چند قانون برای دوران نامزدی

بتپرستی مدرن:
وقتی از طرف مقابل بت میسازیم و او را موجودی بیعیب و نقص و مقدس تصور میکنیم، خودمان را فراموش میکنیم و فکر میکنیم در مقابل این انسان برتر هیچ هستیم! ولی او هم مثل ما آدم است؛ با همه خصوصیتهای خوب و بد یک آدم؛ مثل خود ما. بنابراین طرف مقابل را باید آنطور که هست و با همه خوبیها و بدیهایش ببینیم و بعد، هر تصمیمی که خواستیم بگیریم.

عشق تحمیلی:
اگر احساس کنیم کسی میخواهد خودش را به ما تحمیل کند، چه میکنیم؟ اولین واکنش همه ما «فرار کردن» از دست اوست؛ بنابراین بهجای «تحمیل کردن» خودمان به طرف مقابل، خیلی عادی رفتار کنیم؛ نه آنقدر بیاعتنا و نه آنقدر احساساتی که او را پشیمان کنیم و فراری بدهیم؛ خودمان باشیم و بگذاریم گذر زمان و رفتار منطقی هر دوی ما، عشق و علاقه پایدار و محکمی را بینمان ایجاد کند؛ عشق ناشی از یک حس خوب.

نه كوچك نه بزرگ:
نقطه مقابل بزرگبینی طرف مقابل، خودبزرگبینی است. اطمینان و اعتماد بیش از حد به خود، بین ما فاصله میاندازد و نمیگذارد احساسات یکدیگر را درک کنیم. از طرفی گاهی وقتی دچار خودبزرگبینی میشویم، نمیتوانیم یا بهتر بگوییم، عمدا نمیخواهیم احساساتمان را به طرف مقابل نشان بدهیم و همین «فاصله» بهتدریج باعث دوری و سپس جدایی میشود.

رؤیاپردازی ممنوع!
اگر قرار باشد از لحظه خداحافظی تا دیدار یا تلفن بعدی، چشممان را روی واقعیتها ببندیم و رؤیابافی کنیم و حرفها و رفتارهای طرف مقابل را آنطور که دوست داریم تعبیر و تفسیر کنیم، قافیه را باختهایم. با چشم و گوش باز – باز باز – حرفها و رفتارهای طرف مقابل را ببینیم و بشنویم و با چشم بسته تصمیم نگیریم. چشم بسته چاه را نمیبیند. او میفهمد دروغ گفتن و تظاهر كردن بیفایده است؛ چون طرف مقابل بهراحتی احساس ما را میفهمد. بنابراین «صداقت» اولین و مهمترین نکته برای شروع یک زندگی مشترک سالم و موفق است. حتی اگر صداقت ما باعث قطع پیوندمان در همان دوران نامزدی شود نباید بترسیم؛ چون مطمئنا رابطه معیوب بوده و دیر یا زود این رشته پاره میشده است

مقایسه نکنید:
خیلی از ما عادت کردهایم زندگی و روابط شخصیمان را با رابطه و زندگی دیگران مقایسه کنیم و به دنبال این مقایسه هم، یا از طرف مقابل توقعهای خاصی داشته باشیم یا انتقام ناکامیهای قبلیمان را از نامزدمان بگیریم! مقایسه کردن را فراموش کنیم و به خاطر بسپاریم که رابطه هر کدام از ما منحصر بهفرد است و مثل خود ما و رفتارهای ویژه خود ما هستند.

مثل یك راه بیپایان:
با کمی دقت و تیزهوشی میتوانیم طوری رفتار کنیم که همیشه برای هم، حرفی برای گفتن داشته باشیم و از هم خسته نشویم. مطالعه، آگاهی از آنچه در اطراف ما میگذرد، آگاهی از علایق و نیازهای طرف مقابل و… همگی راهکارهایی است که 2نفر را همیشه برای هم دوستداشتنی و نو نگه میدارد. در یک کلام اگر از همدیگر «عقب بمانیم»، زندگیمان نابود میشود؛ مثل ترازویی که همیشه یک کفه آن سنگینتر از دیگری است. زن و مرد باید هم پای هم حرکت کنند تا همیشه همراه هم باشند.

òاده اما نه مثل بچهها:
بچهها را دیدهاید که چطور بیپروا و آزاد ابراز احساسات میکنند. هرچند قرار نیست ما هم مثل کودکان رفتار کنیم اما باید صداقت و آزادی در نشان دادن احساسات را از آنها یاد بگیریم. وقتی احساساتمان را صادقانه بیان میکنیم، همانطور هم جواب میگیریم. بنابراین بهجای اینکه با تکلف رفتار کنیم و از ابراز احساسات بترسیم، راحت و آزاد ابراز محبت کنیم. حتی با گفتن دلخوریهایمان، به طرف مقابل فرصت دفاع میدهیم و همین فرصت، کدورتهای بین ما را از بین میبرد؛ پس از حرفزدن نترسیم.

آنها نشانه او هستند:
اختلاف عروس و داماد با خانواده طرف مقابل آنقدر تکراری و نخنماست که بهتر است اصلا درباره آن حرف نزنیم. فقط یادمان باشد پدر و مادر او، بخش مهمی از زندگی و حتی شخصیت او هستند و آزردن آنها مساوی است با آزردن کسی که خیلی دوستش داریم. از طرفی همسر ما هر چقدر هم که باگذشت و مهربان باشد، تحمل بیاعتنایی و کماعتنایی به عزیزانش را ندارد. بنابراین اگر تلافی هم نکند، دلخور و افسرده خواهد شد و به تدریج از ما متنفر میشود
و در نهایت اینکه نامزدی میتواند شیرینترین دوران پیش از شروع زندگی مشترک باشد؛ اگر توقعها، خواستهها و محبتها خالص و دوستداشتنی و همراه با عقل و منطق باشد.

پایگاه فرهنگی تفریحی ایران ناز