خدایا در سرای ما چه بشکن بشکنه بشکن من نمی شکنم بشکن !
اولین جلسه ی کلاس بود، استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند،
رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟
گلبولهای سفیدم فدای باکتری های وجودت
این پیام جهت حاضری در دفتر رفاقت بود که بدانی به یادتم !
اگر کردی مراروزی فراموش
در آید در دماغت ??? عدد جوش !
اگه زندگی سخته اگه مشکلات زیاده اگه بیکاری اگه نیاز به سرمایه داری
نگران نباش ما برات دعا می کنیم !!!
گل خوش بو ی من باش تا محتاج ادکلن فرانسوی نباشی!!!
یه شب ستاره آرزو ها از آسمون اومد پایین گفت : یه آرزو بکن
منم تو رو خواستم
گفت نمیشه
گفتم چرا ؟
گفت : ما تو جنس بنجل نیستیم !!!
خانوم در حالی که جدول حل میکرد از شوهرش پرسید :
یک اختراع نام ببر برای جبران اشتباهات بشر !
شوهر گفت : محضر طلاق !!!