اقدام دختر جوان برای رهایی از خواستگار سمج

اقدام دختر جوان برای رهایی از خواستگار سمج

دختر جوان براي اينكه از شر سماجت خواستگارش رها شود دست به اسيدپاشي ساختگي زد و با داستان سرايي سعي كرد اين ماجرا را به گردن مردي بيندازد كه مزاحم او مي‌شد.

 

 ساعت 11يكشنبه 23 آذر دختري جوان درحالي‌كه به‌ شدت ترسيده بود با پليس تماس گرفت وگفت كه ۲مرد موتورسوار درحالي‌كه نقاب به چهره داشتند، به سوي او اسيد پاشيده‌‌اند. هرچند او در اين حادثه صدمه‌‌اي نديده بود اما چند دقيقه بعد مأموران كلانتري مرزداران براي بررسي اين ماجرا به محل حادثه رفتند.

 

 محل اسيدپاشي كوچه‌اي خلوت در خيابان سازمان آب بود. دختر جوان به مأموران گفت: من مدير فروش يك شركت معتبر هستم. شركت ما شرايط خوبي دارد و در اين بين چند شركت ديگر نيز با ما رقابت دارند.

 

 از مدتي قبل من از سوي شركت‌هاي رقيب تهديد مي‌شدم كه اگر درخواست آنها درباره ارائه صورت وضعيت شركت را عملي نكنم، به من صدمه خواهند زد. از آن موقع مردي ناشناس به‌طور شبانه‌‌روزي تهديدم مي‌كرد و حتي يك مرتبه هم اين تهديد‌ها را با آتش زدن خودروام عملي كرد. در اين حادثه كه چند‌ماه قبل اتفاق افتاد خودروام به‌طور عمدي به آتش كشيده شد و من در دادسرا شكايت كردم.

 

 پس از آن تهديدهاي مرد ناشناس ادامه داشت و وي حتي مرا تهديد به اسيدپاشي كرد. از آن به بعد وحشت داشتم كه او تهديدش را عملي كند. اين ماجرا گذشت تا اينكه امروز سوار بر خودروي ۲۰۶ خودم از خيابان سازمان آب عبور مي‌كردم كه متوجه ۲ موتور‌سوار پشت سرم شدم.

 

چون در اين مدت تلفني تهديد مي‌شدم، ترسيدم و كنار خيابان توقف كردم تا موتورسوارها از كنارم رد شوند. همزمان شيشه ماشين را هم بالا كشيدم و مشغول صحبت با تلفن شدم اما همان لحظه يكي از موتورسوارها كه نقاب به‌صورت داشت از شيشه سمت راست خودرو كه تا نيمه بالا كشيده شده بود مايعي را داخل ماشين ريخت و همراه همدستش از آنجا فرار كرد. وقتي پياده شدم، فهميدم كه آن مايع اسيد است و تصميم گرفتم پليس را در جريان قرار دهم.

 

**خواستگار سمج

 با شكايت دختر جوان پرونده در شعبه 5دادسراي جنايي تهران تشكيل و تحقيقات كارآگاهان اداره 16پليس آگاهي براي شناسايي و دستگيري فرد اسيدپاش شروع شد.با توجه به تماس‌هاي تهديد‌آميز اين مرد، تيم تحقيق در بررسي‌ها توانست وي را ردگيري و محل زندگي او را در منطقه خليج‌فارس شناسايي كند.

 

 مرد جوان كه سعيد نام دارد در يك عمليات ضربتي دستگير شد و هر چند در بازجويي‌هاي اوليه مدعي بود كه تماس‌هاي تهديد‌آميز و آتش زدن خودروي دختر جوان كار او نبوده است اما در ادامه سرنخ‌هاي بيشتري از وي به‌دست آمد و مرد جوان ناچار به اعتراف شد. اعترافات اين مرد اما مسير تحقيقات پليس را تغيير داد.

