شخصی که چنین رفتاری دارد معمولاً:
می خواهد نظر خودش را به دیگران تحمیل کند.
حوصله گوش دادن به حرف های دیگران را ندارد.
بیشتر نصیحت می کند، پند و اندرز می دهد.
رفتارش مستبدانه و دیکتاتوری است.
دیگران را از عاقبت کارهایشان می ترساند.
این گونه اشخاص در درون خود اغلب احساس گناه و خجالت دارند.
2- ارتباط منفی و منفعل
در این روش شخص آگاهانه سعی می کند:
از درگیری اجتناب کند حتی اگر نتیجه اش رنج بردن خودش باشد.
به جای عمل، عکس العمل نشان می دهد.
خواست های دیگران را به خواسته های خود ترجیح می دهد و اطرافیان هم بیشتر از رفتار او سوءاستفاده کرده و از طرف او تصمیم می گیرند و سهم او را در رابطه انکار می کنند یا به او کار بیشتری ارجاع می دهند نظر شما چیست.
اغلب عصبانی، مأیوس، رنجیده، انزواطلب و غیراجتماعی است.معمولاً چنان تحت تأثیر احساسات و هیجانات قرار می گیرد که حتی عادی ترین خواسته هایش را هم نمی تواند بیان کند.در درون خود دائماً احساس نگرانی، نارضایتی و رنجش دارند.
3- ارتباط مثبت و موثر
شخصی که رفتاری مثبت و تأثیرگذار دارد:
در درجه اول با خودش و درونش رابطه ای آگاهانه دارد.
خود و دیگران را آنطور که هستند می پذیرد.
به نیازها، خواسته ها، افکار و ارزش های خود واقف است.
به رهبری اراده خود برای تأمین نیازهای خود فعالیت می کند.
برای کسب حقوقش مقاومت می کند.
از عزت نفس بالایی برخوردار است و برای رسیدن به خواسته