

 

اولا؛ بلوغ و تكليف دختران پيش از آن كه مسائله اي تشريعي و اعتباري باشد حقيقتي تكويني و فيزيولوژيك است . به عبارت ديگر ساختار وجودي دختران بگونه اي است كه پيش از پسران به مراحلي از رشد و كمال جسمي (فيزيولوژيك ) و روحي و رواني (پسيكولوژيك ) مي رسند.

 

 از طرف ديگر احكام شرعي همه متناسب با توانايي ها و قابليتهاي انسان وضع گرديده است . و چون از نظر جسمي و عقلي دختران رشد سريعتري دارند قابليت تكليف پذيري نيز در آنان زودتر پديد مي ايد و از همين رو تكاليف شرعي بر آنان مقرر مي گردد. شاهد مطلب آن است كه اين مسئله فقط در بعد تكاليف نيست بلكه اسلام شخصيت و هويت نويني براي دختران قايل مي شود كه در پسران ديررستر است . مثلا دختري كه 9 سال او تمام است از نظر احكام ديني شهادتش مسموع است پشت سر او مي توان نماز خواند – براساس فتوا به جواز اقتداي زن به زن – استقلال اقتصادي و حق تصرف در مال خود را دارا است و … در حالي كه اين امور در پسران چند سال متاخر تر است . بنابر اين بايد دختران بدانند كه هر چند از نظر سني كوچكتر از پسران مي باشند ولي از نظر شخصيت بزرگتراند.

 

ثانيا؛ مسأله سن بلوغ دختر و پسر مربوط به فروع دين و انجام و ترك واجبات و محرمات است كه از آن به بلوغ شرعي تعبير مي شود و آنچه كه در اصول دين و پذيرفتن اصل شريعت و دين مطرح است بلوغ عقلي است – يعني شخص به سني برسد كه قدرت تشخيص خوب و بد – و حق و باطل را داشته باشد گاهي اين مرحله از رشد در دختران و پسران قبل از سن بلوغ شرعي است و گاهي سال ها بعد از بلوغ شرعي.

 

 به همين دليل برخي از علماء قائلند بچه بعد از رسيدن به بلوغ شرعي از نظر رفتار مسلمين با او (ارث و كفن و دفن در قبرستان مسلمانان و امثال آن…) ملحق به اسلام است تعيين سن بلوغ و علايم آن از مسايل عمده اي است كه در عرصه فقه و حقوق معركه آراء قرار گرفته است و مورد اتفاق علما نيست و لذا برخي ده سالگي و برخي هم سيزده سالگي را سن بلوغ دختران دانسته اند. كارشناسان نيز آن را قابل بررسي مي دانند و يا دست كم در هر شرايطي به صورت يك قانون كلي آن را نمي پذيرند. ريشه يابي اين موضوع بحثي بسيار مفصلي را مي طلبد ولي در اين مقام به حقيقت بلوغ، علايم و نشانه هاي آن، عوامل مؤثر در بلوغ شرعي اشاره كنيم:

 

1. حقيقت بلوغ و عوامل مؤثر در آن

بلوغ عبارتست از رسيدن به حدي از رشد جسمي و جنسي كه در آن حد از رشد، آمادگي و استعداد توليد مثل در دختر و پسر پيدا مي شود. روانشناسان نيز در اين زمينه گفته اند: « نقطه زماني پيدايش غريزه جنسي را در كودك، شروع بلوغ مي گويند. اين دوره منشاء تغييرات زيادي در وجود شخص است.»(ويليام النسون وايت، روانشناسي بلوغ، ترجمه فضل الله و …، تهران، انتشارات حسام) بنابراين، بلوغ يك امر تكويني در انسانها، اعم از دختر و پسر، است.

 

 صاحب جواهر نيز در اين زمينه مي فرمايد: « بلوغ، مانند عبادات، امري شرعي نيست بلكه پديده اي طبيعي است كه بايد از راه لغت و عرف آن را شناخت.»(جواهر الكلام/ج26 ص5) سپس اگر بلوغ امري تكويني و طبيعي است و نه تعبدي نمي توانيم يك ضابطه كلي براي سن بلوغ تعيين كنيم كه مثلا اگر دختر نه ساله شد بالغ است، در همه جا و در همه شرايط و در هر حال. حتي آنهايي كه مي گويند سيزده سال سن بلوغ دختر است نيز مقبول نيست، زيرا چه بسا در مناطق گرمسيري مانند عربستان دختري در نه سالگي رشد جسمي بيابد به هر صورت چون بلوغ امري تكويني است،  شرايط منطقه اي، شرايط آب و هوا و نوع تغذيه در سرعت رشد جسمي و جنسي يا كندي آن تأثير مي گذارد.

