از حدود دو، سه سال پیش بارها شاهد رفتارها و برخوردهای عجیب و غریب با نویسندهها بوده ام، اشتباه نكنید منظورم برخوردهای سیاسی نیست. چند سال است كه نمایشگاه كتاب تهران از فضای خالص فرهنگی و معتدلش فاصله گرفته و بیشتر عرصه تندروی های فكری گروهی خاص از جامعه شده است.
باز هم تاكید می كنم كه منظور من هیچ جناح یا گروه سیاسی خاصی نیست و قصد ندارم كسی را تائید یا رد كنم و فقط می خواهم بگویم نمایشگاه كتاب به عنوان یك فرصت مغتنم و یك رویداد بزرگ فرهنگی نباید جایی برای چنین برخوردها و رفتارهای افراطی باشد.
نمایشگاه كتاب جایی است كه باید قدرت گفتن، نوشتن و در كل گفت و گو را به نمایش درآوریم، فرصتی برای درك یكدیگر و این اتفاقی است كه دست كم در سال های اخیر كمتر در آن رخ می دهد.نمایشگاه كتاب كه رخداد بزرگ فرهنگی كشور ماست باید محیطی شاد و جذاب برای جوانان داشته باشد تا از این طریق سرانه مطالعه و میزان خرید كتاب افزایش پیدا كند. نویسندگان جوان باید با مخاطبان خود ارتباط مستقیم داشته باشند.
اگر بخواهم برای شما به خاطرهای اشاره كنم یكی از خاطرات شیرین من از نمایشگاه به زمانی بازمیگردد كه برای كتاب ماه، هفت روز در غرفه ناشرم حاضر شدم و با مخاطبانم رودررو ارتباط برقرار كردم. برخورد با مخاطب حرفهای كتاب برایم بسیار جذاب است، زیرا با مخاطبی مواجه میشویم كه به اندازه خواندن كتاب لحظههایش را با تو شریك شده است. به نظر من نویسندگی جذاب تر از بازیگری است، بخصوص در حوزه ادبیات خیلی خوب است.