كاوه سماكباشی یكی از بازیگران نسل جوان ایران است او در سالهای اخیر بیشتر در مجموعههای تلویزیونی بازی كرده است و توانسته خود را به مخاطبین جعبه جادویی بشناساند. از وی هماكنون سریال عملیات 125 در حال پخش است، به همین بهانه با او گفتگویی انجام دادیم كه گزیدهای از آن را خواهید خواند.
بیوگرافی
متولد فروردین سال 1359 و دانشجوی ترم آخر مهندسی مكانیك هستم، یك خواهر كوچكتر از خودم به اسم «تارا» دارم، در یك خانواده دوستداشتنی و بسیار با محبت بزرگ شدم. پدرم محمود سماكباشی از صدابردارهای قدیمی و مادرم هم فرهنگی است.
دوران كودكی
وقتی بچه بودم خیلی شیطون و بازیگوش بودم، تو مدرسه هم همیشه جزو شیطونترین بچهها بودم چند باری هم به خاطر همین شیطنتم از كلاس اخراج شدم، اما چون بچه درسخوانی بودم هر بار بخشیده میشدم.
خصوصیات اخلاقی
در كل آدم جدی هستم و برعكس نقشهایی كه تا به حال ایفا كردم اصلا احساساتی و خیلی اهل شوخی كردن نیستم اما خدا نكند، روی دنده شوخی كردن بیفتم آن وقت… اصلا اهل غیبت كردن نیستم و تا به حال هم بد كسی رو نخواستم برعكس چهرهام، آدم متكبر و مغروری هم نیستم!
ازدواج
هنوز مجردم و فعلا هم قصد ازدواج ندارم، دوست دارم همسرم فرد روراست و صاف و صادقی باشد و در زندگی همیشه همراهم باشد.
دیده شدن
اكثر كسانی كه وارد حرفه بازیگری میشوند میل به دیده شدن در آنها وجود دارد، شهرت، دنیای عجیبی است و در آن كشش خاصی وجود دارد با تمام مشكلاتی كه وجود دارد من شهرت را دوست دارم اما گاهی اوقات شهرت باعث میشود آدم در مكان عمومی معذب باشد. من مدتهاست كه از غذا خوردن در رستوران لذت نمیبرم چرا كه مجبورم سنگینی نگاه دیگران را دائم احساس میكنم. اوایل وقتی به بیرون میرفتم و میدیدم آدمهایی را كه من نمیشناسمشان خیلی راحت با من برخورد میكنند و با من صمیمی هستند برایم جالب حتی عجیب بود اما الان با این قضیه به خوبی كنار آمدم.
خوشبختی
من خوشبختی در كار را زمانی میبینم كه اگر فردی كتاب سینما را ورق میزند از من به نیكی یاد كند و در بازیگری به ماندگاری برسم تو زندگی شخصیام هم خوشبختی را در آرامش داشتن میبینم.
دوست و رفیق
در كل آدم رفیقبازی نیستم و تعداد دوستانم محدود و اكثر دوستانم هم همكلاسیهای دوران دبیرستانم هستند چون معمولا با كسانی كه قبل از شهرت با آنها دوست شدی صرفا تو را به خاطر خودتت میخواهند اما… به همین خاطر سعی كردم ارتباطم را با آنها محدود كنم در میان افراد مشهور هم با پژمان بازغی، حسام نوابصفوی، مهدی مقدم، حمید عسگری، علی لهراسبی و… دوست هستم.
تابلو نقاشی
اگر قرار بود یك تابلو نقاشی بكشم دریا رو میكشم چون دریا خیلی آرام و باوقار است، من همیشه به آرامش دریا حسادت میكنم چون خودم آدم عجولی هستم، مثلا هر وقت كه با دوستام میرم ماهیگیری همین كه پنج دقیقه گذشت حوصلم سر میره. تو خونه هم هر وقت میخوام یه فیلمنامه را بخوانم هر چند دقیقه یك بار بلند میشوم چون از سكوت بدم میآید.
بهترین و بدترین
بهترین اتفاقی كه تو زندگیام افتاده، داشتن یك خانواده خوب و صمیمی و تو كار هم همكاری با بهروز افخمی است و بدترین اتفاق زندگیام فوت دایی بزرگم بود…
خوانندگی
من دوستان خواننده زیادی دارم، خودم هم یك ته صدایی دارم و چند سال قبل هم تیتراژ یك برنامه تلویزیونی به اسم رژان را خواندم، اما خب الان تصمیم گرفتم تمركزم را تنها روی بازیگریام بگذارم چرا كه فعالیت در دو زمینه باعث میشود كه تمركز از بین برود و نتوانم در هیچ كدام موفق شوم به همین خاطر ترجیح دادم كه فعلا تمركزم را روی بازیگری بگذارم.
نقش اصلی
شروع فعالیت من در عرصه بازیگری به گونهای بوده كه از ابتدا نقشهای تاثیرگذار و كلیدی به من میرسید، به همین خاطر ترجیح میدهم كه در كارهایم ایفاگر نقش اصلی باشم اكثر نقشهایی هم كه به من پیشنهاد میشود نقش اول است، امسال سال بسیار پركاری را پشت سر گذاشتم و هم در تلویزیون در بخش سریال و تله فیلم و هم درسینما كارهای زیادی را آماده پخش و اكران دارم.
گریم متفاوت
عدهای از من میپرسند فكر نمیكنی این پركاری تو باعث شود كه چهرهات برای مردم تكراری شود من هم در جواب به آنها گفتم: من برای اینكه با این مسئله مواجه نشوم سعی كردم تا آنجا كه میشود از گریمهای متفاوت استفاده كنم، گریم اگر خوب و متفاوت باشد به بازیگر كمك زیادی میكند.
,b> نقش وسوسهبرانگیز
تا به حال فیلمهای زیادی را دیدم كه دلم خواسته جای بازیگر نقش اصلیاش باشم اما خب چند وقت پیش كه فیلم «همیشه پای یك زن در میان است» را دیدم از نقشی كه مهران مدیری بازی كرد خیلی خوشم آمد و دوست داشتم همسن ایشان باشم و چنین نقشی را بتوانم بازی كنم.