وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

وکیل ملکی، هزینه وکیل ملکی تهران

با توجه به خلأهای عاطفی میتوان کسی را صیغه کرد؟

با توجه به خلأهای عاطفی میتوان کسی را صیغه کرد؟
در این فکر و خیال هستم که او را به عقد موقت خود درآورم اما از این اقدام مخفیانه میترسم ولی نیاز به آن را احساس می کنم.حال سوالم از شما که مشاور هستید این است: با توجه به خلأهای عاطفی که دارم، آیا این اقدام من درست است؟

25سال از زندگی مشترک من با همسرم می گذرد. از همان ابتدای ازدواج اختلافات و چالشهای زیادی میان من و همسرم وجود داشت. به مرور عادت کردیم که بر سر هر مساله ای جار و جنجال به راه بیندازیم. چند سال که از زندگی مشترک مان گذشت و فرزندان مان به دوره نوجوانی رسیدند دیگر احساس کردم تحمل این همه فشار روحی را ندارم. بچه ها هم در دوران حساسی بودند و به چشم می دیدم که این همه بحث و جدل با همسرم تا چه حد در روحیه و رفتار آنها تاثیر می گذارد. به ناچار و برای فرار از این همه تنش، به یک منطقه دورافتاده درخواست انتقال دادم. الان 10 سال از این انتقالی می گذرد. ماهی یک بار و حتی گاه دو الی سه ماه یک بار به شهر محل سکونت همسر و فرزندام میروم.

تا چند روز اول بعد از هر ملاقات مشکلی نیست اما به محض اینکه مدت ملاقات و حضورمان کنار هم بیشتر می شود، مشکلات هم از سر گرفته می شود. من هم که دیگرحوصله سابق را ندارم وسایلم را سریع جمع می کنم و به شهر محل کارم می روم.الان دیکه در آستانه 50 سالگی هستم.از این خانه به دوشی خسته شدم. دلم یک خانواده واقعی و اندکی آرامش می خواهد.در همسایگی من یعنی در شهری که کار می کنم خانمی است که چند سال است همسرش را از دست داده، فرزندی هم ندارد و البته با خانواده اش زندگی می کند. ماههاست در این فکر هستم که او را به عقد موقت خود درآورم اما از این اقدام مخفیانه میترسم ولی نیاز به آن را احساس می کنم.

حال سوالم از شما که مشاور هستید این است:

با توجه به خلاهای عاطفی که دارم، آیا این اقدام من درست است؟

پاسخ مشاور

دوست محترم قطعا در دین مبین اسلام نیاز به ازدواج موقت مشاهده شده که به آن پرداخته شده است. اما نباید فراموش کرد که این سبک از ازدواج مختص شرایط خاص است.

توجه کنید در پاسخ به سوال شما قصد ندارم به تشویق یا رد این اقدام شما بپردازم بلکه تصور می کنم لازم باشد شما تبعات این تصمیم را در نظر بگیرید و در نهایت خودتان تصمیم بگیرید.

همانطور که از نام این سبک ازدواج پیداست، موقت است. یعنی پایداری و ثبات چندانی نمی توان از آن توقع داشت.ضمن اینکه قطعا شما دنبال یک زندگی موقت نیستید خصوصا که سالهاست در حال تجربه آن هستید و الان فراخور سن و سال تان، خواهان رسیدن به یک مرحله از ثبات عاطفی هستید. ضمن اینکه تصور می کنم چیزی تا بازنشستگی شما باقی نمانده و لذا بعد از بازنشستگی شما ناچارید به شهر محل سکونت تان باز گردید حال تصور میکنید ورود به این ازدواج برای تان واقعا سودمند است؟؟؟؟؟؟ از طرف دیگر بهتر است به رابطه شما با همسرتان بپردازیم.

به طور قطع عمده مشکلات زناشویی نشات گرفته از مشکلات و کاستی های هر دو طرف است.

