ازدواج و یافتن گمشده
افلاطون در کتاب ضیافت خویش آورده است: “ارواح آدمیان در آغاز به صورت کروی و کامل بود. آنگاه هر کدام به دو نیمه شده و از هم جدا شدند و از آن پس، هر یک به دنبال نیمه گمشده خویش میگردد. با پیوند زناشویی، آدمی به گمشده خویش میرسد و آرام میگیرد.” این حکایت نمادین صرفنظر از جنبه افسانهای آن، در مقام اشاره به این حقیقت است که همانگونه که اگر انسان چیز گرانبهایی را گم کند، همواره در نگرانی به سر میبرد و با پیدا کردن آن به آرامش میرسد، در امر ازدواج نیز آن دلهره و سرگردانی پیش از ازدواج، با دست یافتن به همسر مناسب و دلخواه، به آرامش و خرسندی تبدیل میشود. حقیقتی که در قرآن کریم اینگونه بدان اشاره شده است: “و از نشانههای او این است که همسرانی از جنس خودتان برای شما آفرید تا در کنار آن آرامش بیابید و در میانتان محبت و رحمت قرار داد.” در آخر این آیه، خداوند، “محبت” و “رحمت” را دو رمز بقای این آرامش به دست آمده در سایه ازدواج معرفی میکند. در اثر محبت قلبی به همسر، خلق و خوی شایسته، ملاک پایداری زندگی به شمار میآید و اموری چون زیبایی ظاهری و سرمایه، در مرحله بعدی اهمیت قرار میگیرد. ویژگی رحمت نیز موجب چشمپوشی و گذشت از لغزشهای همسر و دلسوزی و خیرخواهی در حق او میشود. در نتیجه، آرامش راستین بر زندگی همسران صاحب رحمت و محبت حاکم میشود. افلاطون در این باره میگوید: “آدمی وقتی به نیمه خود میرسد، حس رقت و محبت و دوستی پیدا میکند و اگر بتواند، نمیخواهد یک لحظه از نیمه خود جدا شود. پس بیایید پرهیزکاری پیشه کنیم و از شر بگریزیم که در این صورت، به اوج سعادت رسیدهایم. بیایید خدای عشق را بستاییم که نیکوییهایش در حق ما بیکران است و راه بازگشت به کمال را او به ما نشان داده است تا در این زندگی رستگار شویم و به رستگاری آینده نیز امیدوار گردیم. اوست که مقرر داشته است اگر با پرهیزکاری زندگی کنیم، ما را به نیمه گمشده خود رهبری کند و به وحدتی که داشتیم، برساند و به ما رستگاری عطا فرماید.”
زیبایی – نجابت
با کدام معیار، باید سراغ انتخاب «شریک زندگی» رفت، یا به درخواست و پیشنهاد یک ازدواج، “آری” گفت؟ آری گفتنی که بار سنگین یک عمر را بر دوش انسان میگذارد! “اگر کسی سراغ شما آمد که اخلاق و دیانت او را میپسندید، با ازدواج کنید، وگرنه دچار فتنه در روی زمین و فساد بزرگ میشوید .” این، مضمون کلام حضرت رسول (ص) است. وقتی معیارهای غلط و هوسهای زودگذر و شناختهای ناقص یا انگیزههای مادی و سودجویانه، در این مساله مهم نقش اصلی را ایفا کند، کار به همان جا میکشد که شاهدیم . زیبایی و جمال، یک نقطه قوت و مثبت است و میتواند یک ملاک به شمار آید، اما در صورتی که با پاکدامنی، نجابت و تقوا در تعارض قرار نگیرد. معیار شما برای “همسر مطلوب” چیست؟ گاهی عشق و علاقه، “چشم بصیرت” را از دیدن واضحترین چیزها و آشکارترین عیبها و کاستیها غافل میسازد . جمال اگر معیاری است، کمال معیار برتری است. رسول اسلام(ص) به تمامی پیروان خود فرمود: “کسی که با زنی به خاطر مال و دارایی ازدواج کند، خداوند او را به حال خود واگذار میکند و کسی که به خاطر جمال و زیبایی با او ازدواج کند، در او امور ناخوشایند خواهد دید! و کسی که به خاطر ایمان و ارزشهای دینی، با او ازدواج نماید، خداوند همه آن امتیازات مادی و ظاهری را برای وی فراهم میکند.”