هفتمین قسمت فیلم به دلیل طولانی بودن قصه كتاب جی.كی. رولینگ، در 2 قسمت تولید میشود و در سال های 2010 و 2011 به نمایش عمومی درمیآید. قسمت جدید فیلم «هری پاتر و شاهزاده نیمهاصیل» در بین مجموعه فیلمهای هری پاتری، بهترین نقدها را از سوی منتقدان سینمایی دریافت كرده است. فیلم همچنین میرود تا بالاترین فروش را در بین 6 قسمت این مجموعه كسب كند.
وقتی به شما پیشنهاد كارگردانی قسمت تازهای از مجموعه فیلم «هری پاتر» شد، چقدر شگفتزده شدید؟
خیلی شگفتزده شدم. دلیلش هم این است آخرین فیلمی كه تا آن زمان كارگردانی كرده بودم، «قاچاق آدم» بود كه فیلمی تند، پراحساس اما حساسیتبرانگیز درباره یك موضوع تلخ اجتماعی بود. به همین دلیل پیشنهاد كارگردانی یك فیلم هری پاتری با آن حال و هوای فانتزی و ماجراجویانهای كه دارد برای خودم هم كمی عجیب بود. به نظرم این یك جور پیشنهاد خاص به نظر میآمد كه كنجكاوی خودم را نیز برانگیخت و به شكلی مرا هم بر سر شوق آورد. در عین حال این از آن دسته پیشنهاداتی بود كه رد كردن آن خیلی سخت و دشوار بود. در حقیقت خودم هم به اندازه بقیه تعجب كرده بودم. این را صریح و صادقانه میگویم.
به عنوان فیلمسازی كه اعتقاد دارید اساس درام، شخصیتپردازی است فكر میكردید بتوانید آن چیزهایی را كه فیلمسازان قبلی نتوانسته بودند به این مجموعه فیلم اضافه كنند، اضافه كنید؟
احساسم این است كه آیا قبلیها میخواستند كاری كنند كه این مجموعه فیلم پا بگیرد و رشد كند. یك دلیل مهم هم این است كه بسیاری از مردم هری پاترها را به عنوان فیلمهایی كودكانه ارزیابی میكنند. پس از تولید چند قسمت اول فیلم، تهیهكنندگانش در جستجوی كسی بودند كه نگاه تاریكتری به قصه و ماجراهای آن داشته باشد. به خود كتابها هم كه نگاه كنید، میبینید كه ماجراهای آنها تاریكتر و با گذشت زمان، قصه و فیلمها پیچیدهتر و پرتنشتر میشود، بنابراین تهیهكنندگان كسی را میخواستند كه بتواند این موارد را به شكلی طبیعی در نسخه سینمایی كار حفظ كند.
نكته دیگر كه در این رابطه كمی عجیب به نظر میرسد، این است كه تهیهكنندگان فیلم شما را برای كارگردانی قسمتهای بعدی كتاب هم نگه داشتند. این در حالی است كه قرار بود قسمتهای مختلف فیلم توسط فیلمسازان متفاوتی كارگردانی شود. آیا تهیهكنندگان هری پاتر به دلیل نوع كار شما در قسمت پنجم این تصمیم را گرفتند؟
بله خیلی عجیب بود، اما دلیلش موفقیت مالی و انتقادی «هری پاتر و فرقه ققنوس» نبود. ما هنوز در حال فیلمبرداری این فیلم بودیم كه كمپانی برادران وارنر پیشنهاد كارگردانی هری پاتر و شاهزاده نیمهاصیل را مطرح كرد. آنها بشدت مجذوب قصه كتاب بودند و میخواستند كارگردانی آن را به كسی بدهند كه احساس میكردند خیلی به دنبال ماجراجویی و اكشن نیست. قبل از اكران عمومی قسمت پنجم، ما صحبتهای اصلی را كرده بودیم. وقتی فیلم به نمایش عمومی درآمد آنها گفتند انتخاب درستی كردهاند. فیلم هم موفقیت خوبی در جدول گیشه روبهرو شد. زمان تولید قسمت ششم هم همه چیز بخوبی و خوشی گذشت. اواسط فیلمبرداری این فیلم بودیم كه آنها آمدند و گفتند: «دوست داری خودت این مجموعه فیلم را تمام كنی؟» و من پاسخ دادم: «بله، خیلی دوست دارم این كار را انجام دهم.» چه كسی دوست ندارد چنین كاری را انجام دهد؟! در حقیقت، كارگردانی چند قسمت از این مجموعه فیلم پربیننده، برایم حكم یك فرصت و شانس بزرگ را داشت.
