پیامک زد شبی لیلی به مجنون
که هر وقت آمدی از خانه بیرون
بیاور مدرک تحصیلی ات را
گواهی نامه ی پی اچ دی ات را
پدر باید ببیند دکترایت
زمانه بد شده جانم فدایت
دعا کن مدرکت جعلی نباشد
زدانشگاه هاوایی نباشد
وگرنه وای بر احوالت ای مرد
که بابایم بگیرد حالت ای مرد
چو مجنون این پیامک خواند وارفت
به سوی دشت و صحرا کله پا رفت
اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلی
که می خواهم تورا قد تریلی
دلم در دام عشقت بی قرار است
ولیکن مدرکم بی اعتبار است
شده از فاکسفورد این دکترا فاکس
مقصر است در این ماجرا فاکس
چه سنگین است بار این جدایی
امان از دست این مدرک گرایی
^^^^^^^^^^^^^^
پس از چن وقت ديد باباي ليلي
كه سنِ دخترش گرديده خيلي!
درون خانه بوي ترشي آيد . .
خدايا.. دخترم ترشيده شايد!!
سراسيمه به مجنون زد ايميلي
نمي پرسي چرا احوالِ ليلي!؟
هنوزم عشق ليلي در دلت هست؟
هنوزم عكس او در تبلتت هست !؟
تو داماد مني من شك ندارم . . !!
نيازي ديگه به مدرك ندارم . . !!
شود اين تحفه را با سيكل هم بُرد
نيازي نيس به دانشگاه آكسفورد!
بيا تا منزلم.. مجنون ترينم . .
الهي دوريِ تان را نبينم . . !!
* * * *
چو كرد فكراشو مجنون زد ايميلي
پس از يك هفته به باباي ليلي . .
بگفتا چند سالي دير كردي . .
زيادي جانِ من تأخير كردي !!
نباشد در سر از ليلي هوايي . .
كه دارم چند دوستِ اجتماعي!!
زِ بس هر چيز، اين دوره گرونه
محاله زن بگيرم اين زمونه !!
كنون ظرفي بزرگ با پُستِ ريلي
فرستادم.. بريز ترشي ي ليلي..!!