 

 در اين باره يكي از صاحب نظران مي نويسد: « نژاد،  تغذيه و عوامل فيزيكي و رواني موجود در محيط زندگي نيز در زمان ظهور بلوغ و ميزان ترشح هورمونهاي مربوط اثر مي گذارد. مثلا ويتامين(E) را از جمله عوامل تغذيه اي مؤثر به شمار مي آورند. همچنين نژاد و عوامل فيزيكي، محيط جغرافيايي در بعضي اقوام مناطق گرمسير نزديك خط استوا موجب بلوغ زودرس مي شود.(دكتر احمد صبور اردوبادي، بلوغ، ص149)

2. علايم و نشانه هاي بلوغ

روانشناسان، بلوغ را با دگرگوني هاي مختلف همراه مي دانند. قسمتي پنهان و قسمتي آشكار. در كتاب روان شناسي رشد كودك و نوجوان آمده است: « نشانه هاي مهم بلوغ در دختران، افزايش طول قد، بزرگ شدن سينه، لگن خاصره و سرانجام عادت ماهانه است. همه اين نشانه ها دليل بر آن است كه دختر نوجوان قادر به توليدمثل است.»(روان شناسي رشد كودك و نوجوان، دكتر محمد پارسا، تهران، انتشارات بعثت، ص23).
اما نشانه هاي بلوغ در فقه عبارتند از: احتلام، قاعدگي، برآمدن موي زهار و سن نه سالگي در دختران و پانزده سال در پسران و برخي از فقها سن را به عنوان يك اماره بلوغ مي پندارند و برخي هم موضوعيت قائل است.

 

3. بلوغ شرعي

مشهور فقهاي اماميه، براساس رواياتي، سن بلوغ دختر را «نه سال» تمام قمري قرار داده اند.(وسايل الشيعه، ج1 باب 4 حديث2 و 3 و باب 44 حديث14) تنها ممكن است از يك روايت «سيزده سال» استفاده شود.(وسايل الشيعه، ج1، باب4، حديث12) اما قدر متيقن از روايات رسيده از ائمه(ع) اين است كه سن بلوغ دختر، نه سال تمام است و اين مي تواند مبين اين معنا باشد كه دختر امكان دارد، در اين سن به اين حدي از رشد جسمي و جنسي برسد به عبارت ديگر روايات متضمن حداقل سن بلوغ است، و بدين ترتيب شارع خواسته است ملاك قانون گذاري در مسايل اجتماعي، حقوقي و مجازات ها را بيان و آن را مشخص كند.

 

حال اگر كسي در شرايط خاصي، مثلا شرايط جغرافيايي، جسمي، روحي و … در اين سن به حد بلوغ و توانايي جسمي و جنسي نرسيد، اسلام راهكارهاي مناسب ديگري را در نظر گرفته است،  مانند قاعده عسر و لاحرج كه تكليف را از افراد فاقد شرايط برمي دارد. از همين رو حضرت علي(ع) فرموده است:« يجب الصلوه علي الصبي اذا عقل و الصوم اذا طاق، نماز و روزه كه در صدر شريعت و اساس مذهب قرار گرفته است، توأم با عقل و طاقت است.»(جامع احاديث، شيعه، ج1، ص351)

 

 با توجه به آنچه گفته شد، معلوم مي گردد بلوغ يك امر تعبدي نيست، بلكه يك موضوع خارجي و طبيعي است كه شرع مقدس، علايمي مانند احتلام، قاعدگي، موي زهار و سن براي آن بيان داشته است كه همه از حقيقت واحدي به نام بلوغ حكايت دارد. ثانيا زن ومرد درپيشگاه خداوند برابر ومساوي اند وتكاليف الهي براساس شرايط وتوانمندي هاي هر كدام مقرر ووضع شده است.