جلوههای ویژه شاهزاده نیمهاصیل عمیقتر از فرقه ققنوس است. برای خلق آنها با چالش ویژهای روبهرو بودید؟
در این مجموعه فیلم و همچنین خیلی فیلمهای دیگر، ما انواع و اقسام جلوههای ویژه را داریم و به همین دلیل میخواستیم جلوههای ویژه فیلم ما متفاوت از فیلمهای دیگر به نظر برسد و فاصلهاش را از آنها حفظ كند. در عین حال ما در قسمت ششم با قصهای رمانتیك هم سر و كار داریم، یعنی چیزی كه در 5 قسمت قبلی وجود نداشت. برای همین كار ما هم ویژه و هم لذتبخش بود و با خیلی چیزها باید بازی میكردیم. در همین حال قصه این بار پرتنشتر و تاریكتر میشد. نكته كلیدی برای من این بود كه مطمئن شوم همه اینها در كنار هم به شكل درستی قرار میگیرند و میتوان تركیب زنده و جانداری از آنها ارائه كرد.
پیش از اكران عمومی فیلم این شایعه در سطح وسیعی پخش شد كه پایان فیلم متفاوت از پایان كتاب است. فكر نمیكردید چنین چیزی بشدت بحثانگیز شود؟ در عین حال هنگام كارگردانی فیلم هری پاتر، چگونه تعادل بین خواسته خودتان به عنوان فیلمساز و خواستههای تماشاگران و طرفداران هری پاتر را حفظ و رعایت میكنید؟
در قصه كتاب یك بخش گورستان و مراسم تدفین وجود دارد. این بخش حماسی و زیباست و در كنار یك رودخانه اتفاق میافتد و سرشار از موجودات خیالی و وهمانگیز است. این بخش كتاب را خیلی دوست دارم. احساس میكردم این بخش را باید خیلی خوب در فیلم اجرا كنم. مهمترین نكته این بود كه ریتم قصه و فیلم حفظ شود. پس از مرگ دامبلدور، صحنهای داریم كه همه، دستهای خود را روبه آسمان بلند میكنند. این صحنه هم كیفیت خوب و بالایی دارد. برای پایان فیلم، من و استیو كلاوس فیلمنامهنویس به دنبال حفظ ریتم بودیم. هر دوی ما احساس میكردیم صحنه گورستان خیلی خوب است و این صحنه میتواند پایان خوبی برای فیلم باشد. البته میدانستیم كه شماری از تماشاگران فیلم چنین چیزی را برنمیتابند و احتمالا از كار ما عصبانی خواهند شد. من هم صحنههای متفاوتی از قصه را دوست دارم، اما فكر میكنم مهمترین مساله این است كه فیلم باید آن طوری باشد كه باید باشد. همچنین متوجه این نكته هم بودم كه فیلم را فقط برای طرفداران هریپاتر نمیسازم. كسانی هم هستند كه دوستدار پروپاقرص این مجموعه فیلم نیستند، ولی به تماشای آن میروند. خواست این گروه از تماشاگران هم اهمیت دارد. در همین حال، حواس شما به تماشاگران بینالمللی در كشورهای مختلف جهان هم باشد. گروهی هم وجود دارند كه هنوز قصه كتابها را نخواندهاند، اما به تماشای فیلمهای آن میروند. من در آن واحد باید در خدمت همه آنها باشم.
هنگام كارگردانی قسمت آخر هم سراغ ایجاد تغییرات بیشتری نسبت به قصه كتاب خواهید رفت؟ و سفت و سخت برسر این ایدهباقی میمانی
نكته بزرگ و اصلی درباره قسمت آخر كتاب كه به صورت فیلمی 2قسمتی ساخته میشود این است كه قصه آن پراكنده و چندوجهی نیست كه ما هم بخواهیم آن را تكه پاره و چند شاخه كنیم، اما نكته مهم همان چیزی است كه قبل از این گفتم. حرف اصلی این است كه ریتم باید همگون باشد و حفظ شود. اگر ایجاد تغییرات به این مساله كمك كند، حتما در فیلم سینمایی تغییراتی را در مقایسه با قصه كتاب خواهیم داشت. الگویی كه از آن پیروی میكنم، این است كه حاصل كار باید یك محصول خشنودكننده باشد و همه آن را بپسندند. اصلا یكی از دلایلی كه قسمت آخر در 2 بخش ساخته میشود، همین است. ما یك فیلم 2 بخشی میسازیم تا بتوانیم قصه قسمت آخر كتاب را به شكلی منطقی و مقبول در معرض دید تماشاچی قرار دهیم. میدانستم كه بسیاری از طرفداران هریپاتر دوست دارند ما فیلمی 5 ساعته بسازیم و اگر بودجهاش را داشتیم، این كار را نیز میكردیم. قبل از شروع فیلمبرداری، فهرستی آماده كردم تا تمام چیزهایی را كه میخواستم در قصه آخرین قسمت داشته باشم در آن نوشتم. میدانستم آنچه آماده میكنم باید با هزینه تولید فیلم همخوانی داشته باشد. خیلیها میگویند این فیلم گرانترین و پرخرجترین محصول دنیای سینماست. تهیهكنندگان فیلم گفتهاند دست ما را برای ساخت آن باز میگذارند. یكی از دلایلی كه باعث شد تا قسمت آخر در 2 بخش ساخته شود، همین موضوع بود. آنها به من گفتند، «اگر بتوانی فیلم را در 2 بخش بسازی، ما میتوانیم هر مقدار هزینهای كه بخواهی به تو بدهیم. در آن صورت میتوانی برای هر كدام از آنها درخواست هزینه كلانی داشته باش.» این همان چیزی بود كه میخواستم. تنها راهی كه میتوانستم اقتباسی خوب و مقبول از این قصه داشته باشم این بود كه آن را تبدیل به فیلمی 2 بخشی كنم.
