همین چند وقت پیش بود که خبر ازدواج مهناز افشار با پسر محمدعلی رامین نقل محافل شد و فضای مجازی را در کنار رسانههای مکتوب و البته ذهن کنجکاو مردم، به خود اختصاص داد و همه در مورد چگونگی ازدواج آنها با هم صحبت میکردند. اما هر چه بود، مهناز افشار، بیخیال همه این حرف و حدیثها، به آقای رامین «بله» گفت و دست در دست او، زندگی متاهلیاش را آغاز کرد و حتی حرفهای تند مرضیه برومند در مورد پشت قباله چندین میلیاردی او هم نتوانست او را از مسیرش دور کند. بعد از این اتفاق بود که یک بار دیگر بحث شروع شد و آن، اینکه نباید در مورد زندگی شخصی دیگران قضاوت کرد. اما فارغ از این باید و نبایدها، ما ایرانیها عاشق قضاوت کردن هستیم. حالا برایمان فرقی نمیکند این قضاوت در مورد ازدواج باشد یا طلاق.
***
جدایی آزاده از فرزاد
بعد از فروکش کردن تب عروسی مهناز افشار با پسر رامین، رسانهها تشنه خبری جدید بودند؛ خبری حاشیهساز و جنجالی که به قول معروف در فضای مجازی کلیک خورش بالا باشد و در رسانههای مکتوب هم فروش نشریه را بالا ببرد. این خبر را چندی قبل، آزاده نامداری در گفتوگو با یکی از رسانهها تقدیم رسانهها کرد! او در آن گفتوگو اعلام کرد از فرزاد حسنی جدا شده است و در واقع با این کار مهر تاییدی بر حاشیههای اخیر زد. مدتها بود که در خبرها زمزمههایی مبنی بر جدایی آزاده و فرزاد به گوش میرسید. رسانهها سعی میکردند سربسته این موضوع را مطرح کنند. با اعلام رسمی این موضوع، یک بمب خبری منفجر شد؛ بمبی که به اندازه خبر عقد این دو سروصدا به پا کرد. انگار همین دیروز بود که همه عکسهای عقد این دو را نزد سیدحسن خمینی میدیدند.
طلاقی که برای مدیران تلویزیون گران تمام شد
تلویزیون ایران همیشه سعی در الگوسازی دارد؛ به همین خاطر همواره سعیاش بر این است که بنا به سیاستهای کلی جامعه و دولت، دست به الگوسازی بزند. وقتی خبر ازدواج دو مجری مطرح تلویزیون اعلام شد، مدیران صداوسیما حسابی از این موضوع استقبال و سعی کردند با الگو نشان دادن این زوج، به نوعی جوانها را به ازدواج ترغیب کنند به همین خاطر، بارها آنها را به رسانههای مختلف دعوت کردند تا به نوعی قصه دلدادگی زوج مجریاش را به گوش همه مخاطبان برساند. شاید به همین دلیل هم بود که وقتی این دو تصمیم گرفتند از هم جدا شوند، حتی پای مدیران تلویزیون هم به این موضوع باز شد. آنها تمام تلاششان را برای جلوگیری از این کار انجام دادند؛ چون بر این باور بودند که با این کار آبروی تلویزیون در خطر میافتد و به نوعی این رسانه هم با موج افزایش طلاق در جامعه همسو میشود و به جای ترویج سنت ازدواج، گامی در جهت تبلیغ طلاق برمیدارد. اما ظاهرا تصمیم جدایی آزاده و فرزاد جدیتر از آن بود که تهدید ممنوعالتصویری بتواند بر آنها اثر بگذارد.
ولی باور بکن خانوم، هنوزم سخت میخوامت.
کمتر کسی است که اولین حضور فرزاد حسنی و آزاده نامداری را در تلویزیون، آن هم در شب میلاد امام رضا (ع) در برنامه «صبحی دیگر» با اجرای نیما کرمی، از یاد برده باشد. در آن برنامه، فرزاد حسنی در یک اقدام جالب، تیتراژ برنامه «خانومی که شما باشی» را خواند و آن را به همسرش تقدیم کرد.
«هنوزم سخت میخوامت»
یه قلبی پشت چشماته/ که مغناطیسو رد کرده// شبای قلب تو باید/به این تقویم برگرده// کنار قلب تو مثل/یه مردم رو به خوشبختی// تو احساسی بهم میدی/شبیه غیرت تختی// تو میپوشونی موهاتو/غروب غنچه وا میشه// یه مرد از دامن پاکت/طرفدار خدا میشه// به عشقم مرهمی خانوم/مثه گلدسته و کاشی// فدای اون حیاتونم/خانومی که شما باشی//میدونم گاهی از دستم/شبا با بغض میخوابی// نمیفهمم چی کم داری/چرا اینقدر بیتایی// ازم بگذر اگه راحت/نگفتم دوستت دارم// اگه غمگین بشی از من/گره میافته تو کارم// چه معمولیه رفتارم/کنار قلب خوشنامت// ولی باور بکن خانوم/هنوزم سخت میخوامت.
