راستش را بگویید
اگر بعد از بررسی تمام موارد و درست تحلیل كردن شرایطتان، باز هم فكر میكنید برای هم ساخته نشدهاید، باید هرچه زودتر حرف دلتان را به او هم بگویید. حستان را در دلتان نگه ندارید و سعی نكنید با تحقیر و كممحلی، به او پاسخ منفیتان را نشاندهید. دلایلتان را بیان كنید و مقابلش اعتراف كنید كه علاقهای به او ندارید. از شكستن دلش نترسید و نگذارید كه بیشتر از این امیدوار باشد و در دلش برای ازدواج كردن با شما برنامه بریزد.
غرورش را نشکنید
هیچ وقت او را بهدلیل علاقهای كه به شما دارد، تحقیر نكنید. شما هر راهی را برای رد كردن درخواستش میتوانید بروید؛ اما حق ندارید به او حمله و توهین كنید یا بهدلیل حسی كه دارد او را سرزنش كنید. اگر او با درخواستهای مكررش شما را آزار میدهد، تنها جریان ارتباطتان را قطع كرده و تلاش كنید تاجایی كه میتوانید از او فاصله بگیرید.
مراقب واژهها باشید
موضعتان را طوری بیان كنید كه امكان هیچ برداشت دیگری وجود نداشته باشد و مهمتر اینكه، هیچ امیدی برای آینده به او ندهید. جملاتی مثل « فعلا قصد ازدواج ندارم »، « بگذار بازهم فكر كنم »، « بهدلیل مخالفت خانوادهام نمیتوانم » و … نه تنها كمكی به پیشبرد این ماجرا نمیكند بلكه او را هم معلق و بلاتكلیف گذاشته و آیندهاش را تحتتاثیر قرار میدهند. بهدلیل ناتوانی در نه گفتن، با او بازی نكنید.
علمی تصمیم بگیرید، نه احساسی
قبل از آنكه موضوع را علنی كنید، باید یك قدم دیگر هم بردارید. یك روانشناس خبره پیدا كنید و برای مشاوره و البته دادن یك تست از او وقت بگیرید. تستهای شخصیت كه از هر دو شما گرفته میشوند، میتوانند تاحدودی آینده ازدواجتان را پیشبینی كنند. مشاور با تحلیل تستی كه از شما میگیرد، میتواند بگوید كه چقدر با هم تفاهم دارید و در چه مواردی ممكن است دچار مشكل شوید.
بگذارید از احساسش حرف بزند
متكلم وحده نباشید و به او هم اجازه دهید كه حرفهایش را بزند و از خودش دفاع كند. بدون آنكه حرفش را قطع كنید یا با لحنی تند و شتابزده به او جواب دهید، بگذارید خودش را خالی كند. او بهعنوان خواستگار شما، حق دارد تمام تلاشش را بكند و هر راهی كه گمان میكند برای رسیدن به شما منتهی میشود را برود. پس به او این فرصت را بدهید اما در تمام مراحل، قاطعانه روی موضع اولیتان پافشاری كنید.
با اقتدار حرف بزنید
اینجا هم اعتماد به نفس حرف اول را میزند مثل آدمهای ضعیف رفتار نكنید و با اعتماد بهنفس حرف دلتان را بزنید. این حق شماست كه تنها با كسی كه دوستش دارید زیر یك سقف زندگی كنید و علاقه فرد دیگری به شما، نمیتواند این حق را از بین ببرد. هر كسی مسئول احساسات خودش است و اگر شما كاری نكردهاید كه به او آسیب بزند، پس دیگر نباید نگران چیزی باشید. او باید آنقدر منطقی باشد كه بتواند با این موضوع كنار بیاید و اگر در این مورد ناتوان است، شما نمیتوانید كمكی به او بكنید.
بگویید با دیگران خوشبخت می شود اما با شما نه!
اگر میخواهید یك پایانبندی خوب ایجاد كنید، كمی او را تحسین كنید. در ذهنتان فهرستی از نقاط قوت او را بچینید و وقت نه گفتن، با اشاره به همه آنها برایش توضیح دهید كه باز هم میتواند شانس عاشق شدن و دوست داشته شدن را داشته باشد. فقط برایش توضیح دهید كه او را به چشم مرد زندگیتان ببینید و این به معنای بد بودن یا ناتوان بودن او نیست.
رابطه را کش ندهید
اگر پیشنهاد ازدواجش را رد كردهاید، باید تا آبها از آسیاب نیفتاده از او فاصله بگیرید. به خصوص در رابطه های همکاری، دانشگاهی یا فامیلی. به هیچ بهانهای به او زنگ نزنید. شاید برای شما كه به او احساسی ندارید، این اتفاق كاملا عادی بهنظر برسد و بخواهید كاملا دوستانه با او حرف بزنید یا ببینیدش، اما اشتباه میكنید، حتی باوجود پایان گرفتن این ارتباط، ماجرا در او تمام نشده، پس آتشی كه سعی كردید خاموشش كنید را دوباره روشن نكنید.
وقت مشاوره
اگر میبینید كه بعد از گفتن حرف دلتان، شرایط زندگی برای او روز به روز سختتر میشود یا اینكه با نپذیرفتن حرف شما، همچنان برای برقراری این ارتباط تلاش میكند، یك راه دیگر را امتحان كنید. با او به جلسههای مشاوره بروید و حل كردن این ماجرا را به علم روانشناسی بسپارید.