شما با بیل نیگی چند فیلم و مجموعه موفق كار كردهاید در حالی كه وی یكی از بهترین بازیگران معاصر سینمای انگلیس است. او را در قسمت آخر هریپاتر خواهیم دید؟
بله. 2 هفته با او فیلمبرداری خواهیم داشت. او بازیگر بزرگی است و حیف میشد اگر در یكی از هریپاترها نباشد.
آیا هنوز هم پس از كارگردانی 2 قسمت از مجموعه «هریپاتر»، همان حس و حال اولیه را دارید؟
بله. هنوز هم شگفتزدهام و بعضی وقتها از خودم میپرسم آنها چرا مرا برای این كار انتخاب كردند؟ خوشحالم كه دارم قسمتهایی از این مجموعه فیلم را میسازم. از این كار لذت میبرم و به آن افتخار میكنم.
یكی از منتقدان میگفت كارگردانی این فیلم یك نقطه عطف در كارنامه هنریتان است.
درست گفته است. نكته جالب این است كه قصه كتابهای هریپاتر هم از زمانی كه قرار شد من آنها را كارگردانی كنم، یك جور نقطه عطف در داستان سرایی این مجموعه كتاب است.
هریپاترهایی كه شما كارگردانی كردهاید، لقب فیلمهای كودكانه را نمیگیرند.
خیر. حال و هوای آنها جدیتر و سنگینتر است. حداقل مخاطبی كه مورد نظر این فیلمهاست، تماشاگران نوجوان هستند.
نظرتان درباره قسمتهای قبلی كه توسط كریس كلمبوس و آلفونسو كوارون ساخته شد، چیست؟
آنها فیلمهای خوبی ساختند. اقتباس سینمایی آنها از قصه كتابهای رولینگ خوب و دقیق بود. نكته جالبی كه میخواهم به شما بگویم، این است كه تهیهكنندگان فیلم برای قسمت پنجم آن اصرار داشتند كارگردان فیلم انگلیسی باشد.
كار با 3 بازیگر اصلی فیلم چطور بود؟
خیلی خوب و عالی. آنها چون قبل از این چند بار نقشهای خود را بازی كردهاند، جلوی دوربین خیلی راحت بودند و مشكلی برای ایفای نقش خود نداشتند. این 3 نفر هم همراه با قصه كتاب بزرگ شدند و این یكی از نكات جالب این مجموعه فیلم است.
خود شما قسمت ششم فیلم را چگونه ارزیابی میكنید؟
دور شدن از گونه فانتزی آن و نزدیكتر شدن به واقعیتهای پراحساس. من خودم هنوز دنیای جادویی چند قسمت اول فیلم را خیلی دوست دارم. ولی قصه كتابها با گذشت زمان از فانتزی دور شد و حال و هوایی پیچیدهتر و تاریكتر پیدا كرد.
آیا هیچ وقت خودتان شیفته قصههای هریپاتر بودید؟
به آن صورت خیر، اما وقتی كارگردانیشان را شروع كردم، علاقهام به آنها بیشتر شد.
با این تحسین و تمجیدها چه احساسی به شما دست میدهد؟
همه تلاشم این است كه خونسردیام را حفظ كنم.
كارگردانی آخرین «هری پاتر» تا یك سال دیگر تمام میشود و شما از ساخت قسمت دیگری از آن فارغ میشوید، دلتان میخواهد پس از آن دوباره به فیلمی با حال و هوای رئالیستی ساختههای قدیمیتان برگردید؟
حتما همین كار را میكنم. میخواهم یكی دو تا فیلم كوچك و جمع و جور بسازم. خودم فكر میكنم تا دو سه سال، سراغ كارگردانی هیچ فیلم پرخرج و گرانقیمتی نروم. اصلا این احساس را ندارم كه چند تا فیلم بزرگ و پرهزینه ساختهام و حالا باید همین راه را دنبال كنم. بعد از ساختن چند فیلم مستقل و كوچك، دوباره سراغ كارگردانی یكی دو تا فیلم بزرگ و پرخرج میروم. حتما میخواهید بدانید چرا؟ دلیلش هم این است كه وقتی شما چنین فیلمهایی را كارگردانی میكنید، دیگر نمیتوانید ساختن این جور فیلمها را رها كنید.