وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

مصاحبه خواندنی با رضا شفیعی جم

زیاد به تیپ سازی علاقه مندم . این احساس از بچگی در من وجود داشته است. گویی همیشه در این زمینه استعداد داشته ام.
 
 
دوران كودكی
 
 
از همان كودكی تیپ سازی می كردم. به طور مثال صدا و چهره شخصیت های كارتونی را تقلید می كردم . این علاقه و استعداد به مرور زمان در من رشد یافت و بعدها تبدیل به اصلی ترین ابزار كارم –در زمینه بازیگری-شد.
 

30درصد
 
آدمها مجموعه ای هستند از گویش ها و رفتارها و واكنش های مختلف . من در رفتار افراد دقیق می شوم. نوع غذا خوردنشان را می بینم . از نحو راه رفتن و نگاه كردن و لباس پوشیدنشان نكته بر می دارم ،اما اینها تنها 30 درصد ماجرای تیپ سازی است و ما بقی كار باید در ذهن بازیگر انجام پذیرد.
 

وجه اشتراك
 

شاید اجزای صورتم یگانه وجه اشتراك تیپ سازی هایم باشد.اما در این باره اگر دنبال پاسخ
 

دقیق تری می گردید بهتر آن است كه از دیگران سئوال كنید.
 
 
*كدام یك از تیپ هایی كه ساخته ای را خیلی دوست دارید؟
 
 
**بامشاد را.
 
 
*چرا؟
 
 
**به این خاطر كه توانست با شمار زیادی ارتباط برقرار كند. مردم بایشاد را دوست دارند،پس
 

من هم به این تیپ علاقه مندم.
 
 
*همیشه در صورت نقشهایی كه توسط شما ایفا شده نوعی معصومیت و غم دیده می شود . این
 

را از كجا گرفته اید؟
 
 
**آدمهای زیادی رامی شناسم كه اینجوری هستند. در مورد خودم حرفی نمی زنم ، اما
 

بخصوص در میان ما شرقی ها این مسأله رواج دارد و اگر به اطرافتان با دقت بنگریدمتوجه
 

خواهید شد كه صورت های غم زده و معصوم بسیاری در این دنیا زندگی می كنند.
 
 
بامشاد
 
 
بامشاد از آن دسته آدمهای چاقی بود كه بر خلاف هیكل درشتش روحی كودكانه و درونی ساده داشت.
 
 
 
سنین مختلف
 

بیشتر تیپ هایی كه ساخته ام مخاطب عمومی داشته ، یعنی اینطوری نبوده كه خواسته باشم با
 

قشر سنی محدود و خاصی ارتباط برقرار كنم،اما در اصل این ماجرا دست نویسنده و كارگردان
 

است و چنانچه نقش اینطور ایجاب كند من هم مجبورم طوری بازی كنم تا مخاطب آن نوسته و آن
 

نقش راضی شوند.
 

كامبیز
 

كامبیز تیپی است كه 12،10 سال پیش آن را تقلید می كردم .آن موقع این تیپ مد جامعه بود و
 

مد لباس و مو و گویش بسیاری از از جوان ها به كامبیز شباهت داشت.
 
 
*عده ای بر این باورند كه كامبیز از جنوب شهر آمده و نماینده این قشر از جوانان است.
 
 
**این قضاوت درست نیست . زیرا همانطور كه گفتم كامبیز نماینده یك دوره است . آن زمان كه
 

جوانان از این مدل كت و شلوارهای گشاد استفاده می كردند و پشت مو می گذاشتند شبیهشان
 

حتی در لس آنجلس آمریكا هم پیدا میشد.
 
 
 
كوچا اقاقیا.
 

خاطرتان باشد در كوچه اقاقیانقش صفا را بازی می كردم . نویسندگان جایزه بزرگ ،كامبیز را از
 

روی صفا
 
 
 

نوشته اند . قدر مسلم چون از آن موقع دو سال می گذرد و من هم مثل سایرین در طی این مدت
 

فرق كرده ام پس كامبیز نمی توانسته به طور كامل شبیه صفا باشد ،اما همانطور كه گفتم زیر
 

بنای ماهوی این نقش از آنجا آمده است.
 