اجرایی که هشدار یک جدایی بود
هنوز از این عاشقانهها زمان زیادی نگذشته بود که خبر اختلاف این دو رسانهای شد! بسیاری بر این باور بودند مشکلی که بین این دو به وجود آمده باعث شده پایشان به دادگاه باز شود؛ اما وقتی خبر اجرای مشترک این دو در برنامه سال تحویل رسانهای شد، بسیاری این حرفها را شایعه دانستند. با این حال، کسانی که اجرای این دو را در آن برنامه دیدند متوجه اختلافشان با هم شدند. تیکههایی که فرزاد حسنی به همسرش و خانواده او در نیمه اول برنامه میانداخت به قدری زیاد بود که نامداری به سختی خودش را جلوی دوربین حفظ کرد. او اجرای کاملا بدون اعتمادبهنفسی را جلوی دوربین داشت؛ طوری که اگر کسی او را نمیشناخت، تعجب میکرد که چطور کسی به او میکروفن داده است. هر چند در قسمت دوم اجرا اوضاع کمی بهتر شد. این دو سعی داشتند تا حدی حفظ ظاهر کنند. اما از آنجایی که رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون، ظاهر خانم مجری با آن رنگ پریده گواه تمام مشکلات موجود میان آن دو بود. ظاهرا آنها این اجرا را صرفا به دلیل تعهداتی که میانشان بود پذیرفته بودند و در آن مقطع رابطه خوبی بینشان نبود. بعد از این اجرا هم ظاهرا مدیران شبکه کمال نارضایتی خودشان را از این برنامه به گوش آنها رساندند.
آزاده شجاعت بیشتری داشت یا…
آزاده نامداری در اعلام رسمی خبر طلاقش شجاعت بیشتری به خرج داد. ظاهرا او از اینکه ماهها این خبر مسکوت بماند رضایت نداشت و به همین خاطر تصمیم گرفت به شایعات خاتمه دهد و اعلام کند این جدایی که به نوعی حق آنها بوده، اتفاق افتاده است. هر چند برخی میگویند در طول این مدت، فرزاد حسنی تمایل زیادی به علنی شدن این موضوع نداشته و ترجیح میداده این موضوع رسانهای نشود.
حسنی مقصر بود یا نامداری؟
درست است که میگویند کبوتر با کبوتر، باز با باز، اما فراموش نکنیم که اگر دو نفر زیادی شبیه هم باشند، نمیتوانند کنار هم دوام بیاورند. آزاده و فرزاد در خصوصیات اخلاقی بیشباهت با هم نبودند. هر دو رگههایی از سرکشی و جسارت داشتند و به همین خاطر هیچکدام حاضر نبودند از موضع خودشان کوتاه بیایند، شاید اگر آنها در انتخاب خودشان دقت بیشتری میکردند، به این جدایی دچار نمیشدند. بعد از اینکه خبر جدایی این دو رسانهای شد، میتوانستیم از کامنت ها این طور برداشت کنیم که افکار عمومی بیشتر فرزاد را مقصر میدانستند. شاید بخشی از این موضوع به این خاطر بود که معمولا در تمام دنیا در این گونه موارد حق به زنها داده میشود و مردها بیشتر مقصر جلوه داده میشوند.
نظر آزاده در مورد عشق
آزاده نامداری ، در مصاحبهای که به تازگی با مجله «همشهری جوان» داشته است در مورد تجربه عشقی اولش گفته است: «تجربه من از عشق اول فوقالعاده بوده و برای کسانی که چنین تجربهای در زندگیشان نداشتند دلم میسوزد. عشق مثل آب حیات است. ممکن است آدم در زمانهایی از زندگیاش سکوت عاطفی داشته باشد، اما عشق یک اتفاق فوقالعاده است. من وقتی برای اولین بار عشق را تجربه کردم، او را بیش از خودم دوست داشتم و دلم میخواست همه چیز برای او خوب باشد و اگر دو پرس غذا روی زمین وجود داشت، حتما به او میگفتم تو آن غذا را بخور».
بعد از طلاق، روحیهمان را از دست ندادیم
آزاده نامداری و فرزاد حسنی تصمیم گرفتند بعد از اعلام خبر جداییشان، خیلی زود فعالیتهای اجتماعیشان را از سر بگیرند و اجازه ندهند افسردگی بر آنها چیزه شود. فرزاد حسنی در طول این مدت، در برنامه «جشن حافظ» و چند برنامه دیگر حاضر شد؛ هر چند در برنامه «جشن حافظ» از ظاهرش پیدا بود که دل و دماغ چندانی ندارد اما در عوض، در کنسرت علی لهراسبی که مدتی قبل و درست سه روز بعد از اعلام رسمی خبر جداییشان برگزار شد، در عکسها حسابی لبخند میزد و نشان میداد که روحیه خودش را پیدا کرده است. آزاده نامداری هم بعد از سفرهایی که در این مدت به شهرهایی نظیر قشم داشت، با انجام مصاحبههایی سعی کرد نشان دهد اوضاع چندان هم برای او بد نیست.
با هم هماهنگ نبودیم
آزاده نامداری، در مصاحبه با روزنامه «صبا» در مورد احوال این روزهایش گفت: «عشق شکست ندارد. مثلا تصفیه نشدن بعضی ناخالصیها باعث میشود رابطهات به سرانجام نرسد. دو تا آدم با هم هماهنگ نبودند و به هر دلیلی، نشد که با هم بمانند. این اسمش شکست نیست. اگر عاشق کسی باشی، هیچوقت نمیتوانی پروندهاش را ببندی. من اصلا قابل سرزنش نیستم. به دلایل شخصی اصلا خودم را سرزنش نمیکنم و اتفاقا حس میکنم خیلی هم با شهامت هستم. هر وقت احساس کنم کاری درست است، آن را انجام میدهم و اگر احساس کنم غلط است، انجام نمیدهم. آزاده نامداریای که الان روبهروی تو نشسته، قطعا زندگیاش آبستن یک اتفاق بوده و هر جوری هم که مدیریت کرده، نتوانسته جلوی رخ دادن بیرونی این اتفاق را بگیرد. اما من اصلا سعی نمیکنم که بگویم این اتفاق نیفتاده یا مقصر، دیگری بوده است.»