اگر شما در کنار همسرتان احساس آرامش نداشتید قطعا یک طرف این مشکل خود شما بوده اید.
توصیه کلی من این است که قدری به رابطه زناشویی تان باز گردید. سهم هر کدام تان را در بروز مشکلات بازیابی کنید و سپس سعی کنید عامل مخل را حذف کنید. حتی توصیه می کنم مدتی همسرتان را بدون فرزندان کنار خود بیاورید و با هم زندگی کنید

حال سوال من از شما این است که در طی این سالها (به جز فرار از مشکلات)برای رفع مشکلات ارتباطی با همسرتان چه کار کردید؟ اصلا بررسی نمودید که این مشکلات قابل رفع هست یا نه؟ تصور نمی کنید حال که مسن تر و پخته تر شده اید فرصت خوبی برای پرداختن به این مشکلات است؟

توصیه کلی من این است که قدری به رابطه زناشویی تان باز گردید. سهم هر کدام تان را در بروز مشکلات بازیابی کنید و سپس سعی کنید عامل مخل را حذف کنید. حتی توصیه می کنم مدتی همسرتان را بدون فرزندان کنار خود بیاورید و با هم زندگی کنید. اگر مشکلی پیش آمد دوباره پا به فرار نگذارید بلکه برای حل آن تلاش کنید. ببینید اصلا می توانید راه حل پیدا کنید؟

برای یک بار هم که شده تیشه ندهید و اره نگیرید. به حرف همسرتان گوش دهید، او را درک کنید و برای رفع مشکلات مشارکت کنید. زندگی که 25 سال ازعمرش گذشته را نیمه کاره رها نکنید. الان فصل نتیجه گرفتن از این زندگی است. وقت آن است که کم کم ثمره فرزندانتان را بگیرید پس دنبال راه حلهای مقطعی و مسکن وار نباشید بلکه درمان قطعی را جستجو کنید.

در ادامه نیز چند راهکار برای بهبود رابطه با همسرتان ارایه می دهم. صحبت با یک مشاوره زناشویی و مراجعه حضوری هم اکیدا به شما و همسرتان توصیه می شود:

** قبل از آنکه تلاش کنی که فهمیده شوی تلاش کن تا دیگران را درک کنی. یکی از الگوهای معیوبی که در تعامل خیلی از زوجین دیده می شود الگوی سرزنش و سپس گرفتن حالت تدافعی است. این اتفاق اغلب زمانی می افتد که شما از همسرتان چیزی را مشاهده می کنید که نوعی حمله و هجوم یا نکوهش به خود تلقی می کنید که بلافاصله دفاع و مقابله به مثل شما را در پی خواهد داشت. این الگو باعث می شود که هیچ یک از شما حرفهای همدیگر را نشنوید. به محض اینکه شروع به دفاع از موقعیت و جایگاه می کنید فرصت درک همسرتان را از دست می دهید. حتی اگر حس می کنید مورد هجوم واقع شده اید و یا فکر می کنید که در حال شنیدن سرزنش هستید تلاش کنید تفکرات همسرتان را درک کنید و قبل از پاسخ دادن، احساسات او را خوب درک کنید.

**برای آنکه حرفهای همسرتان را خوب و درست بشنوید تعاملاتتان را آهسته تر کنید. خیلی از مشکلات هنگامی که الگوی سرزنش و دفاع در حال اجراست از کنترل خارج می شوند زیرا تعامل دو نفر خیلی سریع اتفاق می افتد. وقتی که تعامل شما با شتاب همراه باشد شما خیلی از اطلاعات و جزئیات مهمی که همسرتان در حال گفتن انهاست را از دست می دهید. این امر باعث می شود که بحث و گفتگوی شما دو نفر شتاب بگیرد و آرام نگاه داشتن گفتگو را برایتان دشوارتر می کند. اگر متوجه شدید که بحث و گفتگوی شما خیلی سریع اتفاق می افتد عمدا ترمز کنید و سرعت تبادل اطلاعات را کم کنید، مطمئن شوید که همسرتان متوجه شده است که علاقه دارید حرفهای او را به درستی درک کنید. این فهم و درک کمک می کند که عکس العمل ها کندتر شود و شما را قادر می سازد که مانند آدم های بالغ با هم به گفتگو ادامه دهید.