 
 
بداهه
 

بر اساس متن جلو می رفتیم و كمتر بداهه داشتیم،با اینحال تكیه كلامهایی كه توسط كامبیز ادا
 

می شدند بداهه بودند.
 
 
 
بازتاب
 

بازتاب كامبیز در میان مردم بد نبود ، ضمن اینكه تكیه كلامهایش نظیر چــــی داداش یا ای ول
 

هم این روزها در میان جوانان جا افتاده است.
 
 
 

*در نقطه چین بامشاد كه آمد سریال مدیری روند مطلوب تری پیدا كرد .این قضیه در جایزه
 

بزرگ هم تكرار شد . مردم می گویند شما منجی كارهای مهران مدیری هستید . خودتان تا چه
 

حد با این تعریف موافق هستید؟
 
 
 

**وقتی سریالی به موفقیت می رسد باید به گروهی كه آن را تولید كرده آفرین گفت . من در
 

كنار آن ها موفق بوده ام و چه بسا اگر در جای دیگری همین نقش ها را ایفا می كردم نتیجه یه
 

جور دیگری می شد .
 
 
 *ولی نمی توان این واقعیت را كتمان كرد كه جایزه بزرگ و نقطه چین بعد از آمدن شما طرفدار
 

پیدا كرد .
 
 
 **هر قصه ای باید بتواند از اواسط راه تغییری ایجاد كند و به بیننده اش شوك وارد نماید تا
 

جذابیتش حفظ شود و حتی افزایش یابد.
 
 
این از ذهن مهران مدیری تراوش كرده كه شفیعی جم را با این تیپ خاص از قسمت چهارم
 

سریالش وارد داستان كند.پس ابتدای امرشما باید از سیاست های كارگردان تعریف كنید ، ضمن
 

اینكه چهار قسمت ابتدایی جایزه بزرگ نیز جالب بود و به نظرم همه در این قسمت ها خوب
 

ظاهر شده اند .
 
 
 
همكاری با مدیری
 

حضور در كارهای مهران مدیری همیشه برایم خوب بوده است . الان هم خوشحالم كه این
 

تجربه در جایزه بزرگ تكرار شد. من با مهران راحتم . بچه هایی كه با او كار می كنند را هم
 

می شناسم ، در نتیجه به محض حضور در صحنه آن صمیمیتی كه لازمه انجام اینگونه
 

كارهاست برقرار شد و همه توانستیم در كنار هم كاری بكنیم كه خدا را شكر مورد توجه قرار
 

گرفتو توانست در ایام عید دل مردم راشاد كند.
 
 
 *به غیر از بایشاد اگر قرار باشد تیپ دیگری را از از میان كارهایت انتخاب كنی قرعه به نام
 

كدام تیپ خواهد افتاد؟
 
 
 **ابوالفضل ((ارتفاع پست)) را هم خیلی دوست دارم.
 
 
 محمود
 
اگر كامبیز به من پیشنهاد نمی شد ، خیلی دوست داشتم تا نقش محمود را در جایزه بزرگ ایفا
 

كنم.
 
 
 *رضا تا كی می خواهی سكوی پرتاب دیگران باشی ؟لچرا خودت كارگردانی وتهیه كنندگی یك
 

برنامه را در دست نمی گیری تالااقل از نظر مالی به نفعت تمام شود.
 
 
 **شاید علاقه فراوانم به بازیگری باعث شده تا سمت كارگردانی وتهیه كنندگی نروم. البته در
 

حال حاضر تصمیمش را گرفته ام كه كاری را شخصاً بسازم.
 
 
 دلم شكسته
 

دلم را شكستند . لطمه روحی دیده ام . اذیت شده ام . هیچ وقت تو رویاهایم این نبوده كه عكسم
 

برود روی محصولات تا باعث فروش آنها شود. باورم نمی شود كه عده ای بخواهند واسه خاطر
 

چند تومان در آمد بیشتر اینطور از اعتبار هم وطنشان سؤ استفاده كنند.
 
 
 *مردم شما را چی صدا می زنند؟
 
 
 **عده ای صدا می زنند كامبیز و شماری هم هنوز مرا به اسم بامشاد صدا می كنند.