وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

پلیس بازنشسته بدنبال دختر پرورشگاهی +عکس

پلیس بازنشسته بدنبال دختر پرورشگاهی +عکس

پلیس بازنشسته بدنبال دختر پرورشگاهی +عکس

 

جستجوی پیرمرد 79 ساله بدنبال دختر گمشده اش او را به تهران کشاند . به گزارش ایران ناز پیرمردی که در اوایل سالهای جوانی با طلاق از همسرش فرزند شیرخواره را به مادرش سپرده بود و خبری از آنها نداشت ، حالا در سن 79 سالگی با دیدن خبر جستجوی دختری پرورشگاهی به دنبال پدر و مادرش برای یافتن او به تهران آمده است

 

پيرمرد نفس نفس زنان وارد تحريريه شد. بريده روزنامه‌اي دستش گرفته بود وهمان طورکه آن را نشان مي‌داد گفت: «اين دختر من است.»هيجان زيادي داشت. «اين را يکي از اقوامم برايم آورده؛ همه اطلاعاتش به دختر گمشده من مي‌خورد، لطفاً کمکم کنيد.

 

بريده روزنامه مربوط به سرنوشت زني بود که در يک ماهگي در خيابان رها شده و پس از سال‌ها زندگي در پرورشگاه، مرد زندگي‌اش را پيدا کرده بود و با داشتن سه فرزند دنبال خانواده‌اش مي‌گشت. روزنامه از جايي بريده شده بود که تاريخش مشخص نبود. پيرمرد مدعي بود دخترش را هرگز نديده اما از وقتي اين عکس و مطلب را به او داده‌اند، حسي در درونش مي‌گويد اين زن همان دختر گمشده اوست.

پلیس بازنشسته بدنبال دختر پرورشگاهی +عکس

هوشنگ 79 سال دارد. دستانش مي‌لرزد. در پس هيجان صدايش، غمي فروخورده را مي‌شود حس کرد. پيرمرد کمي مکث مي‌کند تا ذهن خسته‌اش به سال‌هاي دور برگردد؛ به دهه 40 مي‌رود و شروع به صحبت مي‌کند: «آن سال‌ها من تازه در پليس پذيرفته شده بودم و بايد براي خدمت به آبادان مي‌رفتم.

 

همسرم باردار بود اما نمي‌خواست همراهم شود. به همين خاطر من به آبادان رفتم و او به خانه پدري‌اش در نهاوند. مدتي بعد دخترم به‌دنيا آمد و همسرم دادخواست طلاق داد. چند سالي در آبادان خدمت کردم اما دوري از خانواده و مشکلات شخصي‌ام باعث شد تا از نظر روحي به‌هم بريزم.

 

دخترم به‌دنيا آمده بود اما من توان مالي نگهداري از او را نداشتم. به‌همين خاطر قرار شد فرزندمان پيش مادرش بماند. بعد از طلاق ديگر خبري از او نداشتم تا اينکه از اقوام شنيدم همسر سابقم، دخترم را به پرورشگاهي در تهران برده وتحويل داده است.

 

باز هم کسي چيزي به من نمي‌گفت و همه‌اش بي‌خبري بود وبي خبري. حتي يک بار که براي پيدا کردن ردي از دخترم به شهرستان رفتم دنبال همسرم گشتم که گفتند ازدواج کرده و از شهرستان رفته است. از آن موقع به بعد هر جايي که فکر مي‌کردم در تهران و شهرستان خودمان سر زدم اما هيچ اثري از دخترم نبود. تا اينکه اين بريده روزنامه به دستم رسيد. راستش من هيچ تصويري از دختر گمشده‌ام ندارم اما نمي‌دانم چرا حسي در درونم مي‌گويد که صاحب اين عکس دختر گمشده من است.»

 

مطالب مرتبط:

 

دختر فقیر ایرانی یک شبه پولدار شد

 

ثروتمند شدن یک دختر فقیر اما خوش شانس! +عکس

 

اگر فکر می کنید با پول می توان خوشبختی را خرید بخوانید