به گزارش ایران ناز شعری زیبا و بی نظیر از احمد شاملو روزی در مجلس شاملو از ایشان سوال شد آیا شما هم شعر پست مدرنی گفتهابد که جایی کسی نخوانده یا نشنیده باشد؟گزیده اشعار مفتون امینی(او در آغاز شاعری کلاسیک و کهن پرداز بود اما بعدها به شعر بی وزن و قالب های نوپردازانه روی آورد) به تازگی از سوی نشر مروارید روانه بازار شده و این
شاعر 88ساله در مقدمه این کتاب خاطراتی را از شاعران مختلف نقل کرده است.یکی از این خاطرهها مربوط به شعری است که احمد شاملو در هجو شعر پست مدرن سروده است.او مینویسد: «روزی در مجلس شاملو از ایشان سئوال شد آیا شما هم شعر پست مدرنی گفتهابد که جایی کسی نخوانده یا نشنیده باشد؟ ایشان با کمی مکث گفتند همین حالا میگویم:
«لنگه کفش کهنه من
زیر درخت بادمجان
شیهه میکشد»
خاطره دیگری که امینی از شاملو نقل کرده مربوط به زمانی است که شاملو در حین گوش کردن به اثری از بتهون، به گریه افتاده است:««یادم است که روز یازدهم اسفند یکی از سالهای وسط دهه شصت بود که همراه شاملو و عمران[صلاحی] و نفر دیگری که قیافهاش و نامش در یادم نمانده در خانه یک شاعره آذری در خیابان کاخ مهمان بودیم و ضمن صرف عصرانه به موزیک کلاسیک گوش میدادیم که کنسرت شماره سه ویولن بتهون را هم شنیدیم.آنجا بود که شاملو
در اوجگیری غیرمنتظره وسط کنسرتها که این یکی از بدعتهای خاص بتهوون بود به ناگهان جوشان و بیکتمان اشک ریخت و ما را کمی شرمزده ومبهوت گذاشت چرا که تا آن تاریخ هرگز ندیده و نه شنیده بودیم که شاملو گریهای از این دست داشته باشد و بعدا هم که از رفقای نزدیکتر از خود پرسیدم آنها هم از چنین حال بیسابقه ای در تعجب ماندند …»