وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

ماجرای جالب شاهزاده انگلیس و کلکسیون خرس هایش

ماجرای جالب شاهزاده انگلیس و کلکسیون خرس هایش

ماجرای جالب شاهزاده انگلیس و کلکسیون خرس هایش

 

یکی از خدمتکاران سابق کاخ باکینگهام می گوید که او یک روز کامل درباره نحوه ی مرتب کردن خرس های تدی شاهزاده انگلیس اندرو ، پسر ملکه انگلیس آموزش دیده بوده.

 

به گزارش ایران ناز شارلوت بریگز که در سال ۹۵ میلادی، زمانی که ۲۱ سال داشته برای خاندان سلطنتی کار می کرده گفته که بلافاصله بعد از استخدام، شیوه ی صحیح مرتب کردن خرس های اسباب بازی شاهزاده اندرو را فرا گرفته است.

 

ماجرای جالب شاهزاده انگلیس و کلکسیون خرس هایش

 

بریگز که حالا ۴۷ ساله است، می گوید که هر شب حدود ۳۰ دقیقه زمان صرف مرتب کردن خرس ها به نحو دلخواه پسر ملکه انگلیس می کرده است.

 

اندرو در آن زمان ۳۵ ساله بوده است. این ادعاها پس از این مطرح می شوند که اینگرید سیوارد، کارشناس خاندان سلطنتی انگلستان اخیراً در اظهاراتی بیان کرده که زمانی که در سال ۱۹۹۰ شاهزاده برای دیدن سارا فرگوسن که در آن زمان همسرش بوده رفته بود، ده ها خرس تدی را روی تختش دیده بوده.

 

ماجرای جالب شاهزاده انگلیس و کلکسیون خرس هایش

 

الیزابت دِی، روزنامه نگار مجله You نیز قبل تر درباره ی مواجهه با یک «خرس تدی خیلی بزرگ» زمانی که در سال ۲۰۰۹ در کاخ باکینگهام برای مصاحبه با اندرو منتظر بوده، نوشته بود. در آن زمان شاهزاده اندرو به دِی گفته بود که خرس، هدیه ازدواج از طرف فرگوسن است.

 

الیزابت دِی می نویسد: «یادم می آید که قضیه خرس حتی چندین سال بعد از دریافتش، برای او خیلی خنده دار و بامزه بود. این که حضور یک خرس اسباب بازی تا این حد برای یک مرد بالغ سرگرم کننده باشد، برای من عجیب به نظر می رسید.»

 

با این حال، طبق مصاحبه ی بریگز با نشریه ی Sun، نگهداری از کلکسیون خرس های تدی شاهزاده اندرو کاری بس خطیر بوده است.

 

ماجرای جالب شاهزاده انگلیس و کلکسیون خرس هایش

 

او می گوید: «به محض این که استخدام شدم یک دوره آموزشی یک روزه برایم ترتیب دیدند و نحوه ی چینش خرس ها را با تمام جزئیات به طور کامل و عملی به من آموزش دادند.

 

همه چیز باید سر جای خودش قرار می گرفت. خیلی عجیب بود. او به شدت عاشق خرس های اسباب بازی اش بود و نحوه ی قرار گرفتن شان بسیار برایش اهمیت داشت.بریگز در پایان اضافه می کند که یک بار وقتی به شاهزاده اندرو گفته که سگش او را گاز گرفته، اندرو «فقط خندیده است.»