**نسبت به دیدگاه و نقطه نظرات همسرتان کنجکاو و دقیق باشید. وقتی که احساس شعله ورشدن، نکوهش شدن (انتقاد) و یا مورد هجوم واقع شدن می کنید ؛ یکی از بهترین کارهایی که در چنین شرایطی می توانید انجام دهید دقت داشتن به دیدگاه همسرتان است. این کار به روشی مثبت و مصالحه آمیز طرف مقابل را خلع سلاح می کند و بلافاصله به محدود کردن تنش میان شما کمک می کند.

**مسایلی که باعث تحریک احساسات تان می شود را بشناسید و خود آرام سازی را یاد بگیرید. وقتی بدانید محرک های احساسی و عاطفی چه چیزهایی هستند در واقع این امکان برایتان میسر می شود که بدانید چه موقع آنها در حال فعال شدن هستند و لذا مانع از فوران این هیجانات شوید.

**مراعات کردن را تمرین کنید حتی موقعی که احساس می کنید احساساتتان توسط همسرتان در حال تحریک است. ببینید می توانید با خودتان بگویید: الان …. هستم (جای خالی را با احساسی که دارید مثل خشم و .. پر کنید) و فکر می کنم این مساله مربوط به گذشه است و پرداختن به آن صرفا باعث ایجاد تنش میان من و همسرم می شود. با این کار شما به همسرتان می فهمانید که در این لحظه قصد رفع مشکلات زمان حال را دارید نه پرداختن به گذشته. این آگاهی به هر دوی شما کمک می کند که در آن لحظه انفعالی نباشید.

**برای ایجاد رابطه نزدیک تر همدردی کردن را تمرین کنید. همدردی، هیزم یک رابطه خوب است. همدردی و رفاقت، مثل حرکت کردن در دنیای طرف مقابل و نگاه کردن به دنیا از منظر اوست. وقتی که با همدلی به همسرتان پاسخ می دهید با این کار ایجاد رابطه و پیوندی عمیق بین تان راحت تر می گردد و یک حس قوی اعتماد میان تان برقرار می شود. تمرین همدلی به مفهوم تسلیم شدن و دست کشیدن از تمام خواسته های خود در مقابل دیگران نیست. بلکه به این مفهوم است که باید خواسته ها و عقایدتان را معلق نگاه دارید تا به احساسات و خواسته های همسرتان هم بپردازید.

واقعیت این است زوجینی که بسیار تلاش می کنند تا از تعارض و کشمکش جلوگیری کنند اغلب سرانجام به یکباره و شدید با |آن مواجه می شوند. یک راه برای جلوگیری از بروز این مشکل، حرف زدن درباره مشکلات کنونی و رفع پله پله آنهاست. تعامل موثر در یک رابطه محتاج توجه همیشگی و مستمر است

** به خواسته ها و احساسات برآورده نشده پنهان او گوش دهید. وقتی که همسرتان در پریشانی است و با صدای بلند انتقاد می کند و یا احساس نکوهش و سرزنش می کنید یعنی نیازها، خواسته ها، تمایلات برآورده نشده ای هست. مسئولیت شما در این زمان این است که به لایه های زیرین این شکایت و انتقاد بروید و ببینید که می توانید احساسات مخفی او را کشف و درک کنید یا خیر. همچنین لازم است که پاسخ دهی و سیستم تدافعی خود را معلق کنید تا بتوانید به طور عمیق به نیازهای همسرتان دسترسی پیدا کنید. پس برای یک لحظه توقف کنید و ببینید آیا می توانید آنچه را که همسرتان در صحبت هایش به زبان نیاورده احساس کنید.

**سوتفاهمات را قبل ازآنکه تبدیل به مشکل شوند رفع کنید. خیلی از مشکلات کنونی ریشه در روابط قبلی دارند. پرهیز از حرف زدن درباره موضوعات کوچک می تواند به مشکلات حل نشده ختم شود. واقعیت این است زوجینی که بسیار تلاش می کنند تا از تعارض و کشمکش جلوگیری کنند اغلب سرانجام به یکباره و شدید با |آن مواجه می شوند. یک راه برای جلوگیری از بروز این مشکل، حرف زدن درباره مشکلات کنونی و رفع پله پله آنهاست. تعامل موثر در یک رابطه محتاج توجه همیشگی و مستمر است.