این در حالی بود که بررسی ها نشان می داد ۲ کودک ۲ و ۳ ساله نیز توسط فرد یا افراد ناشناس به پشت بام هدایت شده اند و در ورودی پشت بام به روی آنان بسته شده است. یکی از بستگان نزدیک این خانواده که در منزل همجوار آنان زندگی می کرد در روز وقوع حادثه به خبرنگار خراسان گفت: ظهر وقتی بچه ها از مدرسه بازگشتند صدای فریاد و گریه از پشت بام شنیدم وقتی به در منزل فامیلمان رفتم دیدم در قفل است، با یک تکه سنگ شیشه در حیاط آنان را شکستم که ناگهان با خون های ریخته شده مواجه شدم هراسان خودم را از پله ها به پشت بام رساندم و قفل را باز کردم، دیدم ۲ پسر ۲ و ۳ ساله در پشت بام گریه می کنند اما از شیما و هاجر خبری نبود به همین خاطر هم با پدرشان تماس گرفتیم و بعد هم ماجرا را به پلیس اطلاع دادیم.
این گزارش حاکی است: با توجه به اهمیت ماجرا و حساسیت رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی درباره پرونده های کودک ربایی، بلافاصله جلسه ای با کارآگاهان زبده پلیس آگاهی برگزار شد و پس از جمع بندی نظرات کارآگاهان این احتمال قوت گرفت که ماجرای مذکور جنایی نیست.
در عین حال سرهنگ کارآگاه حسین بیدمشکی دستور داد تا گروه ورزیده ای از کارآگاهان عملیات ویژه پلیس آگاهی با فرماندهی سرهنگ احمد غفاری فر (رئیس اداره عملیات ویژه) پی گیری جدی این پرونده را در دستور کار قرار دهند. از سوی دیگر نیز روزنامه خراسان به دلیل حفظ جان کودکان نمی توانست درباره این ماجرا مطالبی را درج کند به همین خاطر تنها به درج خبر کوتاهی با عنوان احتمال یک آدم ربایی دیگر بسنده کرد تا خللی در تحقیقات پلیس و مقام قضایی به وجود نیاید. بنابراین گزارش، کارآگاهان در ادامه تحقیقات خود و در حالی که رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی نظارت مستقیمی روی این پرونده داشت، مقداری از خون های ریخته شده، مقابل در ورودی منزل را به آزمایشگاه فرستادند اما نتیجه آزمایش این پرونده را وارد مرحله جدیدی کرد.
آزمایش ها نشان می داد خون های مذکور، خون انسان است اما باز هم کارآگاهان قبول نمی کردند که جنایتی رخ داده باشد چرا که خون های مذکور فقط در یک نقطه خاص ریخته شده بود و در دیگر قسمت های این منزل و یا کوچه محل وقوع حادثه هیچ اثری از خون نبود. ماجرای این پرونده، خواب را از چشمان گروه ویژه پی گیری کننده این پرونده ربوده بود. در همین حال این پرونده با دستورات مقامات قضایی به شعبه ۸۰۵ مجتمع قضایی شهید قدوسی سپرده شد و تحقیقات با راهنمایی های قاضی موحدی راد همچنان ادامه یافت تا این که به درخواست خانواده دختران گم شده، عکس این دختران در روزنامه خراسان به چاپ رسید و از شهروندان برای یافتن آنان تقاضای کمک شد.
از سوی دیگر نیز کارآگاهان ویژه عملیاتی پلیس آگاهی، در قالب چند گروه، به دنبال یافتن سرنخی از دختران گم شده، شب ها را نیز در بیابان ها و زمین های کشاورزی اطراف مشهد به گشت زنی می پرداختند اگرچه هرچه تحقیقات بیشتری انجام می شد احتمال وقوع جنایت کمتر می شد ولی حساسیت پلیس موجب شده بود تا کارآگاهان همچنان این پرونده را به دلیل احساس امنیت شهروندان با جدیت خاصی پی گیری کنند. بنابراین گزارش، پس از درج عکس دختران در روزنامه خراسان برقراری یک تماس تلفنی از سوی شهروندان، خیال پلیس را تااندکی راحت کرد: «این دختران را در یک رستوران دیده بودم» بیان این جمله ازسوی یکی از شهروندان، پلیس را به سرنخ های جدیدی از این پرونده رساند که پس از گذشت حدود ۲۶ روز از زمان وقوع حادثه، تلاش کارآگاهان به بار نشست. کارآگاهان اداره عملیات ویژه با پی گیری سرنخ های به دست آمده و با استفاده از شیوه های تخصصی و فنی، به اطلاعاتی دست یافتند که نشان می داد دختران گم شده، در یکی از باغ ویلاهای منطقه فردوسی حضور دارند. کارآگاهان بلافاصله به منطقه مذکور مراجعه کردند و با انجام تحقیقات غیرمحسوس دریافتند که مالک باغ از وجود دختران اطلاعی ندارد و دختران مذکور با نظر سرایدار باغ از چند شب قبل در این محل پنهان شده اند.
به دستور سرهنگ بیدمشکی و کسب مجوزهای قضایی، کارآگاهان ۲ دختر ۱۴ و ۵ ساله را پیدا کردند و تحویل خانواده شان دادند. دختر ۱۴ ساله درباره چگونگی فرار خود از منزل گفت: پدرم مرا کتک می زد من از پدر و مادرم ناراحت بودم و به همین دلیل نقشه فرارم را طوری کشیدم که آن ها فکر کنند ما را کشته اند.
این دختر نوجوان که دارای کمی لکنت زبان نیز می باشد درباره خون های ریخته شده مقابل منزل نیز گفت: خودزنی کردم! به خاطر این که خون از پاهایم روی زمین بریزد و آنان ماجرای کشته شدن ما را باور کنند. ۲ کودک خردسال را نیز خودم به پشت بام بردم و در را روی آن ها بستم. سپس با ریختن لوازم منزل، طلاها را برداشتم و به همراه خواهر کوچکم فرار کردیم. گزارش خراسان حاکی است: بدین ترتیب پس از آن که ۲۶ روز پلیس آگاهی خراسان رضوی درگیر ماجرای این پرونده بود، صورت جلسه ای تنظیم شد تا مراحل قانونی این پرونده طی شود.