 

سعيد گفت: از مدت‌ها قبل دختر جوان را مي‌شناختم. من نزد آنها كار مي‌كردم و براي همين شناخت كافي از او و پدرش داشتم و مي‌دانستم كه وضعيت مالي بسيار خوبي دارند. دلم مي‌خواست با اين دختر ازدواج كنم. براي همين يك روز دل به دريا زدم و از او خواستگاري كردم. اما دختر جوان حتي به من اعتنا هم نكرد. او جواب رد داد و گفت كه حاضر نيست با من ازدواج كند. با اين حال من دست‌بردار نبودم.

 

 چندين‌بار ديگر هم درخواستم را مطرح كردم اما هر‌بار جواب منفي شنيدم. براي همين شروع به تهديد كردم. تصميم گرفتم با تهديد تلفني كاري كنم كه او تن به ازدواج با من بدهد اما وقتي ديدم اين كار نتيجه‌اي ندارد، ماشينش را آتش زدم. پس از آن هم وي را تهديد به اسيدپاشي مي‌كردم اما باور كنيد هيچ‌وقت دست به اسيدپاشي نزدم و نمي‌دانم چه‌كسي اين كار را انجام داده است.

 

 **سناريوي ساختگي

 درحالي‌كه مرد جوان تهديدهاي تلفني و حتي آتش زدن خودروي شاكي را قبول داشت اما اسيدپاشي را انكار مي‌كرد، كارآگاهان در ادامه بررسي‌ها دريافتند كه او عامل اسيدپاشي نيست و اين حادثه از سوي فرد ديگري رقم خورده است.

 

آنها در بررسي اظهارات شاكي و نحوه اسيدپاشي و با توجه به اينكه هيچ‌كس شاهد اين حادثه نبوده، در نهايت به دختر جوان مشكوك شدند و حدس زدند كه وي حقيقت را از پليس مخفي مي‌كند. براي همين به تحقيق از او پرداختند تا اينكه سرانجام دختر جوان راز سناريوي ساختگي خود را برملا كرد.

 

 او گفت: از زماني كه تهديدهاي تلفني فرد ناشناس شروع شد، من زندگي آرامي نداشتم. من خبر نداشتم كه تماس‌ها از سوي سعيد انجام مي‌شود و وقتي ماشينم آتش گرفت، وحشتم بيشتر شد. مي‌دانستم كه فرد ناشناس تهديدهايش را عملي مي‌كند.

 

براي همين وقتي پاي اسيدپاشي به ميان آمد و او تهديد كرد صورتم را با اسيد مي‌سوزاند، ترسم چندين‌برابر شد. يك روز زماني كه با دوستانم اين مسئله را مطرح كرده بودم، آنها گفتند حالا كه موضوع اسيدپاشي اينقدر حساس شده و پليس اسيدپاش‌ها را به سرعت دستگير مي‌كند، مي‌توانم دست به اسيدپاشي ساختگي بزنم تا مأموران تماس‌گيرنده ناشناس را دستگير كنند.

 

 من كه مي‌ترسيدم اين مرد تهديدش را عملي كند، تصميم گرفتم تا با طرح دروغين موضوع اسيدپاشي توجه پليس را به موضوع جلب كنم. با خريد اسيد به محله خلوتي در خيابان سازمان آب رفتم. وقتي ديدم كسي در آن حوالي نيست، روي ماشينم اسيدپاشيدم و بعد از آن با پليس تماس گرفتم و مدعي شدم كه 2موتورسوار نقابدار دست به اسيدپاشي زده و گريخته‌اند.

 

 سرهنگ آريا حاجي‌زاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران با بيان اين خبر گفت: اين پرونده 2 متهم دارد؛ متهم اول، سعيد است كه اقدام به تهديد دخترجوان و آتش‌زدن خودروي او كرده بود و متهم ديگر نيز خود شاكي است كه اعتراف كرده درباره اسيدپاشي دروغ‌پردازي و شكايت دروغين مطرح كرده است.به‌گفته وي براي هر دو متهم پرونده قرار قانوني صادر شده و تحقيقات تكميلي در اين خصوص ادامه دارد.