وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

گفتگو جالب با محمد علیزاده

گفتگو جالب با محمد علیزاده
وقتی روبه‌رویش می‌نشینم که مصاحبه را شروع کنم، متوجه می‌شوم با اغلب خواننده‌های موسیقی پاپ فرق دارد. پر شر و شور نیست و از هیچ چیز گلایه ندارد. نه از همکارانش بد می‌گوید و نه از بازار پر تلاطم موسیقی حرف می‌زند. فقط از خودش می‌گوید و کارش و آینده‌ای که برای خود در نظر گرفته است.
 وقتی پرسش​هایم را با او مطرح می کنم با آرامش لبخند می زند و می گوید من در مسیر خودم حرکت می کنم و دوست ندارم درگیر حاشیه ها شوم.

این خواننده جوان محمد علیزاده است، همان کسی که این روزها آلبوم «دلت با منه» او را با ترانه های شاد و غمگینش بسیاری می شنوند و دوستش دارند.او حالا پس از برگزاری چند کنسرت موفق و استقبالی که از آلبومش شده موقعیت و جایگاه نسبتا خوبی در موسیقی پاپ پیدا کرده است اما به گفته خودش آموخته که از روزهای شاد چندان خوشحال نشود و از روزهای غمگین هم افسرده نشود، چون همه اینها در گذر است.

فکر می کنم راه طولانی وجود دارد بین فعالیت هنری شما و انتشار آلبوم و برگزاری کنسرت. مشکلات زیادی برایتان پیش آمد و هر بار جلوی انتشار آلبوم شما را گرفت. اواخر سال گذشته بالاخره آلبوم «دلت با منه» منتشر شد و با استقبال بسیار خوبی هم مواجه شد. نظرتان درباره این وقفه های طولانی که در مسیرتان پیش آمده چیست؟

بعد از انتشار «دلت با منه» همه این سوال را به شکلی از من می پرسند. یکی گفت بالاخره بحران ها را پشت سر گذاشته ام و یک نفر دیگر هم عقیده داشت در موسیقی بدشانس بوده ام. اما سوال شما با همه اینها متفاوت است و می گویید مسافت طولانی.مسافت طولانی شاید بهترین عبارتی باشد که می توان درباره این شرایط به کار برد. موافق نیستید؟

فکر می کنم تعبیر درستش همین است. در این مسافت طولانی روزهای خوب و بد را کنار هم دیده ام. روزهایی وجود داشت که چیزهای تازه ای یاد می گرفتم، بخصوص در بخش ترانه نویسی و ملودی سازی. البته روزهای تلخ هم بود اما همین روزهای تلخ هم به ملودی سازی من کمک کرده و از همه مهم تر حال خواندنم را عوض می کرد. در این روزگار و در این مسافت طولانی بیشتر کسب تجربه کردم و حالا می توانم خدا را شکر کنم که در این سال ها تجربه ام خیلی زیادتر شد.حالا که از آن روزگار فاصله گرفته اید فکر می کنید تلخی هایش بیشتر بوده یا شیرینی هایش؟

شاید به موازات هم بوده اند. روزهای تلخش به من صبوری را یاد داد و روزهای خوبش هم گذرا بودن روزهای شیرین را. در این مدت یاد گرفتم که نه به روزهای خوش دل ببندم و نه از روزهای بد ناراحت شوم، چون همه این روزها می گذرد.بله، می گذرد و محمد علیزاده در سی سالگی آلبومش را منتشر می کند و کنسرت می گذارد. هیچ وقت با خودتان به این فکر نکردید که این سال ها از همدوره ای هایتان در موسیقی جا مانده اید؟

آدمی که تلاش کند و هدف خاصی داشته باشد، بالاخره به هدفش می رسد. یکی مثل من در سی سالگی آرام آرام می تواند به چیزی که می خواهد نزدیک شود، یکی هم در بیست ودو سالگی. شاید آن پسر بیست ودو ساله ظرفیتش از من بیشتر بوده که در سن و سال پایین تر دیده شده است و خداوند دوست داشته بر من زمان بگذارد و ظرفیتم بیشتر شود تا دیده شوم.

یعنی فکر می کنید زودتر رسیدن به بعضی چیزها می توانسته در زندگی برایتان مانع رشد فکری و شخصیتی تان شود؟همیشه یکی از آرزوهای زندگی من این بوده که موسیقی باعث نشود چیزهای خوبم را از دست بدهم. ب شهرت می تواند انسان را در یک محدوده محصور کند. اگر فرد آمادگی بزرگ شدن نامش در چشم دیگران را نداشته باشد و در عین بی تجربگی وارد فضای شهرت شود، در مسیری می افتد که به افول شخصیتش خواهد رسید. من همیشه دنبال حرکت در مسیری بودم که از بروز این اتفاق در زندگی ام جلوگیری کند.